English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 176 (9 milliseconds)
English Persian
marigold گل همیشه بهار
marigolds گل همیشه بهار
calendula گل همیشه بهار
love lies bleeding گل همیشه بهار
Search result with all words
evergreen همیشه سبز همیشه بهار
evergreens همیشه سبز همیشه بهار
amaranth همیشه بهار
douglas fir یک نوع گیاه همیشه بهار بلندی که در غرب امریکامی روید
everblooming همیشه بهار همیشه شکوفا
hen and chickens همیشه بهار همیشه بهار باغی
kratom [درختی همیشه بهار و در عین حال برگریز استوایی که از خانواده قهوه است و برگش مصرف داروئی دارد]
Other Matches
vernal شبیه بهار باطراوت چون بهار
springs بهار
spring بهار
clematis فل بهار
terraces بهار خواب
springtime فصل بهار
the pride of life بهار عمر
may بهار جوانی
lily of the valley موگه بهار
primed بهار جوانی
primes بهار جوانی
spring time هنگام بهار
spring time فصل بهار
spring tide فصل بهار
prime of life بهار عمر
terrace بهار خواب
lilies of the valley موگه بهار
prime بهار جوانی
orange flower بهار نارنج
neroli عطر بهار نارنج
essential oil of orange flower عطر بهار نارنج
springtime شباب بهار زندگانی
orange flower water عرق بهار نارنج
one swallow does not make a summer <proverb> با یک گل بهار نمی شود
spring cleaning خانه تکانی درفصل بهار
over the hill <idiom> به پایان رسیدن بهار جوانی
pyxie بوته خزنده وهمیشه بهار
orgeat شربت بهار نارنج با شیره بادام
this game is proper to spring این بازی مخصوص بهار است
chaparral بلوط کوتاه وهمیشه بهار جنگل
alway همیشه
everywhen همیشه
sempre همیشه
at all times همیشه
ever- همیشه
ayŠaye همیشه
always همیشه
eer همیشه
year in year out همیشه
at any time <adv.> همیشه
frequenter همیشه رو
incessantly همیشه
anytime <adv.> همیشه
evermore همیشه
at all hours <adv.> همیشه
for evermore همیشه
ever همیشه
ay همیشه
for ever and aday همیشه
any time <adv.> همیشه
insenescible همیشه جوان
still راکد همیشه
once and for all <idiom> برای همیشه
eternality برای همیشه
stiller راکد همیشه
infinite time برای همیشه
forever برای همیشه
ad infinitum برای همیشه
sinedie برای همیشه
perpetuity برای همیشه
foreverness برای همیشه
forever برای همیشه
forever and a day <idiom> برای همیشه
stillest راکد همیشه
as usual مانند همیشه
as ever مانند همیشه
tippled همیشه نوشیدن
adinfinitum برای همیشه
tipples همیشه نوشیدن
tippling همیشه نوشیدن
immortally تا جاودان همیشه
resident که همیشه درکامپیوتراست
residents که همیشه درکامپیوتراست
permafrost همیشه یخبسته
evermore برای همیشه
ay برای همیشه
tipple همیشه نوشیدن
sempiternity برای همیشه
aeon برای همیشه
stills راکد همیشه
for good برای همیشه
immortality برای همیشه
on tap <adj.> همیشه در دسترس
dead load همیشه بار
eternity برای همیشه
for keeps <idiom> تا ابد ،برای همیشه
I always stick to my word. من همیشه سر حرفم می ایستم
at someone's beck and call <idiom> همیشه آماده پذیرایی
for good <idiom> برای همیشه ،پایدار
japanese andromeda بوته همیشه سبزاسیایی
positive definite matrix ماتریس همیشه مثبت
i have got him on my brain همیشه به اوفکر میکنم
evergreen trees درختان همیشه سبز
chucker پرتابگر همیشه خطازن
i always photograph badly عکس من همیشه بد در می اید
Sara always wanted a puppy. سارا همیشه یک سگ پاپی می خواست.
never to be at a loss for an answer همیشه حاضر جواب بودن
to get straight A's همه درسها را [همیشه] ۲۰ گرفتن
as ... as ever <adv.> آنطور ... مثل همیشه [سابق]
nervous Nelly آدم همیشه نگران و دلواپس
panicky person آدم همیشه نگران و دلواپس
to pledge one's troth قول همیشه وفادار را دادن
to always look for things to find fault with همیشه دنبال یک ایرادی گشتن
jitterbug آدم همیشه نگران و دلواپس
temporarily برای زمان مشخص یا نه همیشه
He always gives in to his wife. همیشه تسلیم زنش است
I always fulfil my promises . من همیشه به قولم عمل می کنم
cast the first stone <idiom> همیشه آماده جنگیدن است
abjure برای همیشه ترک گفتن
she always had her way همیشه موافق میل اوعمل می شد
go steady <idiom> همیشه بایک نفر قرارگذاشتن
perennially بطور ماندگاریا دائمی همیشه
non scrollable که همیشه نمایش داده میشود.
