Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
curia
یکی ازتقسیمات کوچک قبیلهای در رم باستان
Other Matches
phyletic
قبیلهای
tribal
قبیلهای
tribalism
سازمان وتشکیلات قبیلهای
endogamy
رسم ازدواج قبیلهای
clanship
دسته بندی قبیلهای
clannish
دارای تعصب قبیلهای پیوستگی ایلی
tunica
نام قبیلهای ازسرخ پوستان امریکا
Ancient history
تاریخ باستان
archeology
باستان شناسی
archaeology
باستان شناسی
hellene
یونان باستان
anciently
در عهد باستان
archaeologist
باستان شناس
planeta
درروم باستان
Ancient Egypt
مصر باستان
archeologist
باستان شناس
archeological site
چشمه
[باستان شناسی]
antiquities
روزگار باستان قدمت
archeological site
منبع
[باستان شناسی]
site of the find
منبع
[باستان شناسی]
site of the find
چشمه
[باستان شناسی]
provincialize
تبدیل باستان کردن
civil low
سیستم حقوقی رم باستان
archaeological
وابسته به باستان شناسی
archeological
وابسته به باستان شناسی
provenance
چشمه
[باستان شناسی]
cardo
خیابان اصلی
[در رم باستان]
archeological dig
حفاری باستان شناسی
provenance
منبع
[باستان شناسی]
antiquity
روزگار باستان قدمت
laconian
ولایتی از یونان باستان
the art of the Ancient world
هنر جهان باستان
archaeological Museum
موزه باستان شناسی
geochronology
باستان شناسی زمین
aerial archaeology
باستان شناسی هوایی
experimental archaeology
باستان شناسی آزمایشی
achaian
اهل شهراخائیه در یونان باستان
khekher
[کتیبه های مصر باستان]
panathenaea
جشن ATHENA دریونان باستان
canopus
[شهر الکساندر در مصر باستان]
drachma
پول نقره یونان باستان
drachmae
پول نقره یونان باستان
drachmas
پول نقره یونان باستان
achaean
اهل شهراخائیه در یونان باستان
trireme
کشتی جنگی روم و یونان باستان
peplos
یکجور روسری زنانه دریونان باستان
conscript fathere
اعضای مجلس سنای روم باستان
impluvium
[حوض باران گیر در روم باستان]
Dryopic
[مربوط به دوره دراوپی یونان باستان]
agora
[فضای باز عمومی در یونان باستان]
petty cash
صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
gemmule
یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
minoan
مربوط به تمدن باستان عصرمفرغ جزیره کرت
cyzicene hall
[تالار بزرگ در خانه های یونان باستان]
pyrrhic dance
یکجور رقص نظامی یا جنگی در یونان باستان
widget
آلت کوچک
[ابزار ]
[اسباب مکانیکی کوچک]
archeologic
وابسته به باستان شناسی مربوط بعلم اثار قدیم
lar n
در روم باستان نام یکی ازخدایان حامی خانه
obol
سکه سیم در یونان باستان که نزدیک بود با یک pennyونیم
Olympic Games
مسابقههای قهرمانی که یونانیهای باستان هرچهارسال یک باربرپامی کنند
agoines
مسابقههای سه گانه یونانیان باستان ورزش وموسیقی وغشه یادو
sibilline books
کتابهای فالگیر رومیان باستان که میگفتندزنهای غیبگو نوشته اند
jigger
بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
pig board
تخته کوچک برای موجهای کوچک
increments
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
increment
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
theoric
وجوهی که در یونان باستان جمع میکردند ...رفتن به تماشاخانه هاکمک کنند
sabbatical year
در دوران یهودیان باستان سال هفتم که طی آن زمین را آیش می کردند و بدهکاران را می بخشیدند
pannikin
لیوان کوچک پیمانه کوچک
knobble
برامدگی کوچک گره کوچک
acrostolium
[قسمتی از دماغه کشتی در ناو جنگی باستان مه معمولا مدور، مارپیچ یا شکلی شبیه حیوانات داشته است.]
