English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
luncheon meat گوشت ساندویچی
Other Matches
sandwich compounds ترکیبات ساندویچی
salami گوشت خوک ویا گوشت گاو خشک شده
pomace گوشت سیب گوشت میوه
club steak قسمتی از گوشت ران گاو گوشت گاو بریان شده
flesh گوشت
granulation tissue گوشت نو
viand گوشت
pulpless بی گوشت
proud flesh گوشت نو
preserved meat گوشت
flesh and blood گوشت
flesh-and-blood گوشت
brawn گوشت
meats گوشت
meat گوشت
basting گوشت
diastasc اب خوش گوشت
consomme اب گوشت تنگاب
collop برش گوشت
beefy گوشت الو
emaciated گوشت رفته
outgrowth گوشت زیادی
dripping چکیده گوشت
flash hook قلاب گوشت
flesher گوشت فروش
fuzz ball گوشت زیادی
fruit pulp گوشت میوه
spareribs گوشت دنده
french chop گوشت دنده
venison گوشت گوزن
fleshmonger گوشت فروش
brisket گوشت سینه
flesh hook قلاب گوشت کش
mince گوشت قیمه
minces گوشت قیمه
carneous گوشت مانند
lambs گوشت بره
horseflesh گوشت اسب
pancreas خوش گوشت
meaty گوشت دار
pancreases خوش گوشت
carrion گوشت گندیده
beef tea جوهریاشیره گوشت
blowfly مگس گوشت
meatiest گوشت دار
meat fly مگس گوشت
meatier گوشت دار
rib گوشت دنده
butchery business گوشت فروشی
carnification گوشت سازی
carnosity گوشت زیاد
veal گوشت گوساله
caruncle گوشت پاره
lamb گوشت بره
gambrel قلاب گوشت
shoulder گوشت سردست
leg گوشت ران
chop گوشت دنده
chop گوشت کتلت
chopping board تختهسبزیو گوشت
meatman گوشت فروش
masher گوشت کوب
mangler گوشت خرد کن
lenten بی گوشت لاغر
leal meat گوشت لخم
lappet گوشت اویخته
killcalf گوشت فروش
incarnant گوشت نو اور
haslet گوشت کبابی
murrain گوشت مرده
pemican گوشت خشکانده
white meat گوشت سفید
flab گوشت اضافی
flab گوشت شل و آویزان
top round گوشت کبابی
the pulp of an apple گوشت سیب
surloin گوشت مازه
sarcophagous گوشت خوار
pulpous گوشت دار
pemmican گوشت خشکانده
green meat گوشت کهنه
beef گوشت گاو
ham گوشت ران
mutton گوشت گوسفند
grills گوشت کباب کن
sirloin گوشت راسته
sirloins گوشت راسته
grill گوشت کباب کن
pork گوشت خوک
pot roast گوشت اب پزشده
pot roasts گوشت اب پزشده
gravy شیره گوشت
beefed up گوشت گاو
red meat گوشت گاووگوسفند
shins گوشت قلم پا
stringers چنگک گوشت
goose گوشت غاز
grilling گوشت کباب کن
shin گوشت قلم پا
stringer چنگک گوشت
luncheon meat گوشت پیش آماد
Scotch egg تخم مرغ آب پز و گوشت
ecchymosis کبودشدگی گوشت از کوفتگی
spare ribs گوشت دنده با استخوان
lobs گوشت یا پوست اویخته
luncheon meat گوشت پخته و آماده
dainty گوشت یا خوراک لذیذ
mincemeat گوشت قیمه شده
lobbing گوشت یا پوست اویخته
beefsteak گوشت ران گاو
carunculate دارای گوشت پاره
cold cuts گوشت پخته سرد
Firm muscles ( flesh ) . عضلات (گوشت ) محکم
Frozen meat ( food ) . گوشت ( غذای ) یخ زده
masticator چرخ گوشت خردکنی
cicatrize گوشت نو بالا اوردن
