Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 203 (38 milliseconds)
English	Persian
demand	یچ کردن بین مدارها وقتی نیاز باشد
demanded	یچ کردن بین مدارها وقتی نیاز باشد
demands	یچ کردن بین مدارها وقتی نیاز باشد
Other Matches
virtual	حافظه اصلی خیالی بزرگ که با بارکردن صفخات کوچک تر از حافظه پشتیبان به حافظه موجود ایجاد میشود فقط وقتی که نیاز باشد
DPA	روش بار کردن پشتههای پروتکل در حافظه فقط وقتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
operation	دستوری که نیاز به آدرس کردن اش نداشته باشد
semaphore	مشخصات دو کار و تصدیق مناسب برای جلوگیری از قفل کردن یا سایر مشکلات وقتی که هر دو نیاز به وسیله جانبی یا تابعی دارند
discretionary	آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
Life in not a problem to be solved, but a reality to be experienced.	زندگی مسئله ای نیست، که نیاز به حل کردن داشته باشد، بلکه حقیقتی است که باید تجربه کرد.
EXOR	تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
difference	تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
differences	تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
exjunction	تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
exclusive	تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
stacked	پیام خطا که وقتی نمایش داده میشود که حافظه خالی در کامپیوتر نباشد درصد نیاز برنامه
stack	پیام خطا که وقتی نمایش داده میشود که حافظه خالی در کامپیوتر نباشد درصد نیاز برنامه
stacks	پیام خطا که وقتی نمایش داده میشود که حافظه خالی در کامپیوتر نباشد درصد نیاز برنامه
NAND function	تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
dispersion	تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
circuitry	مداربندی کردن ترتیب مدارها
false	اخطار خطا وقتی که هیچ خطایی رخ نداده باشد
Funstionalism	[عقیده بر اینکه شکل و ساختمان باید منطبق نیاز باشد.]
seconded	مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
second	مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconds	مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconding	مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
permanent	حافظه کامپیوتر که حتی وقتی که برق قط ع باشد داده را برمی گرداند
joint denial	تابع منط قی که خروجی آن وقتی غلط است که هر ورودی درست باشد
permanent	رسانه ذخیره سازی که حتی وقتی برق قط ع باشد داده را برمی گرداند
deletion	روشی برای دوباره ایجاد کردن فایلهای حذف شده وقتی فایلی حذف میشود سکتورهای دیسک نگهداری می شوند چون ممکن است حذف با اشتباه صورت گرفته باشد
commodities	چیزی که قادر به رفع نیاز بشر بوده ومقدار عرضه ان محدود باشد
routines	مجموعه دستورات یک تابع که درهر بخش برنامه که نیاز باشد کپی می شوند
commodity	چیزی که قادر به رفع نیاز بشر بوده ومقدار عرضه ان محدود باشد
routine	مجموعه دستورات یک تابع که درهر بخش برنامه که نیاز باشد کپی می شوند
routinely	مجموعه دستورات یک تابع که درهر بخش برنامه که نیاز باشد کپی می شوند
quiescent	وضعیت فرآیند یا مدار یا وسیله وقتی که هیچ سیگنال ورودی اعمال نشده باشد
NOT function	تابع معکوس منط قی که وقتی ورودی نادرست باشد خروجی درست خواهد بود
denial	تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denials	تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
musical chairs	نوعی بازی که بازیکنان در حرکتاند و وقتی موسیقی متوقف شد مینشینند و هر کس بی صندلی باشد باخته است
MIDI setup map	فایلی که حاوی تمام داده مورد نیاز برای بیان تنظیم MIDI Mapper باشد
misrepresentation	در CL وقتی قلب واقعیت میتواند در محدوده مسئولیت مدنی موضوع دعوی قرار گیرد که ناشی از عمد وقصد باشد تدلیس
OR function	تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
coincidence function	تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
retrain	ایجاد مجدد اتصال با کیفیت باتری وقتی که کیفیت خط خیلی بد باشد
and	تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
either or operation	تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
no drop image	[تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
circuitry	مجموعهای از مدارها
coupling of circuits	پیوست مدارها
literal	چاپ خطا وقتی که حرفی با دیگری جایگزین شود و یا وقتی دو حرف منتقل شوند
ply yarn	نخ چندلا [در اثر تاباندن دو یا تعداد بیشتر رشته نخ بدور یکدیگر بوجود آمده و بسته به نیاز می تواند دولا، چهارلا، شش لا، نه لا و یا طنابی باشد. نخ یک لا فقط از به هم پیچیدن الیاف بوجود می آید.]
