English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 87 (6 milliseconds)
English Persian
supply arms یکانهای تدارکاتی یا ادارات وقسمتهای امادی
Other Matches
supply catalog ایین نامه تدارکاتی یا امادی
interservice بین ادارات
interdepartmental وابسته به ادارات داخلی
services قسمتهای اداری ادارات نظامی
affiliated unit یکان احتیاط مامور به ادارات غیرنظامی
affiliated unit یکان زیر امر ادارات غیرنظامی
interoffice مکاتبه و مراسله بین ادارات یک موسسه
f.b.i یکی از ادارات وزارت دادگستری ایالات متحده
item اقلام امادی
supply reserves ذخایر امادی
constraint of supply محدودیت امادی
items اقلام امادی
supply manifest بارنامه امادی
acorns گروه امادی مقدم
major end item اقلام عمده امادی
class ii activity فعالیت امادی طبقه 2
class i activity فعالیت امادی طبقه 1
supply control کنترل تدارکات اعتبار امادی
accountable supply distribution activity سازمان نگهداری سوابق امادی
logistic route راههای تدارکاتی
supply port درگاه تدارکاتی
storeship ناو تدارکاتی
beef boat ناو تدارکاتی
auxiliary ship کشتی تدارکاتی
auxiliary fleet ناوگان تدارکاتی
logistic support پشتیبانی تدارکاتی
tender ship کشتی تدارکاتی
secondary item کالای تدارکاتی فرعی
supply manifest بارنامه اقلام تدارکاتی
secondary item اقلام فرعی تدارکاتی
item manager مدیریت اقلام تدارکاتی
supply manuals ایین نامههای تدارکاتی
assemblages جمع اوری اقلام تدارکاتی
assemblage جمع اوری اقلام تدارکاتی
armed services قسمتهای نیروهای مسلح یکانهای مسلح یکانهای نیروهای مسلح
individual units یکانهای مستقل
subunits یکانهای جزء
special troops یکانهای مخصوص
subunits یکانهای وابسته
mountain troops یکانهای کوهستانی
chopline خط حد یکانهای دریایی
field commands یکانهای رزمی
covering troops یکانهای پوششی
tactical troops یکانهای تاکتیکی
corps troops یکانهای سپاه
combat , elements یکانهای رزمی
force basis یکانهای مبنای هر قسمت
army troops یکانهای رده ارتش
practical system دستگاه یکانهای عملی
combat support troops یکانهای پشتیبانی رزمی
inactive installation تاسیسات یا یکانهای بلااستفاده
advancing units یکانهای پیشروی کننده
individual units یکانهای منفرد یا مجزا
covering troops یکانهای پوشش کننده
sea tail دنباله دریایی یکانهای هوارو
subordinate تحت امر یکانهای تابعه
subordinating تحت امر یکانهای تابعه
subordinated تحت امر یکانهای تابعه
subordinates تحت امر یکانهای تابعه
field commands یکانهای صحرایی فرماندهیهای رزمی
special troops یکانهای مخصوصی که به لشگرمامور شده باشند
supporting range شعاع عمل یکانهای پشتیبانی کننده
combined communication board هیئت ارتباطات ستاد یکانهای مرکب
army troops عدههای ارتشی یکانهای نیروی زمینی
consumer logistics امور امادی مصرف کنندگان مصرف کالا و اماد
smoke screen پرده پوشش دودبرای استتار یکانهای خودی
army training and evaluation program برنامه اموزش و ارزیابی یکانهای نیروی زمینی
satellization زیر امرقراردادن یکانهای غیرمشابه ازنظر رستهای
mounting area منطقه سوار شدن یکانهای اب خاکی یا هوابرد
sea tail بنه دریایی یکانهای هواروکه با کشتی حمل میشود
overwatch مراقبت کردن پوشاندن حرکت یکانهای دیگربا اتش
garrison forces قوای پادگانی کلیه یکانهای مستقردر یک پایگاه یا منطقه یاتاسیسات
common items اقلام تدارکاتی عمومی اقلام مشترک
technical observer بازرس یا نافر فنی کارخانه در یکانهای رزمی که نافربه طرز استفاده از وسیله میباشد
telling مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
unified command نیروهای متحد فرماندهی متحده یکانهای متحده متشکل از چندنیرو یا کشور
component forces نیروهای تشکیل دهنده یک یکان یکانهای تابعه قسمتهای تابعه یک عملیات مشترک
service area منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
army training test راهنمای ازمایشات یکانهای ارتشی راهنمای ازمایش یکانها
channel airlift سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
supply economy صرفه جویی در مصرف اماد صرفه جویی تدارکاتی
field services قسمتهای پشتیبانی رزمی یکانهای رزمی
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
army forces نیروهای ارتشی یکانهای ارتشی
supporting arms نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
fire capabilities چارت امکان تیر توپخانه نمودار امکان تیر یکانهای توپخانه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com