Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (11 milliseconds)
English
Persian
neophyte
گونه بیگانه
[گیاه شناسی]
invasive species
گونه بیگانه
[گیاه شناسی]
alien species
گونه بیگانه
[گیاه شناسی]
invasive exotic
گونه بیگانه
[گیاه شناسی]
exotic
گونه بیگانه
[گیاه شناسی]
Other Matches
foreignism
رسم بیگانه بیگانه پرستی
update
1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
updated
1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
updates
1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
foreign
بیگانه
barbarous
بیگانه
only
بس بیگانه
exotic
بیگانه
strangest
بیگانه
strange
بیگانه
foreigner
بیگانه
stranger
بیگانه
foreigners
بیگانه
xenophobe
بیگانه
outsiders
بیگانه
barbarian
بیگانه
peregrine
بیگانه
aliens
بیگانه
alien
بیگانه
barbarians
بیگانه
peregrin or rine
بیگانه
abroad
بیگانه
outsider
بیگانه
oversea
بیگانه
xenophobia
بیگانه ترسی
xenophobia
بیگانه هراسی
overseas
کشورهای بیگانه
xenophile
بیگانه دوست
xenocentrism
بیگانه محوری
estrangement
بیگانه کردن
estrangements
بیگانه کردن
holozoic
بیگانه خوار
phagocytosis
بیگانه خواری
loanword
واژه بیگانه
xenophile
بیگانه پرست
xenophilism
بیگانه پرستی
xenophilous
بیگانه پرست
xenophobe
دشمن بیگانه
abroad
ممالک بیگانه
xenoplastic
همزیست با بیگانه
xenophobe
بیگانه ترس
foreignlegion
هنگ بیگانه
foreing currency
پول بیگانه
outlandish
بیگانه وار
foreignism
اصطلاح بیگانه
stranger
بیگانه کردن
foreign subjects
اتباع بیگانه
macrophage
یاخته بیگانه خواردرشت
xenoglossophilia
عشق به زبانهای بیگانه
estrange
بیگانه کردن دورکردن
overseas agent
نماینده درکشور بیگانه
xenoglossophobia
هراس از زبانهای بیگانه
currency
ارز پول بیگانه
strangers
بطور غریب یا بیگانه
non-resident alien
[NRA]
بیگانه غیر مقیم
he is no linguist
زبان بیگانه نمیداند
publican
بیگانه صاحب میخانه
currencies
ارز پول بیگانه
publicans
بیگانه صاحب میخانه
foreignize
بیگانه کردن یاشدن
phagocyte
سلول بیگانه خوار
strangely
بطور غریب یا بیگانه
barbarize
بیگانه یا وحشی شدن
foreign value system
نظام ارزشی بیگانه
gringo
بیگانه خصوصا انگلیسی یا امریکایی
phagotroph
ریزه پرواره بیگانه خوار
indents
سفارش خرید از کشور بیگانه
indenting
سفارش خرید از کشور بیگانه
the a.of boreign words
اقتباس یاگرفتن لغات بیگانه
gringos
بیگانه خصوصا انگلیسی یا امریکایی
indent
سفارش خرید از کشور بیگانه
foreignize
حالت بیگانه دادن یایافتن
tramontane
واقع در ماوراء جبال الپ بیگانه
phagocytize
در اثر بیگانه خواری تحلیل رفتن
disunite
باهم بیگانه کردن نفاق انداختن
disunited
باهم بیگانه کردن نفاق انداختن
disunites
باهم بیگانه کردن نفاق انداختن
disuniting
باهم بیگانه کردن نفاق انداختن
barbarize
با تعبیر بیگانه و غیر مصطلح امیختن
species
گونه
haffet
گونه
variant
گونه
haffit
گونه
variation
گونه ها
nature
گونه
natures
گونه
breed
گونه
breeds
گونه
kinds
گونه
kind
گونه
of all sorts
از هر گونه ای
cheek
گونه
sort
گونه
sorts
گونه
variations
گونه ها
sorted
گونه
navigating
گونه
navigates
گونه
navigated
گونه
cheeks
گونه
navigate
گونه
the five predicables
گونه
kindest
گونه
enclaves
ناحیهای که کشور بیگانه دورانرا گرفته باشد
alienability
قابلیت نقل وانتقال مالکیت بیگانه سازی
enclave
ناحیهای که کشور بیگانه دورانرا گرفته باشد
blowzed
سرخ گونه
gnathitis
اماس گونه
climax species
گونه اوج
