English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (17 milliseconds)
English Persian
illuminating shell گلوله روشن کننده
starshell گلوله روشن کننده
illumination round گلوله روشن کننده
Search result with all words
flare گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flares گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
retard درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
retarding درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
retards درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
Other Matches
marking round گلوله نشان کننده
illuminant روشن کننده
illuminative روشن کننده
illuminator روشن کننده
flares فشفشه روشن کننده
flare فشفشه روشن کننده
translucid روشن کننده زجاجی
illuminant ماده روشن کننده
dismantling shot تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
stabilizing fin پرههای متعادل کننده گلوله در مسیر
full beam spread باند کامل روشن کننده
pyrotechnics مواد فشفشفهای فشفشه روشن کننده
lightening bug ship هلی کوپتر روشن کننده گشتی
miss موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
misses موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
missed موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
sensing تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
trends مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
trend مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
sabot کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
fire ball گلوله انفجاری گوی اتشین اتمی گلوله
clues گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
frangible bullet گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
clue گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
trip flare مین روشن کننده جهنده موشک منور جهنده
illumination by diffusion روشن کردن منطقه از طریق انعکاس نور غیر مستقیم یاسایه روشن
ogive ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
splinterproof ضدبسکهای گلوله ضد قطعات گلوله
dud منفجرنشدن گلوله گلوله ناپیدا
velocity jump جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
maximum ordinate حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
flash روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flashed روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flashes روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
daylight روز روشن روشن کردن
daylit روز روشن روشن کردن
illuminati روشن ضمیران روشن فکران
base of trajectory تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
nuclear stalemate گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
half tone screen صفحه سایه روشن زدن درعکاسی پرده سایه روشن
square base کف گلوله یا قسمت ته گلوله
vignetting سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
side spray بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
illuminate چراغانی کردن موضوعی را روشن کردن روشن
illuminates چراغانی کردن موضوعی را روشن کردن روشن
illuminating چراغانی کردن موضوعی را روشن کردن روشن
ballistics of penetration شناسایی شرایط نفوذ گلوله شناسایی مسیر نفوذ گلوله
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
explain روشن کردن باتوضیح روشن کردن
explains روشن کردن باتوضیح روشن کردن
explaining روشن کردن باتوضیح روشن کردن
explained روشن کردن باتوضیح روشن کردن
lead collision course مسیر تصادم گلوله با هدف خط تصادم گلوله با هدف
angle of arrival زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
fire ball گلوله
cartridges گلوله
cartridge گلوله
glomerule گلوله رگ
rounds گلوله ها
clue گلوله نخ
projectile گلوله
globes گلوله
gunshot گلوله
shot گلوله
bullets گلوله
shots گلوله
cannon proof ضد گلوله
line shot گلوله در خط
bullet-proof ضد گلوله
bullet گلوله
shell proof ضد گلوله
ball گلوله
globe گلوله
gunshots گلوله
roundest گلوله
round گلوله
pellet گلوله
clues گلوله نخ
hits اصابت گلوله
marbles گلوله شیشهای
loading tray سینی پر کن گلوله
hit اصابت گلوله
bullet گلوله فشنگ
tracer shell گلوله رسام
marble گلوله شیشهای
line of impact خط اصابت گلوله
slug گلوله بی شکل
lead شاقول گلوله
leads شاقول گلوله
bullet گلوله تفنگ
buckshot گلوله سربی
plummeted گلوله سربی
shrapnel shell گلوله انفجاری
gun shot گلوله توپ
gun stone گلوله توپ
plummet گلوله سربی
gunshot wound زخم گلوله
lost گلوله ناپیدا
shell fragments بسک گلوله
rotating band کمربند گلوله
shoot down با گلوله کشتن
plumb گلوله سربی
to toll up گلوله شدن
hitting اصابت گلوله
fragments بسک گلوله
incendiary گلوله اتش زا
fragmenting بسک گلوله
slugged گلوله بی شکل
cannon balls گلوله توپ
cannon ball گلوله توپ
cartouch گلوله توپ
live round گلوله جنگی
slugs گلوله بی شکل
ball گلوله توپ
shell room انبار گلوله
trial shot گلوله ازمایشی
shilleilagh گلوله شلیلاق
ball گلوله کردن
deliveries پرتاب گلوله
deliveries فروریختن گلوله
shell fragments قطعات گلوله
illuminating shell گلوله منور
bullets گلوله تفنگ
starshell گلوله منور
fragment بسک گلوله
number of rounds تعداد گلوله ها
piercing shell گلوله ثاقب
shell proof ضد نفوذ گلوله
illumination round گلوله منور
bullets گلوله فشنگ
to round up گلوله کردن
delivery فروریختن گلوله
delivery پرتاب گلوله
ounce of lead گلوله سربی
graupel گلوله برف
ditto گلوله در راه
bombard گلوله باران
bombarded گلوله باران
bombarding گلوله باران
bombards گلوله باران
burst center مرکز گلوله
shells گلوله توپ
shelling گلوله توپ
shell گلوله توپ
bombardments گلوله باران
bulletproof ضد یا مانع گلوله
projectile flat سکوی گلوله
trajectories مسیر گلوله
impact اصابت گلوله
impacts اصابت گلوله
sugarplum گلوله نبات
bullet-proof پاد گلوله
drill ammunition گلوله مشقی
trajectory مسیر گلوله
trajectories خط سیر گلوله
missile گلوله موشک
missiles گلوله موشک
can , not observe گلوله ناپیدا
conglobate گلوله شدن
shrapnel گلوله نارنجکی
shrapnel گلوله ضد نفر
star shell گلوله نورافشان
gunshots زخم گلوله
gunshot زخم گلوله
star shell گلوله منور
cease loading گلوله را پرنکنید
shafts خدنگ گلوله
shaft خدنگ گلوله
shrapnel گلوله افشان
shrapnel گلوله انفجاری
bullet-proof ضد گلوله کردن
cannon proof ضد گلوله توپ
cannon shot گلوله توپ
cannonball گلوله توپ
bombardment گلوله باران
canon ball گلوله توپ
cartouche گلوله توپ
clew گلوله نخ گره
clew گلوله کردن
center of burst مرکزاصابت گلوله
globus hystericus گلوله هیستریایی
base spray بسکهای ته گلوله
base fuze ماسوره ته گلوله
fixed shell گلوله متصل
snowballs گلوله برف
beehives گلوله ضد نفر
single shot گلوله منفرد
plumb bob گلوله شاقول
rotund گلوله وار
gas shell گلوله دودانگیز
plummeting گلوله سربی
shoots برد گلوله
plummets گلوله سربی
shoots گلوله زدن
shoot برد گلوله
shoot گلوله زدن
gilding metal روکش گلوله
blank cartridge فشنگ بی گلوله
blank catridge گلوله سلام
snowball گلوله برف
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com