English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
checkstone گیره سنگی کوهنوردی
Other Matches
stela ستون سنگی یادبود یاد بود یالوح سنگی دستگیره
stele ستون سنگی یادبود یاد بود یالوح سنگی دستگیره
clip-on <adj.> گیره دار [چیزی با گیره برای بستن]
lithoprint با چاپ سنگی چاپ کردن عکس از روی چاپ سنگی برداشتن
stair rod گیره فرش [از این گیره های برنزی جهت نگهداری فرش های کناره در پله ها و یا آویزان کردن فرش استفاده می کنند.]
mountain climbing کوهنوردی
etrier فی فی کوهنوردی
mountaineering کوهنوردی
pin گیره سر گیره کاغذ
pinning گیره سر گیره کاغذ
pinned گیره سر گیره کاغذ
fifi hook رکاب کوهنوردی
griff fifi فی فی بزرگ کوهنوردی
climbing boots پوتین کوهنوردی
ice axe کلنگ کوهنوردی
bong میخ کوهنوردی
chanel میخ کوهنوردی
rope طناب کوهنوردی
ropes طناب کوهنوردی
roped طناب کوهنوردی
cliff hanger چنگک باریک کوهنوردی
eye سوراخ میخ کوهنوردی
eyeing سوراخ میخ کوهنوردی
alpenstock عصای قدیمی کوهنوردی
eying سوراخ میخ کوهنوردی
active rope طناب اصلی کوهنوردی
bolting رول کوهنوردی گلنگدن
bolted رول کوهنوردی گلنگدن
eyes سوراخ میخ کوهنوردی
bolt رول کوهنوردی گلنگدن
pitches طول طناب کوهنوردی
figure eight knot گره هشت کوهنوردی
cliff-hangers چنگک باریک کوهنوردی
universal میخ سبک کوهنوردی
pitch طول طناب کوهنوردی
cliff-hanger چنگک باریک کوهنوردی
bolts رول کوهنوردی گلنگدن
mugger میخ 4 تیغه کفش کوهنوردی
cinker میخ سرپهن کفش کوهنوردی
muggers میخ 4 تیغه کفش کوهنوردی
gates قسمت فنری قلاب کوهنوردی
piolet کلنگ دوسر ویژه کوهنوردی
gate قسمت فنری قلاب کوهنوردی
de peg بیرون اوردن میخ کوهنوردی
lithoid سنگی
monolithic تک سنگی
equiponderance هم سنگی
lithic سنگی
petrean سنگی
petrolsal سنگی
rock fill dam سد سنگی
petrous سنگی
stony سنگی
stoney سنگی
clapper bridge پل سنگی
barrier reef سد اب سنگی
rock salt نمک سنگی
gabion تور سنگی
cordons ازاره سنگی
Lantern-cross صلیب سنگی
Stone Age پارینه سنگی
cordon ازاره سنگی
layer of rock لایه سنگی
layer of rock طبقه سنگی
paleolithic دیرینه سنگی
autography چاپ سنگی
paleolithic پارینه سنگی
lithographic print چاپ سنگی
polyantography چاپ سنگی
mesolithic میانه سنگی
rock wash پوشش سنگی
stonework ساختمان سنگی
lithography چاپ سنگی
stone lining روکش سنگی
stone work کار سنگی
stone lining پوشش سنگی
concretion سنگی شدن
eolith اسکله سنگی
lithograph چاپ سنگی
lithographs چاپ سنگی
bracket کژ پشت سنگی
snowdrifts تره تیزک سنگی
snowdrift تره تیزک سنگی
columnar basalt ستونهای سیاه سنگی
lithography روش چاپ سنگی
dutch stonewall دیوار سنگی هلندی
boulder well چاه قلوه سنگی
breccia جوش خرده سنگی
hard pan قشر سنگی شده
basaltic stratum لایه سیاه سنگی
bed rock ledge لایه سنگی کف بستر
calcify اهکی یا سنگی کردن
en delit میل ستون سنگی
stones سنگ میوه سنگی
stone سنگ میوه سنگی
stone ballast مصالح شکسته سنگی
weather moulding سنگی که اب باران راردمیکند