zoomorphic
<adj.>
جانور گونه
blowzy
سرخ گونه
blowsy
سرخ گونه
buccal
وابسته به گونه
germplasm bank
بانک گونه ها
spectral class
گونه طیقی
hysteroid
هیستری گونه
zygomatic
استخوان گونه
rooting reflex
بازتاب گونه
hypnoidal
خواب گونه
hypnoid
خواب گونه
malar bone
استخوان گونه
schizotypal
اسکیزوفرنی گونه
typed
گونه الگو
spasmodic
اسپاسم گونه
spasmodically
اسپاسم گونه
cheekbone
استخوان گونه
cheekbones
استخوان گونه
ckeek bone
استخوان گونه
ilk
جور گونه
diversities
گونه گونی
diversity
گونه گونی
models
گونه یک محصول
release
گونه یک محصول
type
گونه الگو
octagons
هشت گونه
types
گونه الگو
prototypes
پیش گونه
prototype
پیش گونه
subspecies
زیر گونه
releases
گونه یک محصول
released
گونه یک محصول
suchlike
از این گونه
thus
بدین گونه
octagon
هشت گونه
modelled
گونه یک محصول
model
گونه یک محصول
modeled
گونه یک محصول
allomorph
واژک گونه
at all hazard
با هر گونه مخاطره
zygomatic bone
استخوان گونه
allomorph
واج گونه
to purify the person language
زبان فارسی را از واژه هاوتعبیرات بیگانه یا غیرمصطلح پیراستن
adoption
اقتباس استعمال لغت بیگانه بدون تغییر شکل آن
exclave
ناحیهای که ازکشوری جداشده وخاک بیگانه انرافراگرفته باشد
build
گونه خاص یک برنامه
builds
گونه خاص یک برنامه
release
شماره گونه یک محصول
released
شماره گونه یک محصول
blowzy
سرخ گونه شلخته
such like
از این گونه ومانندان
accurate
بدون هر گونه خطا
anecdotal evidence
شواهد داستان گونه
wrap around type
گونه نوشتار محیطی
releases
شماره گونه یک محصول
diversification
گونه گون سازی
diversification
گونه گون شدن
buildings
گونه خاص یک برنامه
critically endangered species
گونه در معرض خطر
accidental sepcies
گونه های اتفاقی
blank
خالی یا بدون هر گونه نوشتاری در آن
father file
پشتیبان گونه قدیمی فایل
zephyrus
دار گونه باد صبا
jowl
ارواره زیرین پرنده گونه
son file
آخرین گونه کاری یک فایل
accurately
به درستی و بدون هر گونه خطا
whiskery
موی اطراف گونه وچانه
jowls
ارواره زیرین پرنده گونه
alpha
اولین گونه یک محصول کامپیوتری
rare varieties of fishes
گونه های نادر ماهی
accidental sepcies
گونه های پیش آمدی
whisker
موی اطراف گونه وچانه
blankest
خالی یا بدون هر گونه نوشتاری در آن
alphas
اولین گونه یک محصول کامپیوتری
at the drop of a hat
<idiom>
بدون هیچ گونه معطلی
short-haul
کاروان دریایی که بین سواحل دو کشور بیگانه و ناشناس حرکت میکند
enclaves
ناحیه ایکه حکومت کشورهای بیگانه انراکاملا احاطه کرده باشد
short haul
کاروان دریایی که بین سواحل دو کشور بیگانه و ناشناس حرکت میکند
ablegate
مامور مخصوص پاپ درکشورهای بیگانه برای دادن نشان و خلعت
enclave
ناحیه ایکه حکومت کشورهای بیگانه انراکاملا احاطه کرده باشد
to bear any customs duties
هر گونه عوارض گمرکی را به عهده گرفتن
species
گونه
[نوع]
[گیاه شناسی]
[جانورشناسی]
description
جور
[گونه]
[قسم]
[جنس]
[گروه ]
ansi
گونه استاندارد زبان برنامه نویس C
free WAIS
گونه غیرتجاری سرور جستجوی WAIS
inquiry station
دستگاهی که از ان هر گونه درخواستی به عمل می اید
I am prepared for any eventuality.
برای هر گونه پیش آمدی آماده هستم
I strongly protest against such allegations!
من به شدت به این گونه اتهامات اعتراض می کنم!
whaterer
هرچه انچه هرانچه هرقدر هیچ گونه
point four
رهبری این گونه ممالک را به دست گیرد
cheekpiece
تکیه گاه گونه تیرانداز روی تفنگ
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com