English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
English Persian
osteoblast یاخته استخوان ساز
Other Matches
hyprostosis رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
oogamous دارای یاخته جنسی نر کوچک و متحرک و یاخته ماده بزرگ و غیر متحرک
green stick شکستگی استخوان درکودکان بدان گونه که یک سوی استخوان شکسته سو
osteotomy برش استخوان و جداکردن و خارج کردن قسمتی از استخوان
syynostosis ترکیب دو استخوان وتکمیل استخوان واحدی
astragalus استخوان قوزک یا اشتالنگ استخوان کعب
zygoma استخوان قوس وجنه استخوان گونه
ischium استخوان ورک استخوان نشیمنگاهی
condyle مهره استخوان- برامدگی استخوان
periosteum پوشش استخوان ضریع استخوان
occiput استخوان قمحدوه استخوان پس سر
vomer استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
cells یاخته
unicellular تک یاخته
cell یاخته
acellular بی یاخته
protozoan تک یاخته
biont یاخته
unicellularity تک یاخته
protozoon تک یاخته
protoplasm سفیده یاخته
pigment cell یاخته رنگی
neurones یاخته پی و کاران
phagocytosis یاخته خواری
neuron یاخته عصبی
neurone یاخته پی و کاران
blood cells یاخته خون
mesoplast هسته یاخته
neurons یاخته عصبی
blood cell یاخته خون
bacteria میکربهای تک یاخته
gamete یاخته جنسی
data cell یاخته داده
germ cell یاخته جنسی
cytoplasm سفیده یاخته
cytology یاخته شناس
glial cell یاخته گلیایی
haploid cell یاخته جنسی
cell body جسم یاخته
binary cell یاخته دودویی
betz's cell یاخته بتس
cytology یاخته شناسی
nerve cell یاخته عصبی
neurocyte یاخته عصبی
ependymal cell یاخته اپاندیم
spermatozoid یاخته نر و متحرک
ovum یاخته ماده
storage cell یاخته انباره
utricle انبان چه یاخته
protozoology تک یاخته شناسی
amitosis تقسیم مستقیم یاخته
protozoan وابسته به تک یاخته اغازی
heterogamet یاخته جنسی ناهمخوان
body cell یاخته غیر تناسلی
accessory cells یاخته های کمکی
Rod cell یاخته استوانه ای [در چشم]
ectoclast بخش خارجی یاخته
rod یاخته استوانه ای [در چشم]
gametogenesis تکوین یاخته جنسی
plasmic وابسته به سفیده یاخته
sarcode سفیده یاخته حیوانی
neuroblast یاخته رویانی عصبی
macrophage یاخته بیگانه خواردرشت
intercellular واقع در میان یاخته ها
spongioblast یاخته رویانی گلیایی
astrocyteo نوعی یاخته کمکی
plasmalemma پروتوپلاسم منطقه خارجی یاخته
trabecula دارای فواصل دربین یاخته ها
plasma membrane غشاء خارجی سفیده یاخته
auxesis رشد توام باعدم تقسیم یاخته
photocell یاخته حساس نسبت به نور فتوسل
spermatozoa یاخته متحرک نطفه بالغ جنس نر
achromatin مادهء رنگ ناپذیر هستهء یاخته
spermatozoon یاخته متحرک نطفه بالغ جنس نر
neuron رشته مغزی و ستون فقراتی یاخته عصبی
rods and cones [in the retina] یاخته های استوانه ای و مخروطی [در شبکیه چشم]
neurons رشته مغزی و ستون فقراتی یاخته عصبی
plasmolysis چروک و انقباض سفیده یاخته وخروج از جداریاخته
chromoplast یاخته رنگی که حاوی رنگ قرمز یا زرد میباشد
plastogene اجسام بسیار ریزیاختههای گیاهی که عامل پدیدههای حیاتی یاخته میباشند
gemmule یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
bones استخوان
osteotome استخوان بر
ossicle استخوان چه
tarsus استخوان مچ پا
natchbone استخوان
fleshier بی استخوان
boned استخوان
boneless بی استخوان
bone استخوان
fleshy بی استخوان
fleshiest بی استخوان
jawbones استخوان فک
boning استخوان
jawbone استخوان فک
foot bone خرده استخوان پا
the humeral bone استخوان بازو
pubis استخوان شرمگاه
fish bone استخوان ماهی
humeeerus استخوان عضد
hyoid bone استخوان لامی
raspatory استخوان تراش
stapes استخوان رکابی
skelton استخوان بندی
the humeral bone استخوان عضد
thigh bone استخوان ران
thighbone استخوان ران
hyperostosis برامدگی استخوان
shacklebone استخوان قاپ
humeeerus استخوان بازو
huckle bone استخوان لگن
huckle bone استخوان چاربند
stirrup bone ;stirrup bone استخوان رکابی
shacklebone استخوان مچ دست
maxillary bone استخوان ارواره
bonemeal گرد استخوان
spillikin ریزه استخوان
zygomatic استخوان گونه
talus استخوان قاپ
bonemeal استخوان کوبیده
ossific استخوان ساز
bonemeal آرد استخوان
parietal استخوان اهیانه
frontal bone استخوان پیشانی
temporal bone استخوان گیجگاه
shinbone استخوان قلم پا
tarsometatarsus استخوان مچ پاواستخوان کف پا
ostosis استخوان سازی
osteomalacia نرمی استخوان
osteal شبیه استخوان
ungual bone استخوان ناخنی
os pubis استخوان شرمگاه
orthopedics جراحی استخوان
sacrum استخوان خاجی
occipital bone استخوان قمحدوه
osteomalacia ملاست استخوان
scalping iron استخوان تراش
osteitis ورم استخوان
osteitis اماس استخوان
osteoma ورم استخوان
osteology استخوان شناسی
osteoid استخوان وار
osteography شرح استخوان ها
reckets نرمی استخوان
reckets استخوان نرمی
osteogenesis تشکیل استخوان
osteogenesis پیدایش استخوان
reckets ملاست استخوان
navicular bone استخوان زورقی
palating استخوان کام
innominate bone استخوان بی نام
scaular استخوان شانه
scroll bone استخوان فرفرهای
skull and crossbones جمجمه و دو استخوان
incus استخوان سندانی
illium استخوان حرقفی
ilium استخوان حرقفی
metacarpal استخوان کف دست
carcass استخوان بندی
xyster استخوان تراش
merrythought استخوان جناغ
malleus استخوان چکشی
malleolus استخوان غوزک
malar bone استخوان گونه
To set a bone. استخوان جا انداختن
luxation در رفتگی استخوان
carcse استخوان بندی
knucklebone استخوان قوزک
kneepan استخوان کشگک
raspatory استخوان ساب
exostosis برامدگی استخوان
carcass استخوان بندی
marrows مغز استخوان
zygomatic bone استخوان گونه
cheekbones استخوان گونه
cheekbone استخوان گونه
shoulder blades استخوان شانه
shoulder blade استخوان شانه
humeruses استخوان عضله
humeruses استخوان بازو
humerus استخوان عضله
kneecap استخوان کشگک
marrow مغز استخوان
bone marrow مغز استخوان
stirrups استخوان رکابی
rickets نرمی استخوان استخوان نرمی
carcasses استخوان بندی
dislocation دررفتگی استخوان
funny bones استخوان ارنج
funny bone استخوان ارنج
stirrup استخوان رکابی
blade استخوان پهن
scapulas استخوان کتف
scapula استخوان کتف
humerus استخوان بازو
humeri استخوان عضله
hulking درشت استخوان
hammer استخوان چکشی
anvils استخوان سندانی
hammered استخوان چکشی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com