Her flesh is flabby. گوشت بدنش شل است
collop تکه کوچک گوشت
pie کلوچه گوشت پیچ
schnitzel کتلت گوشت گوساله
outgrwth برامدگی گوشت زیادی
pareve بدون گوشت وشیر
roast beef گوشت گاوکباب شده
putrid flesh گوشت گندیده یا بو گرفته
growth گوشت زیادی تومور
growths گوشت زیادی تومور
pork butcher گوشت خوک فروش
parve بدون گوشت وشیر
omophagous گوشت خام خور
short ribs گوشت با استخوان دنده
tenderloin گوشت پشت مازو
mince pie کلوچه گوشت دار
westphalian ham گوشت دودزده خوک
mince pies کلوچه گوشت دار
sirloins گوشت کمرگوسفند یا خوک
meat tea چایی یا عصرانه با گوشت
sirloin گوشت کمرگوسفند یا خوک
omophagic گوشت خام خور
to carven meat گوشت رادرسرسفره خردکردن
omophagia گوشت خام خوری
haunch گوشت ران وگرده
fry گوشت سرخ کرده
fries گوشت سرخ کرده
haunches گوشت ران وگرده
granulet گوشت نوبالا اورده
fricassees راگوی گوشت پرنده
foreshank گوشت ساق گاو
steaks باریکه گوشت کبابی
steak باریکه گوشت کبابی
frying گوشت سرخ کرده
grating گوشت ریز ساینده
gratings گوشت ریز ساینده
pap تفاله گوشت یاسیب
fry سرخ کردن [گوشت]
fricassee راگوی گوشت پرنده
gobbet تکه گوشت خام
gobbets تکه گوشت خام
ball of toe گوشت زیر پنجه پا
abscission قطع پوست و گوشت
lob گوشت یا پوست اویخته
bully گردن کلفت گوشت
at the but cher's در دکان گوشت فروشی
bullies گردن کلفت گوشت
beef steak گوشت ران گاو
broiled meat گوشت سرخ کرده
pies کلوچه گوشت پیچ
lobbed گوشت یا پوست اویخته
bullying گردن کلفت گوشت
bullied گردن کلفت گوشت
piece deresistance مثلا تیکه بزرگی از گوشت
polypus گوشت زیادی ساقه دار
fritters خاگینه گوشت دار پاره
gill نهر کوچک گوشت ماهی
to souse a meat or fish درترشی گذاشتن گوشت یاماهی
The meet is salty. این گوشت شور است.
shepherd's pie بریانی گوشت و سیب زمینی
The meet is underdone. این گوشت آبدار است.
nematode کرمک و کرم گوشت و مانندانها
meat grinder [American] چرخ گوشت [غذا و آشپزخانه]
mincing machine [British] چرخ گوشت [غذا و آشپزخانه]
trichina کرم گوشت خوک تریشین
shepherd's pies بریانی گوشت و سیب زمینی
to chop meat گوشت خردکردن یاقیمه کدرن
stroganoff گوشت پخته نازک با خردل
sowbelly گوشت خوک نمک زده
Be careful not to burn the meat . مواظب باش گوشت رانسوزانی
mincer [British] چرخ گوشت [غذا و آشپزخانه]
meatgrinder چرخ گوشت [غذا و آشپزخانه]
putrescine ماده سمی در گوشت فاسد
lard گوشت خوک چربی زدن
rib تکه گوشت دنده دار
tenderizes ترد کردن خواباندن گوشت
filet mignon گوشت پشت مازوی گاو
carving knife چاقوی حکاکی یا گوشت بری
pot roasts گوشت سرخ شده در دیگ
carving knives چاقوی حکاکی یا گوشت بری
green old wound زخمی که گوشت نوبالانیاورده باشد
flash fly مگس وحشراتی که گوشت میخورند
tenderized ترد کردن خواباندن گوشت
tenderize ترد کردن خواباندن گوشت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com