Dictiornary-Farsi | گمانه شناسائی سوراخ گمانه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
bore hole	گمانه شناسائی سوراخ گمانه


Other Matches

bore hole	گمانه زن شناسائی
trial hole	گمانه
bore	گمانه
bores	گمانه
boring	گمانه
speculation	گمانه زنی
bore hole	چاه گمانه
prospecting by boring	گمانه زنی
test hole	چاه گمانه
rotary drill	گمانه زن گردشی
boring	گمانه کنی
wands	چوب گمانه
sound	گمانه زدن
sounded	گمانه زدن
soundest	گمانه زدن
sounds	گمانه زدن
probing	گمانه زنی
wand	چوب گمانه
teasthole	گمانه ازمایش
dowsing	گمانه زنی
percussion drill	گمانه زن کوبشی
dowse	پی بردن به وجوداب یا منابع دیگر زیرزمینی بوسیله گمانه
dowse	گمانه زدن میل زدن
methodology	روش شناسائی
methodologies	روش شناسائی
identification problem	مسئله شناسائی
squawks	در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
squawk	در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
squawked	در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
center	سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centred	سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centers	سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centered	سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre	سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
clair-voie	[پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
dilly bag	کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
to pink out leather	چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
sights	سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
sight	سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
perforation	عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
fenestration	چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
float stone	سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
cancellate	سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
glyptography	شناسائی نقشهای جواهر حکاکی در روی جواهر
gruyere cheese	پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
pinkest	سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
thirl	سوراخ سوراخ کردن دریدن
pink	سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pinker	سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
foraminate	ثقبه دار سوراخ سوراخ
grid	دریچه سوراخ سوراخ
riddles	سوراخ سوراخ کردن
swage block	قالب سوراخ سوراخ
grids	دریچه سوراخ سوراخ
millepore	مرجان سوراخ سوراخ
cancellated	سوراخ سوراخ اسفنجی
cancellate	سوراخ سوراخ اسفنجی
cancellous	سوراخ سوراخ اسفنجی
riddle	سوراخ سوراخ کردن
breaches	سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breach	سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breached	سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
holing	سوراخ
foraminiferous	سوراخ سوراخ
foraminated	سوراخ سوراخ
punch	سوراخ کن
foramen	سوراخ
finger hole	سوراخ
hole	سوراخ
holed	سوراخ
eyelet	سوراخ
holes	سوراخ
broaches	سوراخ کن
imperforate	بی سوراخ
broaching	سوراخ کن
looped	سوراخ
eyelets	سوراخ
fenestra	سوراخ
punched	سوراخ کن
orifices	سوراخ
slotting	سوراخ
slots	سوراخ
tapped	سوراخ
tap	سوراخ
slot	سوراخ
orifice	سوراخ
cribriform	سوراخ سوراخ
tapping	سوراخ
drill hole	سوراخ
loops	سوراخ
abroach	سوراخ
alveolar	سوراخ سوراخ
loop	سوراخ
edge perforated	لب سوراخ
awl	سوراخ کن
punches	سوراخ کن
broacher	سوراخ کن
columbarium	سوراخ
waterholes	سوراخ
perforation	سوراخ
taphole	سوراخ
borehole	سوراخ
boreholes	سوراخ
meshing	سوراخ
punctulate	سوراخ سوراخ
meshes	سوراخ
lace	پر از سوراخ
puncture	سوراخ
leak	سوراخ
punctured	سوراخ
waterhole	سوراخ
punctures	سوراخ
puncturing	سوراخ
boring	سوراخ
opening	سوراخ
openings	سوراخ
leaks	سوراخ
leaked	سوراخ
pumiceous	سوراخ سوراخ
laces	پر از سوراخ
overture	سوراخ
pertusion	سوراخ
perforator	سوراخ کن
broach	سوراخ کن
thirl	سوراخ
spy hole	سوراخ
peep hole	سوراخ
broached	سوراخ کن
pecker	سوراخ کن
mure	سوراخ
outage	سوراخ
outages	سوراخ
pitting	سوراخ سوراخ
pinking	سوراخ
mesh	سوراخ
pigenhole	سوراخ
overtures	سوراخ
piercer	سوراخ کن
pores	ریزه سوراخ
scuttle	سوراخ کردن
porthole	سوراخ برج
buttonholes	سوراخ دکمه
plug	سوراخ گیره
manhole	سوراخ ادم رو
portholes	سوراخ برج
manholes	سوراخ ادم رو
plugging	سوراخ گیره
plugs	سوراخ گیره
buttonholing	سوراخ دکمه
scuttled	سوراخ کردن
pores	سوراخ ریز
pore	ریزه سوراخ
pitted	سوراخ سوراخ چاله چاله
broached	سوراخ کردن
pore	سوراخ ریز
loopholes	سوراخ دیدبانی
loophole	سوراخ دیدبانی
broach	سوراخ کردن
canaliculus	سوراخ باریک
bores	قطر یک سوراخ
bores	سوراخ مته
bores	سوراخ کردن
scuttles	سوراخ کردن
scuttling	سوراخ کردن
buttonholed	سوراخ دکمه
bore	سوراخ کردن
broaching	سوراخ کردن
bore	سوراخ مته
bore	قطر یک سوراخ
broaches	سوراخ کردن
perforative	سوراخ کننده
tape perforator	نوار سوراخ کن
taphole	سوراخ بشکه
the two nostrils	دو سوراخ بینی
thumbhole	سوراخ شستی
ticket punch	بلیت سوراخ کن
to break open	سوراخ کردن
to burn a hole	سوراخ کردن
to drill through	سوراخ کردن
to punch a hole in	سوراخ کردن
steek	سوراخ کردن
sprocket hole	سوراخ زنجیری
pore fungus	اغاریقون پر سوراخ
pory	پر سوراخ پر منفذ
punched hole	سوراخ منگنه
puncher	سوراخ کننده
rivet hole	سوراخ پرچ
shrink hole	سوراخ انقباض
snuffer	سوراخ بینی
spile	سوراخ گیری
spiracle	سوراخ تنفس
wear a hole in	سوراخ کردن
to pick a hole in	سوراخ کردن
the eye of the needle	سوراخ سوزن
culver-hole	سوراخ داربست
loop-hole	سوراخ دیدبانی
Every nook and corner.	هر سوراخ سنبه ای
to pick a hole in	سوراخ کندن در
to poke a hole in any thing	سوراخ کردن
to set abroach	سوراخ کردن