Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (11 milliseconds)
English
Persian
flesher
گوشت فروش
fleshmonger
گوشت فروش
killcalf
گوشت فروش
meatman
گوشت فروش
Search result with all words
pork butcher
گوشت خوک فروش
Other Matches
woollen draper
پشمینه فروش ماهوت فروش شال فروش
salami
گوشت خوک ویا گوشت گاو خشک شده
pomace
گوشت سیب گوشت میوه
pearlies
جامه میوه فروش یا سبزی فروش دوره گرد که دکمههای مروارید دارد
on licence
پروانه فروش ابجو یا نوشابههای دیگر که در همان جایگاه فروش گسازده شود
wine seller
میفروش باده فروش شراب فروش خمار
club steak
قسمتی از گوشت ران گاو گوشت گاو بریان شده
hard sell
سخت کوشی در فروش فروش مجدانه
sales force
نیروی فروش کارکنان قسمت فروش
sale maximization
به حداکثر رسانیدن فروش ماکزیمم فروش
optional claiming race
مسابقهای که صاحب اسب ازادی در فروش یا خودداری از فروش اسب دارد
foreign military sales
فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
furrier
خز فروش پوست فروش
furriers
خز فروش پوست فروش
sales promotion
افزایش فروش از راه تبلیغات افزایش فروش
oligopoly
انحصار چند جانبه فروش انحصار چند قطبی فروش
vendable
قابل فروش جنس قابل فروش
vendible
قابل فروش جنس قابل فروش
viand
گوشت
pulpless
بی گوشت
proud flesh
گوشت نو
flesh-and-blood
گوشت
preserved meat
گوشت
flesh and blood
گوشت
granulation tissue
گوشت نو
brawn
گوشت
meats
گوشت
basting
گوشت
meat
گوشت
flesh
گوشت
white meat
گوشت سفید
mangler
گوشت خرد کن
chopping board
تختهسبزیو گوشت
beef
گوشت گاو
lenten
بی گوشت لاغر
carnosity
گوشت زیاد
carnification
گوشت سازی
carneous
گوشت مانند
luncheon meat
گوشت ساندویچی
flab
گوشت اضافی
sirloin
گوشت راسته
venison
گوشت گوزن
chop
گوشت کتلت
chop
گوشت دنده
caruncle
گوشت پاره
leg
گوشت ران
murrain
گوشت مرده
collop
برش گوشت
consomme
اب گوشت تنگاب
shoulder
گوشت سردست
masher
گوشت کوب
sirloins
گوشت راسته
pork
گوشت خوک
mince
گوشت قیمه
dripping
چکیده گوشت
sarcophagous
گوشت خوار
outgrowth
گوشت زیادی
emaciated
گوشت رفته
beefy
گوشت الو
horseflesh
گوشت اسب
ham
گوشت ران
minces
گوشت قیمه
pulpous
گوشت دار
lambs
گوشت بره
pancreas
خوش گوشت
pancreases
خوش گوشت
carrion
گوشت گندیده
meatiest
گوشت دار
meatier
گوشت دار
rib
گوشت دنده
veal
گوشت گوساله
grills
گوشت کباب کن
grilling
گوشت کباب کن
meaty
گوشت دار
brisket
گوشت سینه
butchery business
گوشت فروشی
gravy
شیره گوشت
flab
گوشت شل و آویزان
pot roasts
گوشت اب پزشده
pot roast
گوشت اب پزشده
pemican
گوشت خشکانده
pemmican
گوشت خشکانده
grill
گوشت کباب کن
beef tea
جوهریاشیره گوشت
beefed up
گوشت گاو
surloin
گوشت مازه
the pulp of an apple
گوشت سیب
blowfly
مگس گوشت
meat fly
مگس گوشت
top round
گوشت کبابی
lamb
گوشت بره
diastasc
اب خوش گوشت
incarnant
گوشت نو اور
shins
گوشت قلم پا
haslet
گوشت کبابی
french chop
گوشت دنده
fruit pulp
گوشت میوه
mutton
گوشت گوسفند
red meat
گوشت گاووگوسفند
stringer
چنگک گوشت
stringers
چنگک گوشت
lappet
گوشت اویخته
flesh hook
قلاب گوشت کش
gambrel
قلاب گوشت
flash hook
قلاب گوشت
spareribs
گوشت دنده
shin
گوشت قلم پا
fuzz ball
گوشت زیادی
green meat
گوشت کهنه
goose
گوشت غاز
leal meat
گوشت لخم
pap
تفاله گوشت یاسیب
luncheon meat
گوشت پیش آماد
mince pie
کلوچه گوشت دار
Scotch egg
تخم مرغ آب پز و گوشت
mince pies
کلوچه گوشت دار
granulet
گوشت نوبالا اورده
outgrwth
برامدگی گوشت زیادی
Firm muscles ( flesh ) .
