Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
green meat
گیاه خوراکی
Other Matches
isomorph
جانور یا گیاه ویاگروهی که مشابه گیاه یاگروه دیگری است
ear
خوشه
[بخشی از ساقه گیاه غلاتی]
[گیاه شناسی]
gametophyte
گیاه یا نژادی از گیاه که دارای عضو جنسی تناوبی
rhubarb
گیاه ریواس
[از برگ های این گیاه در چین و هند جهت تهیه رنگ زرد لیمویی استفاده می شود.]
madder
گیاه روناس
[از ریشه این گیاه رنگینه قرمز به دست می آید که یکی از اصلی ترین مواد رنگی در رنگرزی فرش محسوب می شود.]
halophyte
گیاه اب شور یا گیاه شوره زی
wildling
گیاه وحشی گیاه خودرو
chows
خوراکی
eating
خوراکی
comestible
خوراکی
meals
خوراکی
cates
خوراکی
meal
خوراکی
chow
خوراکی
edible
خوراکی
viands
خوراکی
hemp
گیاه شاهدانه
[در فرش هند، افغانستان و بعضی از فرش های چین از ساقه های چوبی این گیاه، الیاف تهیه کرده و در تار فرش از آن استفاده می کنند.]
strawberry
چلیک خوراکی
strawberries
چلیک خوراکی
trophic level
تراز خوراکی
oyster
صدف خوراکی
oysters
صدف خوراکی
articles of food
موادغذایی یا خوراکی
mussles
صدف خوراکی
green vegetable
سبزی خوراکی
potherb
سبزیهای معطر خوراکی
morel
قارچ مورکلای خوراکی
sego
پیاز خوراکی زنبق
meadow mushroom
قارچ خوراکی معمولی
morelle
قارچ مورکلای خوراکی
champignon
نوعی قارچ خوراکی
larder
گنجه خوراک خوراکی
larders
گنجه خوراک خوراکی
cero
نوعی ماهی خوراکی
periwig
نوعی صدف خوراکی
pinon
تخم خوراکی کاج
pinyon
تخم خوراکی کاج
turbot
ماهی پهن خوراکی
salmonberry
تمشک سرخ خوراکی
roughage
مواد خوراکی زبر
truffles
قارچ خوراکی دنبلان
truffle
قارچ خوراکی دنبلان
porgee
ماهی خوراکی دندان دار
porgy
ماهی خوراکی دندان دار
shell bean
لوبیایی که مغز ان خوراکی است
root crops
محصولات دارای ریشههای خوراکی
sockeye
ماهی خوراکی ریزشمال کلمبیا
gemma
نرم تن یا صدف گردکوچک خوراکی
winkles
جابجا کردن حلزون خوراکی
greenling
نوعی ماهی خوراکی و گوشتخوار
root crop
محصولات دارای ریشههای خوراکی
winkle
جابجا کردن حلزون خوراکی
cantarellus
نوعی قارچ کوهی خوراکی
spat
: حلزون خوراکی خیلی کوچک
short order
خوراکی که زود مهیا میشود
snapping turtle
لاک پشت بزرگ خوراکی ابزی
burnt offerings
حیوان یا خوراکی که در معبد سوزانده میشد
geoduck
نوعی جانور نرم تن یاصدف خوراکی
whiting
ماهی نرم باله خوراکی اروپایی
terrapin
لاک پشت خوراکی سواحل فلوریدا
terrapins
لاک پشت خوراکی سواحل فلوریدا
giblet
احشاء خوراکی مرغ خانگی وغیره
To decay . To go bad .
فاسد شدن ( مواد خوراکی وغیره )
burnt offering
حیوان یا خوراکی که در معبد سوزانده میشد
hasty pudding
خوراکی که با ارد وشیروکره وگوشت درست میکنند
white crappie
ماهی خوراکی نقره فام شمال امریکاcell
shad
شاه ماهی خوراکی اروپا وشمال امریکا
green turtle
لاک پشت دریایی که تخمها وگوشت ان خوراکی است
littleneck clam
نوزاد حلزون خوراکی که معمولا خام خورده میشود
timbale
خوراکی مرکب از گوشت ماهی وجوجه وپنیر وغیره
pitting corrosion
سوراخهائی که در سطح بتن یا فلز در اثر خوردگی ایجاد میشود و به کرم خوراکی معروف است
clam
حلزون دوکپهای یا صدف خوراکی از جنس pecten گوشت صدف
clams
حلزون دوکپهای یا صدف خوراکی از جنس pecten گوشت صدف
pomfret
یکجور ماهی خوراکی دراقیانوس هندو اقیانوس ارام ماهی سیم دریایی
To go bad . To rot . To spoilt .
