Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 159 (9 milliseconds)
English
Persian
anthologies
گلچین ادبی
anthology
گلچین ادبی
garland
گلچین ادبی
garlands
گلچین ادبی
gobbet
گلچین ادبی
gobbets
گلچین ادبی
analecta
گلچین ادبی
analects
گلچین ادبی
florilegium
گلچین ادبی
Search result with all words
anthologist
متخصص و متبحردر گلچین قطعات ادبی
anthologize
گلچین ادبی جمع کردن
Other Matches
varia
گلچین
elite
گلچین
culled
گلچین کردن
culling
گلچین کردن
culls
گلچین کردن
culler
گلچین کننده
excerpt
گلچین کردن
eclectic
گلچین کننده
cull
گلچین کردن
selectors
گلچین کننده
plucks
گلچین کردن
plucked
گلچین کردن
shrubby
مانند گلچین
excerpts
گلچین کردن
pluck
گلچین کردن
tab
گلچین کردن
tabs
گلچین کردن
selector
گلچین کننده
plucking
گلچین کردن
selectively
دارای حسن انتخاب گلچین کننده
selective
دارای حسن انتخاب گلچین کننده
misbehaciour
بی ادبی
irreverence
بی ادبی
literary
ادبی
lowliness
بی ادبی
literay
ادبی
inurbanity
بی ادبی
indecorousness
بی ادبی
belletristic
ادبی
churlishness
بی ادبی
clownishness
بی ادبی
impoliteness
بی ادبی
discourtesy
بی ادبی
skits
هجو ادبی
reviewers
منقد ادبی
stylistic
ادبی ادیبانه
literal interpretation
تفسیر ادبی
literarily
بطور ادبی
literary property
حق مالکیت ادبی
piracy
دزدی ادبی
criticisms
نقد ادبی
miscellanea
جنگ ادبی
imagery
تشبیه ادبی
apologia
پوزش ادبی
apologias
پوزش ادبی
pirates
دزد ادبی
pirated
دزد ادبی
misbehaves
بی ادبی کردن
pirating
دزد ادبی
analecta
قطعات ادبی
pirate
دزد ادبی
plagiarist
سارق ادبی
skit
هجو ادبی
moral theology
لاهوت ادبی
plagiarizer
دزد ادبی
cribs
دزدی ادبی
figure of speech
صنایع ادبی
to misbehave oneself
بی ادبی کردن
plagiarism
دزدی ادبی
criticism
نقد ادبی
locus
مثال ادبی
reviewer
منقد ادبی
misbehaved
بی ادبی کردن
plagiary
دزدی ادبی
misbehaving
بی ادبی کردن
misbehave
بی ادبی کردن
cribbing
دزدی ادبی
cribbed
دزدی ادبی
crib
دزدی ادبی
dialogue
مکالمات ادبی و دراماتیک
pirate
دزدی ادبی کردن
He is courteous ( respectful ).
آدم با ادبی است
dialogues
مکالمات ادبی و دراماتیک
analects
قطعات ادبی منتخبات
textual critic
نقد ادبی متون
textual critic
ناقد ادبی منقد
textual critic
نقدگر متون ادبی
pirating
دزدی ادبی کردن
stylists
از نظر سبک ادبی
stylist
از نظر سبک ادبی
locus classicus
عبارت نمونه ادبی
architectonics
ساختمان اثر ادبی
bluestockings
دارای ذوق ادبی
criticising
نقد ادبی کردن
criticize
نقد ادبی کردن
criticized
نقد ادبی کردن
criticizes
نقد ادبی کردن
stylistic
وابسته به انشای ادبی
criticizing
نقد ادبی کردن
chef d'oeuvre
شاهکار ادبی یا هنری
pieces
قطعه ادبی یاموسیقی
piece
قطعه ادبی یاموسیقی
chefs-d'oeuvre
شاهکار ادبی یا هنری
chef-d'oeuvre
شاهکار ادبی یا هنری
criticises
نقد ادبی کردن
criticised
نقد ادبی کردن
pirates
دزدی ادبی کردن
pirated
دزدی ادبی کردن
didactic
یاد دهنده ادبی
bluestocking
دارای ذوق ادبی
pastiche
تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
magnum opus
مهمترین اثر ادبی یا هنری
morceau
قطعه ادبی یاموسیقی کوتاه
epigone
مقلد اثار ادبی و هنری
aliterary production
فراورده یا محصول ادبی تالیف
the desk
کار دفتری یا ادبی یاروحانی
slang
واژه عامیانه وغیر ادبی
pastiches
تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
set pieces
قطعه ادبی ویا موسیقی منفردومشخص
plagiarises
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiary
سارق اثار ادبی و هنری دیگران
plagiarising
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarize
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarized
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarizes
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarizing
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
sketchbooks
کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
plagiarist
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
architectonic
مربوط به فن معماری یاساختمان اثر ادبی
academical
ادبی عضو انجمن دانش بافرهنگستان
academic
مربوط به فرهنگستان ادبی یا انجمن علمی
sketchbook
کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
set piece
قطعه ادبی ویا موسیقی منفردومشخص
classicize
ازسبک ادبی باستانی پیروی کردن
renaissance
دوره تجدد ادبی و فرهنگی رنسانس
cool one's heels
<idiom>
به علت بی ادبی دیگران منتظر ماندن
plagiarised
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
locus classicus
مثال ادبی برای توضیح کلمه یاموضوعی
Nothing can excuse such impoliteness.
هیچ عذری برای بی ادبی پذیرفته نیست
local colour
نمایش جا و زبان و عادات محلی در اثار ادبی
sturm und drang
نهضت ادبی رمانتیک المان پس از انقلاب فرانسه
neoscholasticism
نهضت ادبی ادبای کاتولیک قرن نوزدهم
ethic
روش اخلاقی یک نویسنده یامکتب علمی یا ادبی و یاهنری
exegeses
تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
exegesis
تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
parodist
کسیکه نوشته ادبی راتقلیدکرده بصورت هزل درمیاورد
pot-boiler
کار ادبی یا صنعتی که تنهابرای نان دراوردن دنبال شود
pot boiler
کار ادبی یا صنعتی که تنهابرای نان دراوردن دنبال شود
pot-boilers
کار ادبی یا صنعتی که تنهابرای نان دراوردن دنبال شود
montages
قطعه ادبی یا موسیقی مرکب از قسمتهای گوناگون تهیه عکسهای بهم پیوسته
isagogics
گفتار در تاریخ ادبی کتاب مقدس و شرح گرداوری یاالهام شدن موادان
montage
قطعه ادبی یا موسیقی مرکب از قسمتهای گوناگون تهیه عکسهای بهم پیوسته
High Renaissance
[سبک معماری دوره رنسانس تا تجدد هنری و ادبی ایتالیا در قرن شانزد میلادی]
metaphrast
کسیکه در تبدیل عبارات ادبی یادرتبدیل نظم به نثریانثربه نظم دست دارد
scholiast
مفسر مفسر اثار ادبی کهن
association for computers and humanities
یک سازمان بین المللی که مشوق تحقیقات در زبان مطالعات ادبی تاریخی انسان شناسی و علوم اجتماعی به کمک کامپیوتر واستفاده از ان در افرینش ومطالعه هنر و موسیقی ورقص میباشد
athenaeum
انجمن ادبی انجمن دانش
atheneum
انجمن ادبی انجمن دانش
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com