عضلات (گوشت ) محکم
spare ribs
گوشت دنده با استخوان
haunches
گوشت ران وگرده
schnitzel
کتلت گوشت گوساله
grating
گوشت ریز ساینده
Her flesh is flabby.
گوشت بدنش شل است
Frozen meat ( food ) .
گوشت ( غذای ) یخ زده
haunch
گوشت ران وگرده
westphalian ham
گوشت دودزده خوک
luncheon meat
گوشت پخته و آماده
sirloin
گوشت کمرگوسفند یا خوک
beef steak
گوشت ران گاو
short ribs
گوشت با استخوان دنده
pie
کلوچه گوشت پیچ
pies
کلوچه گوشت پیچ
bullying
گردن کلفت گوشت
bully
گردن کلفت گوشت
to carven meat
گوشت رادرسرسفره خردکردن
bullies
گردن کلفت گوشت
bullied
گردن کلفت گوشت
fricassees
راگوی گوشت پرنده
tenderloin
گوشت پشت مازو
beefsteak
گوشت ران گاو
broiled meat
گوشت سرخ کرده
ecchymosis
کبودشدگی گوشت از کوفتگی
sirloins
گوشت کمرگوسفند یا خوک
gratings
گوشت ریز ساینده
lobs
گوشت یا پوست اویخته
dainty
گوشت یا خوراک لذیذ
lobbing
گوشت یا پوست اویخته
frying
گوشت سرخ کرده
parve
بدون گوشت وشیر
lobbed
گوشت یا پوست اویخته
fry
گوشت سرخ کرده
lob
گوشت یا پوست اویخته
fries
گوشت سرخ کرده
fricassee
راگوی گوشت پرنده
omophagous
گوشت خام خور
abscission
قطع پوست و گوشت
roast beef
گوشت گاوکباب شده
steaks
باریکه گوشت کبابی
collop
تکه کوچک گوشت
gobbet
تکه گوشت خام
cicatrize
گوشت نو بالا اوردن
pareve
بدون گوشت وشیر
steak
باریکه گوشت کبابی
at the but cher's
در دکان گوشت فروشی
gobbets
تکه گوشت خام
omophagia
گوشت خام خوری
omophagic
گوشت خام خور
carunculate
دارای گوشت پاره
growths
گوشت زیادی تومور
foreshank
گوشت ساق گاو
putrid flesh
گوشت گندیده یا بو گرفته
masticator
چرخ گوشت خردکنی
mincemeat
گوشت قیمه شده
fry
سرخ کردن
[گوشت]
meat tea
چایی یا عصرانه با گوشت
cold cuts
گوشت پخته سرد
growth
گوشت زیادی تومور
ball of toe
گوشت زیر پنجه پا
flash fly
مگس وحشراتی که گوشت میخورند
stroganoff
گوشت پخته نازک با خردل
polypus
گوشت زیادی ساقه دار
tenderises
ترد کردن خواباندن گوشت
lard vt
گوشت خوک لای گذاشتن
nematode
کرمک و کرم گوشت و مانندانها
green old wound
زخمی که گوشت نوبالانیاورده باشد
meat grinder
[American]
چرخ گوشت
[غذا و آشپزخانه]
to souse a meat or fish
درترشی گذاشتن گوشت یاماهی
to chop meat
گوشت خردکردن یاقیمه کدرن
mincing machine
[British]
چرخ گوشت
[غذا و آشپزخانه]
meatgrinder
چرخ گوشت
[غذا و آشپزخانه]
piece deresistance
مثلا تیکه بزرگی از گوشت
trichina
کرم گوشت خوک تریشین
fritter
خاگینه گوشت دار پاره
gill
نهر کوچک گوشت ماهی
fritters
خاگینه گوشت دار پاره
venison
گوشت اهو شکارگوزن واهو
carbonado
قطعه گوشت کباب کرده
tenderizing
ترد کردن خواباندن گوشت
rib
تکه گوشت دنده دار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com