Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 46 (6 milliseconds)
English	Persian
frass	گه کرم نوزاد
Search result with all words
chick	نوزاد
layette	پوشاک طفل نوزاد
layettes	پوشاک طفل نوزاد
newborn	نوزاد
slink	نوزاد زود رس لاغر
slinking	نوزاد زود رس لاغر
slinks	نوزاد زود رس لاغر
babe	نوزاد
babes	نوزاد
grub	نوزاد
grubbed	نوزاد
grubs	نوزاد
fries	حیوان نوزاد
fry	حیوان نوزاد
frying	حیوان نوزاد
abortion	سقط نوزاد نارس یا رشد نکرده عدم تکامل
abortions	سقط نوزاد نارس یا رشد نکرده عدم تکامل
larva	نوزاد حشره لیسه
larvae	نوزاد حشره لیسه
babies	نوزاد
baby	نوزاد
acheilia	فقدان لب بطور مادرزادی نوزاد بی لب
altricial	نوزاد زودرس
bambino	نوزاد
cankerworm	نوزاد مختلف حشراتی که افت گیاهان اند
daughter chain	زنجیر نوزاد
flyblow	نوزاد حشرات ومگس
grandbaby	نوه نوزاد
hatchling	جانور تازه متولد نوزاد
infant industry	صنعت نوزاد
littleneck clam	نوزاد حلزون خوراکی که معمولا خام خورده میشود
milk leg	ورم پای نوزاد همراه با دردبهنگام زایمان
neonate	نوزاد
new born	نوزاد
paedogenesis	تولید مثل بوسیله نوزاد حشرات یا شفیره
Brit	نوزاد شاه ماهی و برخی ماهیهای دیگر
Brits	نوزاد شاه ماهی و برخی ماهیهای دیگر
The baby is restless.	نوزاد بی تابی می کند
The baby spat out the pI'll.	نوزاد قرص را تف کرد بیرون
Take care of the infant.	از نوزاد توجه کن
The baby was kicking and scraming .	نوزاد لگه می انداخت وفریاد می کشید
The baby is there months old .	نوزاد سه ماهه است
to sleep like a baby <idiom>	مثل نوزاد راحت و بی دغدغه خوابیدن
It's pretty hard to be in a bad mood around a fivemonth old baby.	ناراحت بودن در کنار یک نوزاد پنج ماهه کار سختی است.
infant	نوزاد
Partial phrase not found.

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com