Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
English
Persian
pintle
یدک کش محور اتصال
Search result with all words
countershaft
محور رابطه در یک رشته محور که بین محور ومتحرک قرار می گیرد تا نسبت سرعت زیادی را بوجود اوردو یا در محلی قرار گیرد که در ان اتصال مستقیم مشکل باشد
hinge pin
محور اتصال لولایی
Other Matches
sight alinement
تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
male connector
ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند
wheelbases
فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
wheelbase
فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
rate integration gyro
ژایرویی با یک درجه ازادی که محور خروجی ان با مایع چسبناکی به محور دوران متصل شده
nose up
چرخش حول محور عرضی وخارج شدن محور طولی ازوضعیت تراز بطرف اوج
axis of signal communication
محور ارتباط و مخابرات محور ارتباطات
plug compatible
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
layer
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
patch
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
patches
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
layers
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
PPP
پروتکل تامین کننده اتصال شبکه روی اتصال آسنکرون
fibre
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
connector
وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند
fiber
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fibres
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
contacted
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacts
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacting
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contact
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
moorings
سیمهای اتصال مسلح کننده مین سیم اتصال
DB connector
اتصال به شکل D که معمولاگ به صورت دو ردیف سوزن است برای اتصال وسایل ارسال داده
linkage
مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
swivel
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivelled
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
drawbar
بازوی اتصال سهم اهرم اتصال
linkages
مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
swivels
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
RJ connector
نام عمومی برای اتصال هشت سوزنی که درشبکههای BuneT برای اتصال کابل UTP به کار می رود
terminals
محل اتصال پیچ اتصال
ramps
سینه کش اتصال فراز اتصال
cascade connection
اتصال کاسکاد اتصال پلهای
ramp
سینه کش اتصال فراز اتصال
terminal
محل اتصال پیچ اتصال
leads
قطب اتصال سیم اتصال
slip road
سینه کش اتصال فراز اتصال
lead
قطب اتصال سیم اتصال
T connector
اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
interface
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interfaces
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
subscriber's line
اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
axles
محور
interaxal
محور
azimuth
محور
mandril
محور
interaxial
محور
axis
محور
pivot
محور
crank
محور
trunnion
سر محور
pivoted
محور
center line
خط محور
cranks
محور
cranking
محور
cranked
محور
coaxal
هم محور
pivots
محور
coaxial
هم محور
concentric
هم محور
spindle
محور
rachis
محور
pintle
محور
axis
خط محور
axle
محور
mandrel
محور
arbor
محور
spindles
محور
pinned
محور
stemming
محور
x axis
محور x
z axis
محور "زد"
pin
محور
stems
محور
stemmed
محور
y axis
محور y
shafts
محور
z axis
محور z
journal
سر محور
pinning
محور
stem
محور
shaft
محور
pedestals
محور
dam axis
محور سد
pedestal
محور
shaft head
محور
drive shafts
محور رانش
main axis
محور اصلی
drive shaft
محور رانش
principal axis
محور مبداء
main shaft
محور اصلی
abscissa
محور افقی
magnetic axis
محور مغناطیسی
forelock
میخ محور
principal axis
محور اصلی
drive shafts
محور محرکه
drive shaft
محور محرکه
longitudinal axis
محور طولی
dual y axis graph
نمودار با دو محور y
driving axle
محور گرداننده
back-axle
محور عقب
driving axle
محور رانش
abscissa
محور طولها
abscissa
محور طولی
key starter shaft
محور استارتر
refrence axis
محور مبداء
earth's axis
محور زمین
inclined axis
محور مورب
drag axis
محور پسا
principle axis
محور اصلی
coaxial cable
کابل هم محور
propeller shaft
محور مفصلی
lift shaft
محور بالابر
lift axis
محور برا
propeller shaft
محور کاردان
pump shaft
محور پمپ
forelocks
میخ محور
roll axis
محور غلطش
line of collimation
خط محور عکاسی
neutral axis
محور خنثی
crystal axis
محور کریستال
pivots
محور قامه
normal axis
محور قائم
normal axis
محور عمودی
pivot bearing
یاطاقان محور
data link
محور مخابرات
timeline
محور زمان
alignments
هم محور کردن
pivot
محور قامه
crank axle
محور لنگ
mass axis
محور جرم
megneto crank
محور میگر
megneto crank
محور اندوکتور
pivoted
محور قامه
misalignment
غیرهم محور
optical axis
محور اپتیکی
ordinate
محور عرضها
linchpins
پین محور
lynchpins
میخ محور
lynchpins
پین محور
articulated shaft
محور مفصلی
pivot pin
اشپیل محور
pivot pin
پین محور
linchpins
میخ محور
pinion shaft
محور پی نیون
linchpin
پین محور
coax
کابل هم محور
coaxed
کابل هم محور
coaxes
کابل هم محور
output shaft
محور خروجی
coaxial line
کابل هم محور
paradigmatic axis
محور جانشینی
coaxing
کابل هم محور
linchpin
میخ محور
armature shaft
محور ارمیچر
plummer block
کنده محور
camshaft
محور بادامک
axis of symmery
محور تقارن
axle pin
میل محور
back axle
محور عقب
crank
دسته محور
alignment
هم محور کردن
tang of file
محور سوهان
cranked
دسته محور
wing axis
محور بال
child centered
کودک محور
thole pin
محور جاپارویی
x axis
محور طولها
x axis
محور ایکس
quills
محور مجوف
steering shaft
محور فرمان
symmetry axis
محور تقارن
axles
اکسل محور
axles
محور صاف
axis of symmetry
محور تقارن
axis of the bore
محور لوله
x axis
محور ایکس ها
axles
محور انتقال
axle box
انگشتی محور
cranking
دسته محور
basic shaft
محور اصلی
basic shaft
محور واحد
hinges
مدار محور
trunnions
محور قبضتین
hollow shaft
محور توخالی
tubular axle
محور توخالی
vertical axis
محور عمودی
tubular shaft
محور لولهای
hollow shaft
محور مجوف
brake cross shaft
محور ترمز
vertical axis
محور قائم
transmission shaft
محور انتقال
hinge
مدار محور
cranks
دسته محور
hinge pin
محور لولایی
inclined axis
محور مورب
improper axis
محور نامتعارف
imaginary axis
محور انگاری
cartesial axis
محور دکارتی
visual axis
محور بینایی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com