English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
consignee گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
Other Matches
carrige forward کرایه به عهده گیرنده کالا
law of demand براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
backward کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
backwards کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
signalling 1-روش فرستنده برای هشدار به گیرنده برای ارسال یک پیام . 2-ارتباط با فرستنده درباره وضعیت گیرنده
requested سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requests سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
request سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requesting سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
cob web theorem ه کالا در هر زمان تابع قیمت ان کالا در دوره زمانی قبلی است .
supporting goods موادی که در کالا بکاربرده نمیشودولی جهت تولید کالا لازم میباشد
transire برگ ترخیص کالا از گمرک اجازه عبور کالا
department store فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
department stores فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
barter with someone با کسی دادوستد کالا با کالا کردن
shelf life مدت زمانی که کالا از تولید تاتوزیع به مصرف کننده درقسمتهای مختلف می ماند مدت گردش کالا در انبارها
to barter [to trade by barter] دادوستد کالا با کالا کردن
say's law از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
cash on delivery فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
freightliner شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight
demand elasticity درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
throughput capacity فرفیت عبور دهی کالا فرفیت تخلیه و عبوردهی بارانداز یا اسکله فرفیت گذراندن کالا
partial substitution جانشینی کامل برای دو کالا
final goods کالا برای مصرف نهائی
reverse سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال
backward کانالی از گیرنده به فرستنده برای حمل سیگنالهای کنترل
backwards کانالی از گیرنده به فرستنده برای حمل سیگنالهای کنترل
reversed سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال
reverses سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال
reversing سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال
c & f قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
clocking روشی برای همزمان کردن دو دستگاه فرستنده و گیرنده مخابراتی
pass pattern مسیر منحنی که گیرنده پاس برای گرفتن توپ طی میکند
sensitivity کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است
sensitivities کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است
stocked عرضه کردن کالا برای فروش سرسلسله
jettisoning به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
jettisoned به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
price line pricing قیمت گذاری ثابت برای یک گروه کالا
pallet سکوی چوبی یا پلاستیکی برای حمل کالا
stock عرضه کردن کالا برای فروش سرسلسله
jettison به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
jettisons به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
detector گیرنده حساس برای کشف واندازه گیری اشعه مادون قرمز
detectors گیرنده حساس برای کشف واندازه گیری اشعه مادون قرمز
synchronization باس ارسالی برای اطمینان از این که گیرنده با فرستنده سنکرون است
sync باس ارسالی برای اطمینان از این که گیرنده با فرستنده سنکرون است
recevied for shipment bill of exchange بارنامهای که مبین وصول کالا برای حمل است
price support تثبیت قیمت توسط دولت برای حمایت کالا
answering سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش
answered سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش
answer سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش
answers سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش
trading stamp تمبریکه برای تشویق در مقابل خرید کالا بخریدار میدهند
negatives سیگنال ارسالی گیرنده برای بیان اینکه داده نادرست یا ناکامل دریافت شده است
escape character ترتیب ارسال کد که به گیرنده اعلام میکند که حروف مقابل کمکی برای اعمال کنترلی هستند
negative سیگنال ارسالی گیرنده برای بیان اینکه داده نادرست یا ناکامل دریافت شده است
particular lien حق حبس مخصوص حق حبسی است برای فروشنده یا سازنده کالای بخصوص نسبت به ان کالا
batch ارسال سریع حجم بزرگی از داده بدون نیاز به تصدیق گیرنده برای هر داده
batches ارسال سریع حجم بزرگی از داده بدون نیاز به تصدیق گیرنده برای هر داده