demands	جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demand	جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demanded	جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
reads	مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
read	مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
LUT	مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند توسط برنامه بدون نیاز به محاسبه هر نتیجه در صورت نیاز
double coincidence of wants	زیرا هرطرف مبادله باید کالائی را به بازار عرضه کند که طرف دیگر مبادله به ان نیاز دارد ونیز شرایط مبادله باید موردتوافق طرفین مبادله باشد
cpu	گروهی از مدارها که توابع ابتدایی کامپیوتر را انجام می دهند
logic	قطعه آزمایش که وضعیت منط قی قط عات یا مدارها را نشان میدهد
diagnostic	قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی سایر مدارها یا قط عات است
buffer	مدار که سیستم را از آسیب ورودی سایر مدارها یا وسایل جانبی حفظ میکند
burn in	فرایندازمایش مدارها و مولفههای الکتریکی از طریق قراردادن انها در دمای زیاد یک کوره
clean	کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleaned	کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleans	کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleanest	کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
alternative	تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
alternatives	تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
diagnostic	روش محل یابی خطاها درنرم افزاز یا سخت افزار با بررسی مدارها یا برنامه ها
criminal court	راز و نیاز کردن
obviates	رفع نیاز کردن
obviating	رفع نیاز کردن
obviate	رفع نیاز کردن
obviated	رفع نیاز کردن
central	گروهی از مدارها که توابع اولیه یک کامپیوتر را انجام می دهند واز سه بخش تشکیل شده اند واحد کنترل
charge	عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charges	عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
discards	خارج کردن چیزی که مورد نیاز است
discarded	خارج کردن چیزی که مورد نیاز است
discarding	خارج کردن چیزی که مورد نیاز است
discard	خارج کردن چیزی که مورد نیاز است
clears	آزاد کردن خط ارتباطی وقتی ارسال تمام شده است
clearest	آزاد کردن خط ارتباطی وقتی ارسال تمام شده است
clearer	آزاد کردن خط ارتباطی وقتی ارسال تمام شده است
clear	آزاد کردن خط ارتباطی وقتی ارسال تمام شده است
standalone	که بدون نیاز به وسیله دیگر قابل کار کردن است
non return to zero	سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
hard hyphen	خط کجی که به هنگام هجی کردن مورد نیاز بوده وهمیشه چاپ می گردد
a closed mouth catches no flies <proverb>	تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine	مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
resident	داده نوشتار که همیشه در چاپگر یا وسیلهای که نیاز به بار کردن ندارد وجود دارد
residents	داده نوشتار که همیشه در چاپگر یا وسیلهای که نیاز به بار کردن ندارد وجود دارد
hot	شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter	شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest	شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
escutcheon	سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
symmetric difference	تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
demanded	تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
demands	تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
demand	تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
hotbeds	بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbed	بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
except	تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
equality	تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
overlay	نرم افزار سیستم که در حین اجرا بار کردن و اجرای بخشهای برنامه را در صورت نیاز مدیریت میکند
overlays	نرم افزار سیستم که در حین اجرا بار کردن و اجرای بخشهای برنامه را در صورت نیاز مدیریت میکند
overlaying	نرم افزار سیستم که در حین اجرا بار کردن و اجرای بخشهای برنامه را در صورت نیاز مدیریت میکند