خراب شدن ( فاسد شدن مواد خوراکی )
herbage
گیاه
lungwort
شش گیاه
plants
گیاه
herb
گیاه
greenstuff
گیاه
herbs
گیاه
vegetable
گیاه
plant
گیاه
legumen
گیاه خوردنی
lemon grass
گور گیاه
lithophyte
گیاه سنگ زی
monocotyledon
گیاه تک لپه
mandragora
مهر گیاه
mimosa
گیاه حساس
milk weed
گیاه پادزهر
mandrake
مردم گیاه
mandrake
مهر گیاه
milk weed
شیر گیاه
manragora
مهر گیاه
microphyte
گیاه خرد
manragora
مردم گیاه
herbist
گیاه فروش
hydrophyte
گیاه ابزی
gymnosperm
گیاه بازدانه
herbary
گیاه زار
herbary
باغ گیاه
herbescent
گیاه مانند
groundling
گیاه زمینی
herbiferous
گیاه دار
herbiferous
گیاه اور
herbivora
گیاه خواران
herblike
گیاه مانند
plantlike
گیاه مانند
herborist
گیاه فروش
herborist
گیاه شناس
herby
گیاه دار
to water something
آب دادن
[گیاه]
hedysarum
گیاه ترنجبین
houseplants
گیاه خانگی
ratoon
جوانه گیاه
ramie
الیاف گیاه
honey dew
شهد گیاه
polycotylledon
گیاه چندلپه
podophyllum
مهر گیاه
plant food
غذای گیاه
saxifrage
گیاه سنگروی
seed plant
بذر گیاه
houseplant
گیاه خانگی
yearling
گیاه یک ساله
xerophyte
گیاه خشک زی
waterweed
گیاه ابزی
vegetive
گیاه پرور
turnsole
گیاه تورنسل
the stem of a plant
ساقه گیاه
sweet rush
گور گیاه
sensitive plant
گیاه حساس
phytosphere
گیاه- کره
oceanophyte
گیاه دریایی
nicotiana
گیاه توتون
musk root
گیاه مشکین
mucilage
لزوجت گیاه
orchis
گیاه ثعلب
overgrown with plants
گیاه پوش
phytosphere
گیاه- سپهر
phytophagous
گیاه خوار
phytology
گیاه شناسی
phytogenic
گیاه زاد
phanerogam
گیاه گلدار
phanerogam
گیاه تخمدار
overgrown with plants
پوشیده از گیاه
hybrid
گیاه پیوندی
herbalists
گیاه شناس
crytogam
گیاه گمزاد
husband
گیاه پرطاقت
aerophyte
گیاه هوازی
acotyledon
گیاه بی لپه
grafts
پیوند گیاه
plants
گیاه نهال
herbal
گیاه نامه
plant
گیاه نهال
cutting
قلمه گیاه
grafted
گیاه پیوندی
botanists
گیاه شناس
grafts
گیاه پیوندی
epiphyte
گیاه هوازی
castor oil plant
گیاه کرچک
herbalist
گیاه شناس
bidental
گیاه دوساله
club moss
گیاه کبریت
herbivorous
گیاه خواری
cranesbill
گیاه شمعدانی
crucifer
گیاه چلیپایی
cullion
گیاه ثعلب
azalea
گیاه ازالیه
sheaf
دسته گل یا گیاه
air plant
گیاه هواخوریاهواروی
decumbent
گیاه خزنده
agaric
گیاه قارچی
exogen
گیاه برون رو
fig marigold
گیاه نیمروز
graft
پیوند گیاه
graft
گیاه پیوندی
Aborigine
گیاه بومی
forb
گیاه بوته
botany
گیاه شناسی
herbicides
موادسمی ضد گیاه
fuzz ball
گیاه قارچی
geophyte
گیاه خاکی
ornamental
گیاه ارایشی
aromatic
گیاه خوشبو
botanist
گیاه شناس
herbivore
گیاه خوار
flowerer
گیاه گل دهنده
vegetative
گیاه پرور
facets
سطح گیاه
facet
سطح گیاه
grafted
پیوند گیاه
undergrowth
زیر گیاه
herbaceous
گیاه مانند
fungus
گیاه قارچی
herbicide
موادسمی ضد گیاه
husbands
گیاه پرطاقت
botanist
متخصص گیاه شناسی
vegetarianism
گیاه خوار گیاهخواری
witchgrass
بید گیاه مرغ
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com