Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
inglenook
گوشه لوله بخاری
Search result with all words
ingle-nook
[گوشه لوله بخاری]
Other Matches
chimney-corner
[گوشه یا کناره ی عقب نشین بخاری یا شومینه]
tun
لوله بخاری
stovepipe
لوله بخاری
chimney sweeper
کسی که دوده لوله بخاری راپاک میکند
intubate
لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
corner
گوشه دار کردن گوشه گذاشتن به
cornering
گوشه دار کردن گوشه گذاشتن به
corners
گوشه دار کردن گوشه گذاشتن به
eremitic
گوشه نشینانه گوشه گیر
acute angle
گوشه تیز گوشه تند
hose
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hoses
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosing
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
elvate
بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
hermitical
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
muzzle burst
ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
breech end
انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
go devil
لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
thermionic tube
لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
cannon
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannons
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
jack ring
حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
rigatoni
رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
vas deferens
لوله خروجی بیضه لوله منی
to pipeline
با خط لوله لوله کشی کردن
oviduct
لوله رحمی لوله فالوپ
sockets
بست لوله دوراهی لوله
water pipe
لوله مخصوص لوله کشی اب
spigot
لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
angle of depression
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
pipeline assets
وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
flash tube
لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
back to battery
برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
radiator
بخاری
radiators
بخاری
steam lance
یخ اب کن بخاری
gaseous
بخاری
halituous
بخاری
heater
بخاری
heaters
بخاری
stove
بخاری
stoves
بخاری
chimney
بخاری
chimneys
بخاری
chimneypiece
گچ بری بخاری
chimney piece
پیش بخاری
chimneys
بخاری دیواری
fire side
بخاری دیواری
fire side
پای بخاری
fire guard
پیش بخاری
grates
بخاری پنجرهای
grated
بخاری تو دیواری
grated
بخاری پنجرهای
grate
بخاری تو دیواری
grate
بخاری پنجرهای
fire place
بخاری دیواری
fire screen
پنجره بخاری
interior heater
بخاری اتومبیل
fireside
پای بخاری
stoker
سیخ بخاری
steamship
کشتی بخاری
steam pile driver
شمعکوب بخاری
steam pile driver
دنگ بخاری
soot
دوده بخاری
steam hammer
چکش بخاری
steam brake
ترمز بخاری
fireplace
بخاری منقل
fireplaces
بخاری منقل
grates
بخاری تو دیواری
turn cap
خفه کن بخاری
vapoury
بخاری بخارمانند
andiron
پیش بخاری
firesides
پای بخاری
mantel board
در بالای بخاری
fender
پیش بخاری
chimney breasts
سینه بخاری
electric heater
بخاری برقی
chimneypiece
نمای بخاری
mantelpiece
نمای بخاری
chimney
بخاری دیواری
radiators
خنک کن بخاری
pokers
سیخ بخاری
poker
سیخ بخاری
radiator
خنک کن بخاری
mantelpieces
نمای بخاری
chimney breast
سینه بخاری
fire-irons
لوازم بخاری
mantlepieces
نمای بخاری
louvers
فانوس دودکش بخاری
mantel piece
گچبری دور بخاری
chimney piece
ارایش روی بخاری
mantel
طاقچه بالا بخاری
louver