abjured برای همیشه ترک گفتن
abjures برای همیشه ترک گفتن
abjuring برای همیشه ترک گفتن
The shell does not always contain a pearl. <proverb> همیشه در صدف گوهر نباشد .
exceptional متفاوت ونه مثل همیشه
groundhog day روز دوم فوریه که بعقیده عوام اگرافتابی باشدنشانه انستکه اززمستان شش هفته مانده است و اگر ابری باشد نشانه اوایل بهار استwoodchuck
couch potato کسی که همیشه در خانه بیکار می نشیند
He has always lived there. او همیشه آنجا زندگی کرده است.
in a rut <idiom> همیشه کار مشابه انجام دادن
A bad workman always blames his tools. <proverb> کارگر بد همیشه از وسایلش غیبجویى مى کند.
give someone the benefit of the doubt <idiom> همیشه بهترین را درمورد کسی فرض کن
eager beaver <idiom> شخص همیشه داوطلب کار اضافه
She is always making trouble for her friends. همیشه برای دوستانش درد سر بوده
I always make a point of being on time . I always try to be punctual . همیشه مقید هستم که سر وقت بیایم
I am always ready to help my friends. همیشه حاضرم بدوستانم کمک کنم
A constant guest is never welcome . <proverb> به همیشه میهمان خوشامد گفته نمى شود .
on tap <adj.> همیشه آماده [برای ریختن از شیره بشکه]
It is yours for keeps . این برای همیشه پیش خودت باشد
date افزودن اطلاعات به چیزی یا همیشه به روز بماند
dates افزودن اطلاعات به چیزی یا همیشه به روز بماند
permanently انجام دادن به طریقی که برای همیشه باقی بماند
He is trying to prove himself all the time. او [مرد] همیشه می خواهد نشان بدهد از پس کار بر می آید.
solids خطایی که همیشه در حین استفاده از یک وسیله ایجاد میشود
solid خطایی که همیشه در حین استفاده از یک وسیله ایجاد میشود
to always find something to gripe about همیشه چیزی برای گله زدن پیدا کردن
danger warning level مقدار موجودی کالا که میبایست همیشه در انبارموجود باشد
he is always a little peculiar او همیشه اندکی اخلاق عجیب از خود نشان میدهد
man a bout town ادم بیکاری که همیشه به باشگاه و نمایشگاههای شهر میرود
You should always be careful walking alone at night. همیشه موقع پیاده روی تنها در شب باید مراقب باشید.
window فضایی درصفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
window فضایی در صفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
He's always moaning that we use too much electricity. او [مرد] همیشه قر می زند که ما بیش از اندازه برق خرج می کنیم.
The grass is always greener on the other side of the fence. <proverb> مرغ همسایه غازه [مردم دیگر همیشه در موقعیت بهتری هستند.]
clearance fit اتصالی که در ان حدود دوعضو جفت شونده همیشه مونتاژ را محکم می سازد
Carrie is her own worst enemy, she's always falling out with people. کری همیشه با همه بحث و جدل می کند و برای خودش دردسر می تراشد.
resident داده نوشتار که همیشه در چاپگر یا وسیلهای که نیاز به بار کردن ندارد وجود دارد
residents داده نوشتار که همیشه در چاپگر یا وسیلهای که نیاز به بار کردن ندارد وجود دارد
hottest سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
hot سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
hotter سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
tout temps prist تسلیم خوانده در برابرخواهان با اعلام این که همیشه برای تحویل یا انجام خواسته حاضر است
absolute address مرجع صفحه گسترده که همیشه به یک خانه اشاره میکند حتی اگر به محل دیگر کپی شود
The whole problem with the world is that fools and fanatics are always so certain of themselves, and wiser people so full of doubts. مشکل اصلی در دنیا این است که احمق ها و متعصب ها همیشه از خودشان مطمئن و انسان های عاقل پر از تردید هستند.
After a few days out of the office it always takes me a while to get into gear when I come back. بعد از چند روز دور بودن از دفتر همیشه مدتی زمان می برد تا پس از بازگشت دوباره سر رشته امور را به دست بیاورم.
permanent آنچه برای مدت طولانی یا برای همیشه باقی بماند
straight "A " student دانش آموزی [دانش جویی] که همیشه همه درسها را ۲۰ می گیرد
peach design نقش هلو [این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
Better late than never. <proverb> آهسته برو همیشه برو.
stack روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacked روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacks روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
command.com در -MS DOS فایل برنامهای که حاوی مفسر دستورات سیستم عامل است این برنامه همیشه در حافظه مقیم است و دستورات سیستم را تشخیص میدهد و به عمل تبدیل میکند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com