English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
tripper گشت گر دستگاه لغزاننده
trippers گشت گر دستگاه لغزاننده
Other Matches
synchro دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
meteorograph دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
transponder فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
print دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
ac dc set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
semaphore دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
quad density تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
compressors دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
facsimile recorder دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
equilibrator دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
compressor دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
peripheral device دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
rheostat دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostatic دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
performance factor ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
cold swaging machine دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
gun slide دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
transducer دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
plate milling stand مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
data transceiver دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
cipher device وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazy در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
unit دستگاه قسمتی از یک دستگاه
units دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
direct access storage device اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
column grinder دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
intercept receiver دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
insulation testing apparatus دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
survey meter دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
laser linescan دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
telephone repeater دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
preset vector دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
declination constant زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
traversing mechanism دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
moving iron instrument دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
setting up دستگاه
sets دستگاه
set دستگاه
unit دستگاه
units یک دستگاه
appurtenance دستگاه
devices دستگاه
system دستگاه
appliance دستگاه
appliances دستگاه
device دستگاه
unit یک دستگاه
units دستگاه
systems دستگاه
instrument دستگاه
plants دستگاه
installations دستگاه
installation دستگاه
machines دستگاه
device code کد دستگاه
machined دستگاه
machine دستگاه
equipment دستگاه
apparatus دستگاه
nervous system دستگاه پی
plant دستگاه
nervous systems دستگاه پی
team یک دستگاه
organ system دستگاه
utensils دستگاه
mechanism دستگاه
mechanisms دستگاه
teams یک دستگاه
utensil دستگاه
printer machine دستگاه چاپ
telegraphed دستگاه تلگراف
telegraphing دستگاه تلگراف
abel closed tester دستگاه ابل
quantized system دستگاه کوانتایی
blasting machine دستگاه ترکش
telegraph دستگاه تلگراف
devices شعار دستگاه
punching machine دستگاه منگنه
apparatus الت دستگاه
puller دستگاه کشش
power plant دستگاه تولیدنیروی
psychic apparatus دستگاه روانی
power plants دستگاه تولیدنیروی
predictor دستگاه مدبر
guns دستگاه تزریق
gun دستگاه تزریق
radio set دستگاه رادیو
rail cambering machine دستگاه ریل خم کن
punching machine دستگاه پانچ
agitators دستگاه بهم زن
tape drive دستگاه نوارخوان
shock inducer دستگاه ضربه زن
telegraphs دستگاه تلگراف
sequential device دستگاه ترتیبی
leverage دستگاه اهرمی
separator دستگاه تجزیه
automatic دستگاه خودکار
automatics دستگاه خودکار
robot دستگاه خودکار
transmitters دستگاه فرستنده
transmitter دستگاه فرستنده
system of units دستگاه یکانها
system of forces دستگاه نیروها
synchronous device دستگاه همزمان
synchronous device دستگاه همگام
symbolic device دستگاه سمبلیک
supercharge دستگاه تشدید
subassembly مونتاژجزئی از یک دستگاه
storage device دستگاه انباره
storage device دستگاه ذخیره
storage device دستگاه انبارش
nervous system دستگاه عصبی
nervous systems دستگاه عصبی
curlers دستگاه فرزنی
appendage دستگاه فرعی
appendages دستگاه فرعی
robots دستگاه خودکار
recording instrument دستگاه ثبات
recording instrument دستگاه ضبط
receiving set دستگاه گیرنده
retorts دستگاه تقطیر
curler دستگاه فرزنی
recuperator دستگاه عاید
fifth column دستگاه جاسوسی
safety device دستگاه ضامن
rolling mill دستگاه نورد
rivet gun دستگاه پرچ
rhombohedral system دستگاه لوزوجهی
prime mover دستگاه محرک
tape drives دستگاه نوارخوان
prime movers دستگاه محرک
respiratory system دستگاه تنفسی
reference frame دستگاه مقایسهای
device شعار دستگاه
machine foundation پایه دستگاه
input device دستگاه ورودی
mobile plant دستگاه متحرک
induction instrument دستگاه القائی
communication device دستگاه ارتباطی
induction current instrument دستگاه القائی
illuminator دستگاه روشنایی
identification of friend from foe دستگاه تشخیص
i.f.f. system دستگاه تشخیص
honing machine دستگاه سنگ
mental apparatus دستگاه ذهن
hexagonal system دستگاه شش گوشهای
control gear دستگاه کنترل
coordinates دستگاه مختصات
classical system دستگاه کلاسیک
instrumental accuracy دقت دستگاه
c.g.s. system دستگاه سگث
machine accessory متعلقات دستگاه
lymphatic system دستگاه لنفاوی
low potential system دستگاه کم فشار
logic device دستگاه منطقی
carpenter's bench دستگاه نجاری
link trainer دستگاه پروازاموز
limbic system دستگاه کناری
lighting set دستگاه روشنایی
jointing plane رنده دستگاه
jack plane رنده دستگاه
instrumental error خطای دستگاه
counter recoil دستگاه عاید
giorgi system دستگاه جورجی
gasifying apparatus دستگاه تبخیر
drilling machine دستگاه مته
device flag پرچم دستگاه
drill press دستگاه مته
device independence مستقل از دستگاه
device independence استقلال دستگاه
device name نام دستگاه
device number شماره دستگاه
device status وضعیت دستگاه
drawing device دستگاه ترسیمه
double v machine دستگاه ورق خم کن
double column machine دستگاه دو ستونی
dividing attachment دستگاه مقسم
display device دستگاه نمایش
device driver محرک دستگاه
device dependent وابسته به دستگاه
crystal system دستگاه بلور
cyclon دستگاه غبارگیر
cyclostat دستگاه چرخش
folding machine دستگاه خم کاری
evaporator دستگاه اب شیرین کن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com