Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
mammalogy
یک شاخه از جانور شناسی که راجع به پستانداران است
Other Matches
zoo ecology
قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
entomology
حشره شناسی
[حشره شناسی]
[جانور شناسی]
[رشته دانشگاهی]
zoology
جانور شناسی
dolphin
دولفین
[جانور شناسی]
in rut
<adj.>
حشری
[جانور شناسی]
quadruped
چهارپا
[جانور شناسی]
zoography
جانور شناسی تطبیقی
paleozoology
دیرین جانور شناسی
Rutilus kutum
ماهی سفید
[جانور شناسی]
zoological
وابسته به جانور شناسی حیوان
Rutilus frisii
ماهی سفید
[جانور شناسی]
Caspian White Fish
ماهی سفید
[جانور شناسی]
Black Sea roach
[Rutilus frisii]
ماهی سفید
[جانور شناسی]
Caspian kutum
ماهی سفید
[جانور شناسی]
kutum
[Rutilus frisii]
ماهی سفید
[جانور شناسی]
beaver
سگ آبی
[حیوانات و جانور شناسی]
mane
یال
[حیوانات و جانور شناسی]
crest
یال
[حیوانات و جانور شناسی]
zoographical
وابسته به جانور شناسی تطبیقی و توصیفی
zoographic
وابسته به جانور شناسی تطبیقی و توصیفی
ornithology
پرنده شناسی
[جانور شناسی]
[پرنده شناسی]
hierarchical communications system
شبکهای که هر شاخه آن تعدادی زیر شاخه جداگانه دارد
epizoic
زندگی کننده روی بدن جانور انگل جانور
to brachiate
از شاخه به شاخه پریدن
[بازوپیمایی کردن]
mammifera
پستانداران
mammals
پستانداران
mammalia
پستانداران
palms
کف پای پستانداران
mammary
مربوط به پستانداران
therology
گفتار در پستانداران
implacentalia
پستانداران بی جفت
monotremata
پستانداران تخم کن
palm
کف پای پستانداران
cub
بچه پستانداران گوشتخوار
mammaliferous
دارای اثار پستانداران
insectivora
پستانداران حشره خوار
the peculiarities of mammals
نشانهای اختصاصی پستانداران
cubs
بچه پستانداران گوشتخوار
branch
شاخه شاخه شدن
arborization
شاخه شاخه شدگی
forkedly
بطور شاخه شاخه
ramify
شاخه شاخه شدن
branches
شاخه شاخه شدن
proboscidian
راسته پستانداران خرطوم دار
primate
راسته پستانداران نخستین پایه
wolverine
انواع پستانداران گوشتخوار دله
proboscidean
راسته پستانداران خرطوم دار
respecting
راجع به
in relation to
راجع به
as to
راجع به
relative
راجع
pertianing
راجع
on
راجع به
with respect to
راجع به
about
راجع به
regarding
راجع به
apropos of
راجع به
presternum
قسمت جلو قفسه سینه پستانداران
prehominidae
پستانداران معدوم انسان نمای اولیه
prehominid
پستانداران معدوم انسان نمای اولیه
toxoplasmosis
عفونت انگلی پستانداران وپرندگان وانسان
lagomorphous
وابسته به پستانداران جونده دو ردیف دندانی
lagomorphic
وابسته به پستانداران جونده دو ردیف دندانی
eutherian
مربوط به تقسیم بندی بزرگ پستانداران
lagomorpha
پستانداران جونده دارای دوردیف دندان
lagomorph
پستانداران جونده دارای دوردیف دندان
regards
راجع بودن به
regard
راجع بودن به
regarded
راجع بودن به
tuch
راجع بودن به
pertian
راجع بودن
dog leg
شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
hamatum
استخوان چنگکی ردیف دوم مچ دست پستانداران
regards
رعایت راجع بودن به
in regard to
راجع به در خصوص نسبت به
peronality
انتقادات راجع به شخصیت
with relation to
نسبت به راجع به در باره
regard
رعایت راجع بودن به
regarded
رعایت راجع بودن به
bestiary
رساله یامقاله راجع بحیوانات
with regard to
نسبت به در باره راجع به در خصوص
my sentiment toward him
انچه من راجع باواحساس میکنم
to expatiate on a subject
راجع یک موضوع زیادگویی کردن
She is the talk of the town .