فانوس دودکش بخاری
kitchener
بخاری خوراک پزی
mantelpieces
گچ بری دور بخاری
battery steamer
کوره باتری بخاری
fireguards
سپر جلو بخاری
capital
سرستون سرلوله بخاری
wood stove
بخاری هیزمی یا چوبی
louvre
فانوس دودکش بخاری
mantelpiece
گچ بری دور بخاری
mantlepieces
طاقچه بالا بخاری
mantelpiece
طاقچه بالا بخاری
fireguard
سپر جلو بخاری
mantlepieces
گچ بری دور بخاری
abat vent
کلاهک دودکش بخاری
mantelpieces
طاقچه بالا بخاری
steam shovel
خاک انداز بخاری
chimney-back
صفحه پشت بخاری
fire irons
لوازم پای بخاری
firescreen
سپر جلو بخاری
firedog
سه پایه پیش بخاری
hearth rug
قالیچه پیش بخاری
franklin stove
بخاری اختراعی فرانکلین
andiron
سه پایهای که کنار بخاری می گذاشتند
heater
بخاری دستگاه تولید گرما
heaters
بخاری دستگاه تولید گرما
collimating sight
دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
steamboat
قایق بخاری باکشتی بخارسفر کردن
chimney-mantle
[قسمت افقی پیش بخاری تزئینی]
yacht
کرجی بادی یا بخاری مخصوص تفرج
inhalator
اسبابی که با ان بخاری رادرشش فرو برند
yachts
کرجی بادی یا بخاری مخصوص تفرج
fire irons
سیخ و سه پایه وسایراسبابهای جلو بخاری
space heater
بخاری مخصوص گرم کردن فضای ازاد
poke
کنجکاوی کردن بهم زدن اتش بخاری
overmantel
ارایش طاقچه دار در روی نمای بخاری
poked
کنجکاوی کردن بهم زدن اتش بخاری
poking
کنجکاوی کردن بهم زدن اتش بخاری
pokes
کنجکاوی کردن بهم زدن اتش بخاری
paddle boats
کرجی بخاری که با چرح پره دار رانده میشود
steeplejack
بنا یا تعمیر کار برج و مناره و دود کش بخاری
paddle boat
کرجی بخاری که با چرح پره دار رانده میشود
steeplejacks
بنا یا تعمیر کار برج و مناره و دود کش بخاری
chimney sweep
کسی که کارش پاک کردن لولهی بخاری و شومینه است
chimney sweeps
کسی که کارش پاک کردن لولهی بخاری و شومینه است
snag boat
کشتی بخاری کوچک که با ان بستر رودخانه هارا ازموانع پاک می کنند
non condensing
ماشین بخاری که بخار کارکرده رابجای اینکه تبدیل به اب کند بهوامی فرستد
back pressure turbine
توربین بخاری که تمام بخارخروجی ان با فشار به داخل شبکه گرم کننده جذب میشود
corners
گوشه
nook
گوشه
hexangular
شش گوشه
sexangle
شش گوشه شش بر
ear
گوشه
recess
گوشه
three cornered
سه گوشه
recesses
گوشه
ears
گوشه
cornerwise
از گوشه
hesagonal
شش گوشه
cantle
گوشه
hexagons
شش گوشه
angles
گوشه
coign
گوشه
figuration
گوشه
nonagon
9 گوشه
quoin
گوشه
pointedness
گوشه
cornerways
از گوشه
agonic
بی گوشه
hexagon
شش گوشه
coin=quoin
گوشه
quip
گوشه
quipped
گوشه
quipping
گوشه
quips
گوشه
angle
گوشه
corner
گوشه
in the corner
در گوشه
cornering
گوشه
polygons
بس گوشه
polygon
بس گوشه
trigonic
سه گوشه
triquetrous
سه گوشه
lobes
گوشه
lobe
گوشه
backlog
کنده بزرگی که پشت اتش بخاری گذارده میشود موجودی جنسی که بابت سفارشات درانبارموجوداست جمع شدن
backlogs
کنده بزرگی که پشت اتش بخاری گذارده میشود موجودی جنسی که بابت سفارشات درانبارموجوداست جمع شدن
heptangular
هفت گوشه
hermitess
زن گوشه نشین
point
گوشه دارکردن
hendecagon
یازده گوشه
hermitage
گوشه عزلت
corner joint
اتصال گوشه
tetragon
چهار گوشه
circumferentor
گوشه سنج
corner cut
بریدگی گوشه
cloisterer
گوشه نشین
angular
گوشه دار
loners
گوشه گیر
octangular
هشت گوشه
octangle
هشت گوشه
obtuse angle
گوشه باز
multangular
بسیار گوشه
angle valve
شیر گوشه
To drop a hint . to insinuate .
گوشه زدن
angularity
گوشه داری
leeringly
از گوشه چشم
lateen rig
بادبان 3 گوشه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com