Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
English
Persian
holeable
گوی اسان برای به سوراخ انداختن
Other Matches
putts
ضربه برای انداختن به سوراخ
putt
ضربه برای انداختن به سوراخ
putted
ضربه برای انداختن به سوراخ
dropping
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
pick a cherry
ناتوانی در انداختن تمام میلههای اسان بولینگ
billiard point
در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
to pink out leather
چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
in orders to make it easiter
برای اسان تر کردن ان
in orders that it may beeasier
برای اینکه اسان تر شود
laughter
مسابقه اسان برای بردن
kickable
اسان برای ضربه زدن با پا
pie alley
مسیر اسان برای گوی اندازی
spits
سوراخ کردن تف انداختن
spit
سوراخ کردن تف انداختن
holing
به سوراخ انداختن گوی گلف
hole out
انداختن گوی گلف به سوراخ
holes
به سوراخ انداختن گوی گلف
holed
به سوراخ انداختن گوی گلف
hole
به سوراخ انداختن گوی گلف
user freindly
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
putters
چوب مخصوص انداختن گوی به سوراخ
putter
چوب مخصوص انداختن گوی به سوراخ
puttered
چوب مخصوص انداختن گوی به سوراخ
puttering
چوب مخصوص انداختن گوی به سوراخ
deuce
انداختن گوی گلف به سوراخ با دو ضربه دیوس
pedrail
اسباب خودکار برای اسان کردن حرکت ماشینهای سنگین در جادههای ناهموار
setup
توپ اسان برای برگرداندن وضع گویهایی که به اسانی می توان امتیاز بدست اورد
setl
زبان سطح بالا که برای اسان کردن برنامه نویسی الگوریتم طراحی شده است
steer roping
کمند انداختن به گاو ونگهداشتن ناگهانی اسب برای انداختن گاو بزمین
tap in
والیبالی زدن توپ بسکتبال انداختن گوی گلف با ضربه ارام به سوراخ
smalltalk
یک سیستم زبان و نرم افزارکه برای هر چه بیشتر اسان نمودن استفاده از کامپیوترتوسط افراد عامی طراحی شده است اسمال تاک
cultivation
جلب محبت برای استفاده درکسب اطلاعات دانه پاشیدن تماس برای جلب و به دام انداختن افراد
pinhole
سوراخ کردن برای گوشی یاز
concrete coring drill
مته برای سوراخ کردن هسته بتن
night stool
صندلی سوراخ دار برای قضای حاجت در شب
bottoming tap
وسیلهای برای دراوردن دندانه در یک سوراخ کور
night chair
صندلی سوراخ دار برای قضای حاجت در شب
xmodem
یک پروتکل انتقال فایل غیرهمزمان برای کامپیوترهای شخصی که انتقال سالم فایل ها را از طریق سیستم تلفن اسان تر می سازد
X distance
سوراخ کارت در ستون برای بیان عدد منفی
reperforator
ماشینی که نوارکاغذی را سوراخ میکند برای دریافت سیگنال
x punch
سوراخ کارت در ستون برای بیان عدد منفی
spans
فاصله بین سوراخ گوی بولینگ برای شست و انگشتان دیگر
spanning
فاصله بین سوراخ گوی بولینگ برای شست و انگشتان دیگر
sector
سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
spanned
فاصله بین سوراخ گوی بولینگ برای شست و انگشتان دیگر
sectors
سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
span
فاصله بین سوراخ گوی بولینگ برای شست و انگشتان دیگر
edge
کارت کاغذی که سوراخ هایی دارد روی یک لبه برای نمایش داده
edges
کارت کاغذی که سوراخ هایی دارد روی یک لبه برای نمایش داده
get hold of (someone)
<idiom>
(برای صحبت)به گیر انداختن شخص
to cause trouble for oneself
برای خود دردسر راه انداختن
raise the wind
پول برای مقصودی راه انداختن
angle drill
ابزاری برای سوراخ کردن ورقههای فلزی که در ان مته با بدنه دریل زاویهای میسازد
bottoming reamer
وسیلهای برای میزان و بزرگ ردن سوراخ به اندازه دلخواه بدون کج کردن لبه ها
offense
توپ اندازی وتلاش برای انداختن میله
pockets
کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
pocket
کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
pickup
انداختن چوب و نخ بعقب برای بیرون اوردن ماهی از اب
drop ball
انداختن توپ بین دو بازیگر برای شرع مجدد
put and take fishing
انداختن ذخیره ماهی به اب برای امادگی ماهیگیری درفصل
centred
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centers
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centered
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
center
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
clair-voie
[پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
away
بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
dilly bag
کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
choke bore
روکشی برای سوراخ کردن یاتراش دادن داخل سیلندر که قسمت بالای ان دارای قطری کمتر از قطر اصلی سیلندرمیباشد
port a punch card
علامتی تجاری برای نوع خاصی از کارت منگنه باقسمتهای سوراخ شده که میتواند با یک مداد یا قلم کاملا"برداشته شود
sight
سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
sights
سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
fenestration
چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
float stone
سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