همه راجع به او ( پشت او ) صحبت می کنند
We should not indulge in personalities.
نبا ید راجع با شخاص صحبت کنیم
real action
دعوی راجع به اموال غیر منقول
hypochondriasis
اضطراب واندیشه بیهودی راجع بسلامتی خود
hypochondria
اضطراب واندیشه بیهوده راجع بسلامتی خود
actinochemistry
مبحث دانش شیمی راجع به نیروی خورشید
I must think things over.
باید راجع به این چیز ها فکر کنم
publicist
نویسنده مقالات سیاسی یامقالات راجع به حقوق بین الملل
publicists
نویسنده مقالات سیاسی یامقالات راجع به حقوق بین الملل
apocrypha
کتاب مشکوکی که راجع بزندگی عیسی ودین مسیح نوشته شده
bifurcate
چنگالی شدن شاخه شاخه شدن
psychbiology
علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
bionomics
زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
philological
وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
bacteriologic
مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
lateral meniscus
منیسک خارجی
[کالبد شناسی]
[زیست شناسی]
philology
زبان شناسی تاریخی وتطبیقی واژه شناسی
immunogenetics
رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
karyology
هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
typology
گونه شناسی نوع شناسی
kinematics
حرکت شناسی جنبش شناسی
neurologic
وابسته به عصب شناسی یا پی شناسی
receding leg
شاخه نزولی مسیر هدف شاخه نزولی مسیر هواپیمای هدف
united nations organization
سازمان جهانی که در تاریخ 42 اکتبر5491 در واقع به عنوان نتیجه قهری جنگ وکنفرانسهای راجع به ان به وجود امده است و در حقیقت جانشین جامعه ملل میباشد
boughs
شاخه
pinned
در شاخه
limbs
شاخه
pin
در شاخه
branch lines
شاخه
branch line
شاخه
limb
شاخه
variations
شاخه
plugs
دو شاخه
pinning
در شاخه
plugging
دو شاخه
plug
دو شاخه
nibs
شاخه
nib
شاخه
variation
شاخه
bough
شاخه
limbless
بی شاخه
trifid
سه شاخه
branch
شاخه
connection plug
دو شاخه
three way
سه شاخه
embranchment
شاخه
intersection leg
شاخه
furcate
شاخه شاخه
ramus
شاخه
ramulous
شاخه شاخه
ramulose
شاخه شاخه
knag
ته شاخه
branch cutter
شاخه بر
virga
شاخه
fork
شاخه
fork
سه شاخه
forking
شاخه
arm
شاخه
branches
شاخه
acaulescent
بی شاخه
Br
شاخه
doddered
بی شاخه
nid
شاخه
trifurcation
سه شاخه
bifurcation
شاخه
forking
سه شاخه
johnny
جانور نر
it pron
ان جانور
ruffianly
جانور خو
creature
جانور
creatures
جانور
structure of an animal
جانور
nightwalker
جانور شب پر
animalize
جانور
apod
جانور بی پا
malacostracan
جانور
it
ان جانور
he
جانور نر
animal
جانور
animals
جانور
beast
جانور
beasts
جانور
division
شاخه
[دانشی]
area
شاخه
[دانشی]
lamina
شاخه پردهای
crotch
تیر دو شاخه
dog leg
شاخه فرعی
branch
شاخه
[دانشی]
Dont break that branch off.
آن شاخه رانشکن
crotches
تیر دو شاخه
insessorial
شاخه نشین
lamin
شاخه پردهای
subshrub
شاخه کوچک
branch
شاخه دراوردن
field
شاخه
[دانشی]
arborescent
شاخه مانند
disbranch
بی شاخه کردن
intersection leg
شاخه یک همبر
distributary
رود شاخه
affluent
شاخه رود
easing out line
شاخه شل کننده
fork of ... river
شاخه رودخانه ...
secateur
شاخه قطع کن
sprays
شاخه کوچک
spraying
شاخه کوچک
sprayed
شاخه کوچک
spray
شاخه کوچک
ram's horn hook
قلاب دو شاخه
gray ramus
شاخه خاکستری
alleyways
شاخه ماز
alleys
شاخه ماز
alley
شاخه ماز
ramiform
شاخه مانند
offshoot
شاخه نورسته
offshoots
شاخه نورسته
spriggy
شاخه دار
forked
شاخه دار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com