Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
English
Persian
covering troops
یکانهای پوشش کننده
Other Matches
smoke screen
پرده پوشش دودبرای استتار یکانهای خودی
advancing units
یکانهای پیشروی کننده
supporting range
شعاع عمل یکانهای پشتیبانی کننده
supporting arms
نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
covering fire
اتش پوشش کننده
bezel
پوشش مقابل یک پوشش کامپیوتر یا واحد دیسک درایو
nickel clad sheet
ورقه پوشش شده نیکلی ورق با پوشش نیکل
pattern bombing
بمباران پوشش کننده هدف بمباران پوشاننده
screened
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screening, screenings
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screen
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screens
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
armed services
قسمتهای نیروهای مسلح یکانهای مسلح یکانهای نیروهای مسلح
chopline
خط حد یکانهای دریایی
field commands
یکانهای رزمی
individual units
یکانهای مستقل
special troops
یکانهای مخصوص
tactical troops
یکانهای تاکتیکی
corps troops
یکانهای سپاه
subunits
یکانهای جزء
subunits
یکانهای وابسته
combat , elements
یکانهای رزمی
covering troops
یکانهای پوششی
mountain troops
یکانهای کوهستانی
comparative cover
پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
army troops
یکانهای رده ارتش
inactive installation
تاسیسات یا یکانهای بلااستفاده
practical system
دستگاه یکانهای عملی
force basis
یکانهای مبنای هر قسمت
individual units
یکانهای منفرد یا مجزا
combat support troops
یکانهای پشتیبانی رزمی
sea tail
دنباله دریایی یکانهای هوارو
subordinating
تحت امر یکانهای تابعه
field commands
یکانهای صحرایی فرماندهیهای رزمی
subordinates
تحت امر یکانهای تابعه
subordinate
تحت امر یکانهای تابعه
subordinated
تحت امر یکانهای تابعه
army troops
عدههای ارتشی یکانهای نیروی زمینی
supply arms
یکانهای تدارکاتی یا ادارات وقسمتهای امادی
combined communication board
هیئت ارتباطات ستاد یکانهای مرکب
special troops
یکانهای مخصوصی که به لشگرمامور شده باشند
army training and evaluation program
برنامه اموزش و ارزیابی یکانهای نیروی زمینی
mounting area
منطقه سوار شدن یکانهای اب خاکی یا هوابرد
satellization
زیر امرقراردادن یکانهای غیرمشابه ازنظر رستهای
cuticle
پوشش مو پوشش شاخی
sea tail
بنه دریایی یکانهای هواروکه با کشتی حمل میشود
overwatch
مراقبت کردن پوشاندن حرکت یکانهای دیگربا اتش
garrison forces
قوای پادگانی کلیه یکانهای مستقردر یک پایگاه یا منطقه یاتاسیسات
guidance
هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت
roof covering material
مصالح پوشش شیروانی مصالح پوشش بام
technical observer
بازرس یا نافر فنی کارخانه در یکانهای رزمی که نافربه طرز استفاده از وسیله میباشد
antisubmarine screen
پرده پوشش ضد زیردریایی پوشش ضد زیردریایی
telling
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
unified command
نیروهای متحد فرماندهی متحده یکانهای متحده متشکل از چندنیرو یا کشور
component forces
نیروهای تشکیل دهنده یک یکان یکانهای تابعه قسمتهای تابعه یک عملیات مشترک
corrector
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
service area
منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
army training test
راهنمای ازمایشات یکانهای ارتشی راهنمای ازمایش یکانها
field services
قسمتهای پشتیبانی رزمی یکانهای رزمی
sister services
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
army forces
نیروهای ارتشی یکانهای ارتشی
coverings
پوشش
capping
پوشش
mulch
پوشش
casings
پوشش
casing
پوشش
mulches
پوشش
surface
پوشش
envelopes
پوشش
envelope
پوشش
tunc
پوشش
packing
پوشش
concealment
پوشش
covers
پوشش
jackets
پوشش
shields
پوشش
shrouded
پوشش
shroud
پوشش
shield
پوشش
coats
پوشش
perianth
پوشش گل
coating
پوشش
encrustations
پوشش
encrustation
پوشش
surfaces
پوشش
coatings
پوشش
coated
پوشش
jacket
پوشش
disguise
پوشش
disguised
پوشش
disguises
پوشش
disguising
پوشش
robe
پوشش
robes
پوشش
coat
پوشش
head gear
پوشش سر
overlay
پوشش
overlaying
پوشش
overlays
پوشش
surfaced
پوشش
cases
پوشش
encasing
پوشش
masking
پوشش
tunics
پوشش
tunic
پوشش
cladding
پوشش
mask
پوشش
camouflage
پوشش
camouflaged
پوشش
coverage
پوشش
sheath
پوشش
encrustment
پوشش
involucre
پوشش
sheathing
پوشش
case
پوشش
roofs
پوشش
roof
پوشش
involucrum
پوشش
masks
پوشش
roofing
پوشش
facing
پوشش
facings
پوشش
cowl
پوشش
reimbursements
پوشش
reimbursement
پوشش
sheaths
پوشش
covering
پوشش
hypethral
بی پوشش
linings
پوشش
cowls
پوشش
lining
پوشش
integument
پوشش
cowling
پوشش
sconce
پوشش
coverture
پوشش
revetment
پوشش
capsule
پوشش
capsules
پوشش
envelopment
پوشش
cover
پوشش
camouflages
پوشش
crustification
پوشش
camouflaging
پوشش
altitude/height hold
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
cap
پوشش دارکردن
roofing=roofcovering
پوشش بام
overwatch
پوشش حرکت
screening constant
ثابت پوشش
scope of coverage
حیطه پوشش
gaberdine
لباس پوشش
cladding
پوشش کاری
build up lining
پوشش مرکب
refractory coating
پوشش نسوز
dolomite lining
پوشش دولومیت
sods
پوشش چمنی
comparative cover
پوشش نسبی
revetment
پوشش بدنه
sheating of cable
پوشش کابل
riprap
پوشش سنگریز
communication cover
پوشش مخابراتی
gilt
پوشش طلا
gravel pack
پوشش شنی
riprap
پوشش سنگچین
capped
پوشش دارکردن
sod
پوشش چمنی
rock wash
پوشش سنگی
gilts
پوشش طلا
vegetation
پوشش گیاهی
envelopes
پوشش منحنی
theca
پوشش کپسول
forward lap
پوشش جلو
copper sheath
پوشش مسی
copper cladding
پوشش مسی
tegmen
پوشش طبیعی
placed riprap
پوشش نرم
piston cover
پوشش پیستون
wall lining
پوشش دیوار
tar macadam
پوشش قیر و شن
filter packing
پوشش صافی
cover and concealment
پوشش و اختفاء
exposed
بدون پوشش
envelope
پوشش منحنی
coverage rate
نرخ پوشش
timbering
پوشش چوبی
tile lining
پوشش کاشی
tunicate
پوشش دار
tunicated
پوشش دار
fire cover
پوشش اتش
priming coat
پوشش استری
covering
پوشش سرپوش
waterproofing upstream face
پوشش نمای سر اب
curtains
پرده پوشش
air cover
پوشش هوایی
backing
پشتیبان پوشش
explosion proof
پوشش ضد انفجار
reimburse
پوشش دادن
reimbursed
پوشش دادن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com