imperfect competition	حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
rollover	صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
clamper	مداری که سطح سیگنال را از نوک اسکن کردن یا سایر وسایل ورودی به بیشترین حد محدود میکند زودتر از وقتی که به یک مقدار عددی تبدیل شود
open back	[نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
borer	هرچیزیکه وسیله سوراخ کردن باشد
lapheld	کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
laptop	کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
melodramatist	کسیکه کارش درست کردن melodrama باشد
pay gravel	شن یاسنگ زردارکه عمل کردن ان باصرفه باشد
auction house	شرکی کهکارش برگزار کردن حراج باشد
manageable	آنچه قابل کار کردن به سادگی باشد
compiles	برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiling	برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compile	برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiled	برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
wellŠsuppose it is so	خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
disposable personal income	پولی که اماده خرج کردن یاپس انداز باشد
to feel like something	احساس که شبیه به چیزی باشد کردن [مثال پارچه]
Zel-i Sultan vase	طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design	لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
corrupts	تغییر دادن یا خراب کردن اطلاعات چنان که اعتبار انهامشکوک باشد
corrupting	تغییر دادن یا خراب کردن اطلاعات چنان که اعتبار انهامشکوک باشد
corrupt	تغییر دادن یا خراب کردن اطلاعات چنان که اعتبار انهامشکوک باشد
corrupted	تغییر دادن یا خراب کردن اطلاعات چنان که اعتبار انهامشکوک باشد
rool crush	اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
ever since	از وقتی که
some time or other	یک وقتی
some time	یک وقتی
synchronism	هم وقتی
somewhen	در یک وقتی
until	وقتی که
until	تا وقتی که
pooler	وسیلهای برای یکپارچه کردن و یا تبدیل داده کلیدی ورودی به صورتی که قابل قبول کامپیوتر اصلی باشد
demand	نیاز
requirement	نیاز
need	نیاز
demand	نیاز
want	نیاز
need	نیاز
demanded	نیاز
needed	نیاز
needing	نیاز
demands	نیاز
self-sufficient	بی نیاز
needless	بی نیاز
self sufficing	بی نیاز
requirement	نیاز
there is a time for everything	هرکاری وقتی
since	از وقتی که چون که
cobb doglas production function	ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
affiliation need	نیاز پیوندجویی
self explanatory	بی نیاز از توصیف
cognizance need	نیاز شناخت
prerequisites	پیش نیاز
n affiliation	نیاز پیوندجویی
self-explanatory	بی نیاز از توصیف
construction need	نیاز سازندگی
manifest need	نیاز اشکار
requirement	مورد نیاز
demand	نیاز احتیاج
prerequisite	پیش نیاز
necessity	نیاز نیازمندی
need gratification	ارضای نیاز
structural requirement	نیاز استاتیکی
n achievement	نیاز پیشرفت
quasi need	شبه نیاز
nurturance need	نیاز مهرورزی
felt need	نیاز هشیار
wanted	نقصان نیاز
want	نقصان نیاز
self-evident	بی نیاز از اثبات
capital requirement	نیاز سرمایه
demands	نیاز احتیاج
succorance need	نیاز مهرطلبی
demanded	نیاز احتیاج
sweet nothings	راز و نیاز
self explaining	بی نیاز از توصیف
self contained	برون بی نیاز
urgency of need	ضرورت نیاز
agamic	بی نیاز ازتخم نر
achievement need	نیاز پیشرفت
social need	نیاز اجتماعی
it never rains but it pours	وقتی که می ایدپشت سر هم می اید
by comparison	وقتی مقایسه می شوند
on request	وقتی که درخواست بشود
There is no time left .	دیگر وقتی نمانده
At that point [stage] , ...	وقتی که موقعش رسید...
garnishee	کسی که خواستهای نزداو تامین یا توقیف باشد تامین مدعا به کردن
liberal education	اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
recode	کد کردن برنامهای که برای سیستم دیگری کد شده باشد , به طوری که دیگری هم کار کند
c.o.d	نیاز شیمیایی به اکسیژن
need press theory	نظریه نیاز- فشار
dominance need	نیاز سلطه گری
lime requirement	اهک مورد نیاز

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com