perforation
عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
cancellate
سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
slotting
شکاف یا سوراخی که برای انداختن پول در قلک وتلفن خود کار وامثال ان تعبیه شده
retard
درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
slots
شکاف یا سوراخی که برای انداختن پول در قلک وتلفن خود کار وامثال ان تعبیه شده
slot
شکاف یا سوراخی که برای انداختن پول در قلک وتلفن خود کار وامثال ان تعبیه شده
retards
درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
retarding
درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
technical escort
پرسنل فنی متخصصی که همراه یک وسیله برای نصب یا اموزش یا کار انداختن ان حرکت می کنند
horned scully
مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
gruyere cheese
پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
pinker
سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
foraminate
ثقبه دار سوراخ سوراخ
thirl
سوراخ سوراخ کردن دریدن
pink
سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pinkest
سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
penny in the slot
سوراخی برای انداختن پول خرد در ان تعبیه شده و پول را در ان می اندازند
free drop
برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
simplest
اسان
simpler
اسان
easy
اسان
simple
اسان
facile
اسان
cushy
اسان
potty
اسان
potties
اسان
eath
اسان
easygoing
اسان
duck soup
اسان
degage
اسان
cushier
اسان
easiest
اسان
cushiest
اسان
straightforward
اسان
easier
اسان
IRQ
سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
lenient
اسان گیر
facilitated
اسان کردن
soft loans
وام اسان
to roll on
اسان رفتن
euthanasia
مرگ اسان
light handed
اسان راحت
to sweep past
اسان رفتن
facilitate
اسان کردن
to roll by
اسان رفتن
facilitates
اسان کردن
to ease off
اسان شدن
permissive
اسان گیر
facilitating
اسان کردن
soft loan
وام اسان
easygoing
اسان گیر
lollipops
ضربه اسان
lollipop
ضربه اسان
laxity
اسان گیری
easy
پاس اسان
easiest
پاس اسان
easier
پاس اسان
permissiveness
اسان گیری
glided
سریدن اسان رفتن
cushily
اسان وبی دردسر
happy go lucky
اسان گذران بیمار
royal road
اسان ترین راه
to take it easy
کار را اسان گرفتن
glides
سریدن اسان رفتن
glide
سریدن اسان رفتن
leniency
اسان گیری ارفاق
duck soup
کار اسان وسهل
collar
کسب اسان امتیاز ضربه
collars
کسب اسان امتیاز ضربه
it promisews to be easy
امید میرود اسان باشد
it promisews to be easy
چنین مینماید که اسان است
it is very easily done
بسیار اسان انجام میگیرد
chippie
پرتاب اسان از زیر سبد
mobility
انتقال اسان منابع تولید
bring down
به زمین انداختن حریف انداختن شکار
nothing great is easy
هیچ کاری بزرگی اسان نیست
grids
دریچه سوراخ سوراخ
cancellated
سوراخ سوراخ اسفنجی
riddle
سوراخ سوراخ کردن
swage block
قالب سوراخ سوراخ
cancellate
سوراخ سوراخ اسفنجی
grid
دریچه سوراخ سوراخ
riddles
سوراخ سوراخ کردن
cancellous
سوراخ سوراخ اسفنجی
millepore
مرجان سوراخ سوراخ
friendliness
میزان اسان بودن کار باکامپیوتر یا برنامه
hollerith code
سیستم کدگذاری که از سوراخ هایی در کارت بری نمایش حروف و نشانه ها استفاده میکند. این سیستم از دو مجموعه ردیف 12 تایی برای تامین محل کافی هر کد استفاده میکند
cheesecakes
مسیری در بولینگ که امتیازبه دست اوردن در ان اسان است
break the wind
در نتیجه کنارزدن هوا کارنفر پشت سر را اسان کردن
cheesecake
مسیری در بولینگ که امتیازبه دست اوردن در ان اسان است
breach
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breached
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breaches
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
jeopard
بخطر انداختن بمخاطره انداختن
horrify
بهراس انداختن به بیم انداختن
horrifying
بهراس انداختن به بیم انداختن
horrified
بهراس انداختن به بیم انداختن
horrifies
بهراس انداختن به بیم انداختن
down line processor
پردازندهای که در ترمینال یک شبکه ارتباطات قرار دارد وانتقال داده را اسان میکند
ten key pad
مجموعهای مجزا از کلیدهای شماره گذاری شده از 0 تا 9روی یک صفحه کلید که واردکردن عدد را اسان می سازد
let down
پایین انداختن انداختن
kiosk
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
badminton
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
simplifies
اسان تر کردن مختصر کردن
simplifying
اسان تر کردن مختصر کردن
simplify
اسان تر کردن مختصر کردن
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
microsoft
بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
broacher
سوراخ کن
finger hole
سوراخ
eyelets
سوراخ
eyelet
سوراخ
boreholes
سوراخ
taphole
سوراخ
cribriform
سوراخ سوراخ
foramen
سوراخ
abroach
سوراخ
outage
سوراخ
meshes
سوراخ
overtures
سوراخ
laces
پر از سوراخ
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com