criosphinx
ابوالهول
[مجسمه ابوالهول در مصر باستان]
Ancient Greece
یونان باستانی
[یونان جهان باستان]
applet
1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
small-scale
طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small scale
طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
storage
1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
fragment
[فرشی که در طول زمان بصورت تکه تکه درآمده باشد. باستان شناسان با مطالعه همین تکه ها عمر فرش، قدمت رنگرزی، نوع طرح و محل بافت را ارزیابی می کنند.]
davit
جرثقیل کوچک جرثقیل کوچک قایق
plumelet
پر کوچک
plumule
پر کوچک
petit
کوچک
thumbnail
کوچک
seed bud
پر کوچک
thumbnails
کوچک
venule
رگ کوچک
exiguousness
کوچک
weensy
کوچک
pillule
حب کوچک
fractional
کوچک
pilule
حب کوچک
half pint
کوچک
gracile
کوچک
petty
کوچک
minuscule
کوچک
dinky
کوچک
pint size
کوچک
little
کوچک
bantam
کوچک
bantams
کوچک
canis minor
سگ کوچک
floret
گل کوچک
canis minoris
سگ کوچک
fortalice
دژ کوچک
small fry
کوچک
minute
کوچک
micro
کوچک
pint-size
کوچک
smallest
کوچک
ponceau
پل کوچک
smaller
کوچک
minus cule
کوچک
small
کوچک
diminutive
کوچک
dimmers
کوچک
micros
کوچک
short ton
تن کوچک
weeny
کوچک
puny
کوچک
tiddlier
کوچک
culvert
پل کوچک
culverts
پل کوچک
imminution
کوچک
weenier
کوچک
pipsqueaks
کوچک
runty
کوچک
tiddly
کوچک
tiddliest
کوچک
pipsqueak
کوچک
cerebellum
مخ کوچک
ickle
کوچک
whiffet
سگ کوچک
minor
کوچک
weeniest
کوچک
pinpoints
چیز کوچک
minimising
کوچک شمردن
tip
سر صفحه کوچک
short castling
قلعه کوچک
vasculum
رگ کوچک اوند
hurst
تپه کوچک
minimised
کوچک شمردن
minimises
کوچک شمردن
pinpoint
چیز کوچک
minims
هرچیز کوچک
prickled
خراش کوچک
prickle
خراش کوچک
prickles
خراش کوچک
minimizing
کوچک شمردن
minimizes
کوچک شمردن
minimized
کوچک شمردن
godling
خدای کوچک
pinpointed
چیز کوچک
fruitlet
میوه کوچک
minimize
کوچک شمردن
minim
هرچیز کوچک
cellule
حجره کوچک
pocket lamp
لامپ کوچک
handbag
چمدان کوچک
uvula
زبان کوچک
saucers
بشقاب کوچک
saucer
بشقاب کوچک
canula
میل کوچک
ursa minor
خرس کوچک
pickaninny
بچه کوچک
cannikin
پیمانه کوچک
dismissive
کوچک انگار
twing
شاخه کوچک
miniaturization
کوچک سازی
incidentals
چیزهای کوچک
splint
برامدگی کوچک
cay
جزیره کوچک
tipping
سر صفحه کوچک
frith
خلیج کوچک
cellule
سلول کوچک
winglet
بال کوچک
inlet
خلیج کوچک
fractional h.p. motor
موتور کوچک
in miniature
بطور کوچک
inlets
خلیج کوچک
valvula
دریچه کوچک
dismissive
کوچک انگارانه
whip
تاکل کوچک
circlet
دایره کوچک
atrophies
کوچک شدن
atrophy
کوچک شدن
atrophying
کوچک شدن
shrunken
کوچک شدن
miniaturises
کوچک کردن
squirt
فواره کوچک
squirted
فواره کوچک
squirting
فواره کوچک
miniaturised
کوچک کردن
twig
: شاخه کوچک
twigs
: شاخه کوچک
wisps
بقچه کوچک
guiden
پرچم کوچک
atrophied
کوچک شدن
abject
کوچک کردن
guidon
پرچم کوچک
circlets
دایره کوچک
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com