pertrosal bone استخوان سنگی یاحجری
slingshot [American E] تیر و کمان سنگی
catapult [British E] تیر و کمان سنگی
aggregate کلوخه مصالح سنگی
stoning سنگ میوه سنگی
aggregates کلوخه مصالح سنگی
dripstone سنگی که اب باران راردمیکند ابریز
dry mansory [دیوار سنگی خشکه چین]
stone work ساختمان سنگی بنایی با سنگ
stonewall formation اسکلت پیادهای دیوار سنگی
obelisk ستون هرمی شکل سنگی
aguilla [ستون هرمی شکل سنگی]
Celtic cross [چلیپا سنگی تاریخی سلتی]
photolighograph عکسبردری بوسیله چاپ سنگی
obelisks ستون هرمی شکل سنگی
aggregate cement ratio نسبت مواد سنگی به سیمان
greybeard کوزه سنگی برای باده
high cross [صلیب سنگی دوره آنگلوساکسون]
herm هرمس [تندیس سنگی چار پیکر]
hermes هرمس [تندیس سنگی چار پیکر]
neolith الت سنگی مربوط به عصرحجر جدید
lithoidal دارای شکل سنگ یا ساختمان سنگی
paleolith الات سنگی نتراشیده عصر حجر قدیم
his leg rested on a stone پایش روی سنگی قرار گرفته بود
ballast سنگینی شن و خرده سنگی که درراه اهن بکارمیرود
dolmen ساختمانی که دارای چندستون یک پارچه سنگی است
stylolite ستون سنگی همجنس صخره متصل بخود
plant mix مواد سنگی اغشته شده درماشین اسفالت
acrolithus [مجسمه ای که سر و دست و پای آن سنگی و بقیه چوبی است.]
acrolith [مجسمه ای که سر و دست و پای آن سنگی و بقیه چوبی است.]
reindeer گوزن شمالی وابسته بدوران کهنه سنگی اروپا
chromolithograph عکس رنگی که بوسیله چاپ سنگی تهیه میشود
acrolith مجسمهای که سر و دست وپای ان سنگی و بقیه اش چوب باشد
muller سنگی که برای ساییدن دارو یا رنگ بکار میبرند
bedrock سنگی که در زیر طبقه سطحی زمین واقع است
sisyphus سیسیفوس که محکوم به غلتاندن سنگی بروی کوه بود
paleontologist ویژه گر زیست شناسی دوران قدیم یا کهنه سنگی
underpins پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
underpinned پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
paleolithic وابسته به دوره دوم عصر حجر قدیم یا کهنه سنگی
underpin پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
pawl گیره
guardless بی گیره
clamped گیره
clamping گیره
clamps گیره
pinchers گیره
benchvise گیره
clamping jaw فک گیره
cleat گیره
c clamp گیره
clasper گیره
vise گیره
clasping گیره
gripping jaw فک گیره
becket گیره
grid clip گیره
poppet head گیره
tach گیره
tache گیره
vice jaw فک گیره
detent گیره
pin گیره
gripped گیره
clump گیره
clumped گیره
grip گیره
pincer گیره
clumping گیره
clumps گیره
clippings گیره
flaking گیره
flaked گیره
flake گیره
clipped گیره
stop گیره
handle گیره
dogs گیره در
dogging گیره در
handles گیره
dog گیره در
pinned گیره
pinning گیره
grips گیره
clip گیره
gripping گیره
retainer گیره
retainers گیره
stopping گیره
jaw گیره
bend گیره
jaws گیره
clips گیره
toggle گیره
pinch گیره
pinches گیره
stopped گیره
clamp گیره
stops گیره
tongs گیره
toggles گیره
hairpin گیره مو
hairpins گیره مو
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com