quick out نوعی پاس که گیرنده به جلومی دود و برای دریافت پاس به کنار تغییر مسیر میدهد
reel-to-reel ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
reel to reel ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
scrambler وسیله کدگزاری رشته دادهای به صورت تصادفی پیش ازارسال برای جلوگیری از اینکه مجموعهای از صفرها یا یک ها وصفرهای متغیر باعث مشکلات هماهنگی در گیرنده شوند
scramblers وسیله کدگزاری رشته دادهای به صورت تصادفی پیش ازارسال برای جلوگیری از اینکه مجموعهای از صفرها یا یک ها وصفرهای متغیر باعث مشکلات هماهنگی در گیرنده شوند
composite demand تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی
ethernet شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
stop and go پاس با دویدن گیرنده توپ به جلو و توقف کوتاه و دوباره به جلو برای پاس بلند
neoclassical theory of value تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
backwards تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده
backward تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده
reciptacle گیرنده
addressees گیرنده
assignee گیرنده
addressee گیرنده
recipients گیرنده
receptors گیرنده
grantee گیرنده
touching گیرنده
prehensile گیرنده
recipient گیرنده
sensor گیرنده
catcher گیرنده
barrage reception سد گیرنده
payees گیرنده
adopter گیرنده
acceptor گیرنده
getter گیرنده
receivers گیرنده
receiver گیرنده
receptor گیرنده
prehensorial گیرنده
catchy گیرنده
catchiest گیرنده
payee گیرنده
fetching گیرنده
catchier گیرنده
consignee گیرنده
reciever گیرنده
prehensory گیرنده
accipient گیرنده
jams سد گیرنده پاس
receivers دستگاه گیرنده
cessionary انتقال گیرنده
donee گیرنده هدیه
donee گیرنده هبه
fondler اغوش گیرنده
donee هبه گیرنده
payee گیرنده وجه
single circuit receiver گیرنده یک مداره
borrower قرض گیرنده
receiver فرف گیرنده
borrowers وام گیرنده
borrower وام گیرنده
bailee تحویل گیرنده
payees گیرنده وجه
chemoreceptor گیرنده شیمیایی
feoffee گیرنده تیول
exteroceptor گیرنده برونی
revenger انتقام گیرنده
passcatcher گیرنده پاس
baroreceptor گیرنده فشار
nociceptor گیرنده درد
receiving set گیرنده رادیویی
trainees تعلیم گیرنده
distilling receiver گیرنده تقطیر
trainee تعلیم گیرنده
jam سد گیرنده پاس
receivers فرف گیرنده
radio receiver گیرنده رادیویی
exempted , adressee گیرنده استثنایی
sound probe گیرنده صوتی
receiving set دستگاه گیرنده
receiving antenna انتن گیرنده
bribee رشوه گیرنده
television receiver گیرنده تلویزیونی
decision maker تصمیم گیرنده
high fidelity receiver گیرنده رابط
offtake canal کانال گیرنده
volumetric receptor گیرنده حجمی
distance receptor گیرنده دوربرد
thermoreceptor گیرنده دمایی
tither عشر گیرنده
opiate receptor گیرنده افیونی
pawnee رهن گیرنده
enteroceptor گیرنده احشایی
borrowers قرض گیرنده
grantee انتقال گیرنده
catch of guage گیرنده بارانسنج
receivers گیرنده رادیویی
cell receptor گیرنده سلولی
receiver دستگاه گیرنده
proprioceptor گیرنده عضلانی
comprehensive فرا گیرنده
jammed سد گیرنده پاس
beat receiver گیرنده تداخلی
interoceptor گیرنده درونی
interoceptor گیرنده احشایی
rejuvenescent جوانی از سر گیرنده
enteroceptor گیرنده درونی
auto radio گیرنده اتومبیل
loanee وام گیرنده
receiver گیرنده رادیویی
concluder نتیجه گیرنده
inductance گیرنده انرژی
consignee گیرنده امانت
transceiver فرستنده و گیرنده
determiner تصمیم گیرنده
iterant ازسر گیرنده
transferee تحویل گیرنده
transferee انتقال گیرنده
communication receiver گیرنده مخابرات
decreasing نقصان گیرنده
tube receiver گیرنده لامپی
mortgagee رهن گیرنده
grabber hand دست گیرنده
mechanic recepter گیرنده مکانیکی
acceptor level تراز گیرنده
strikingly موثر گیرنده
determiners تصمیم گیرنده
striking موثر گیرنده
two valve receiver گیرنده دو لامپی
photoreceptor گیرنده نور
crystal set گیرنده اشکارساز
prepossessing گیرنده جالب
transreceiver فرستنده و گیرنده
clocker گیرنده وقت
acquisitive فرا گیرنده
pledgee وثیقه گیرنده
amateur receiver گیرنده اماتور
itching palm دست گیرنده
pledgee رهن گیرنده
negative acknowledgement کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
superheterodyne receiver گیرنده سوپر هترودین
d.c. reciever گیرنده جریان دائم
zero beat تنظیم موج گیرنده
overtaking vessel شناوه سبقت گیرنده
annuitant گیرنده مستمری سالیانه
holder گیرنده اشغال کننده
donee country کشور کمک گیرنده
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com