English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 93 (1 milliseconds)
English Persian
alcoholic blackout یاد زدودگی الکلی
Other Matches
stripping زدودگی
elimination زدودگی
amnesia یاد زدودگی
clearance اجازه زدودگی
stripping test ازمایش زدودگی
rasure زدودگی خراشیدگی
stripping روتراشی زدودگی
amnesic syndrome نشانگان یاد زدودگی
anterograde amnesia یاد زدودگی پیش گستر
alcoholics الکلی
lush الکلی
lusher الکلی
lushes الکلی
lushest الکلی
alcoholic الکلی
alcoholic fermentation تخمیر الکلی
spirit lamp چراغ الکلی
alcohol lamp چراغ الکلی
alcohol burner چراغ الکلی
alcohol thermometer دماسنج الکلی
spirit thermometer دماسنج الکلی
jimjams هذیان الکلی
dt's هذیان الکلی
dipsomania جنون الکلی
non-alcoholic <adj.> غیر الکلی
an alcoholic liquor نوشابه الکلی
alcoholic paranoid پارانوئید الکلی
alcoholic intoxication مسمومیت الکلی
liquors مشروب الکلی
delirium tremens جنون الکلی
boozes مشروب الکلی
booze مشروب الکلی
liquor مشروب الکلی
boozed مشروب الکلی
boozing مشروب الکلی
spirits مشروبات الکلی
spiriting مشروبات الکلی
spirit مشروبات الکلی
delirium tremens روان اشفتگی الکلی
soft drink نوشابه غیر الکلی
john barleycorn مشروب الکلی خانگی
soft drinks نوشیدنی غیر الکلی
frutex شراب شربت الکلی
soft drink نوشیدنی غیر الکلی
alcohol هرنوع مشروبات الکلی
off-licences فروشگاه نوشابههای الکلی
off-licence فروشگاه نوشابههای الکلی
soda pop نوشیدنی غیر الکلی
alcoholic hallucinosis توهم زدگی الکلی
alcoholic psychosis روان پریشی الکلی
firewater نوشابه الکلی قوی
stimulant مشروب الکلی انگیزه
stimulants مشروب الکلی انگیزه
alcoholic dementia زوال عقل الکلی
acute alcoholic intoxication مسمومیت حاد الکلی
drinker’s nose آدم الکلی [اصطلاح روزمره]
nonalcoholic drinks نوشیدنی های غیر الکلی
red-nose آدم الکلی [اصطلاح روزمره]
dipsomania میل مفرط به نوشابههای الکلی
boozer's nose آدم الکلی [اصطلاح روزمره]
bone dry کسی که لب به مشروب الکلی نمیزند
swizzle انواع مشروبات الکلی محتوی یخ وشکر
teetotaler طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
abstinence ریاضت پرهیز از استعمال مشروبات الکلی
abstemious مخالف استعمال مشروبات الکلی پرهیزکار
swats ابجو تازه انگلیسی مشروب الکلی
ginger ale نوعی نوشابه غیر الکلی گازدار
speakeasy محل فروش مشروبات الکلی قاچاق
teetotaller طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
temperance طرفداری از منع نوشابههای الکلی خودداری
boozing مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
teetotallers طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
boozes مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
boozed مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
eye water خلط چشم یکجورنوشابه الکلی که انرامیگویند
ratafee مشروب الکلی مخلوط با بادام تلخ
ratafia مشروب الکلی مخلوط با بادام تلخ
ginger ales نوعی نوشابه غیر الکلی گازدار
booze مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
dipsomaniac کسیکه میل مفرط بنوشابههای الکلی دارد
acrasy بی اعتدالی در مصرف مشروبات الکلی و غیره شدت
rosolio یکجور شربت الکلی یانوشابه نیرو بخش
bone dry جایی که نوشیدن مواد الکلی در آن قدغن است
soda water مشروب غیر الکلی گاز دار لیموناد
apTritif نوشیدنی الکلی که قبل از غذا نوشیده میشود
tom collins نوعی مشروب الکلی مرکب ازجین واب وغیره
jake leg فلجی که به علت استعمال مشروبات الکلی ایجاد میشود
aperitif نوشابهء الکلی که بعنوان محرک اشتها قبل از غذامی نوشند
chaser آب میوه یا آبجو [ یا نوشیدنی کم الکلی] که پشت مشروب قوی و پر الکل می نوشند
mead نوشابه الکلی مرکب از عسل واب ومالت وماده مخمر شهد اب
acnerosacea ورم و سرخی صورت وبینی در اثر افراط در صرف مشروبات الکلی
etna فرف کوچکی که اندک ابی رادران بوسیله چراغ الکلی گرم میکنند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com