Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 18 (3 milliseconds)
English
Persian
somewhen
یک موقعی
Search result with all words
time
زمانی موقعی
timed
زمانی موقعی
times
زمانی موقعی
impertinence
نابهنگامی بی موقعی
when
موقعی که
attainder
سلب و نفی کلیه حقوق مدنی شخص در موقعی که به علت ارتکاب خیانت یا جنایت به مرگ محکوم میشود محرومیت کامل از حقوق اجتماعی و مدنی
do while
یک دستور برنامه نویسی زبان سطح بالا که تا موقعی که شرایط معینی وجود داشته باشد دستورالعملهای حلقهای را اجرا میکند
impertinency
نابهنگامی بی موقعی
interlunar
موقعی که ماه نامریی است
interlunary
موقعی که ماه نامریی است
oestrual
در باب موقعی گفته میشود که جانوران فحل ایند
provisional frame
ان بخش از بازی بولینگ که گوی موقعی پرتاب شده که بخش قبلی مورد اعتراض است
psychological moment
موقعی که از لحاظ روان شناسی مقتضی برای کارکردن باشد
the time arrives that
موقعی می رسدکه
when does the bill fall due ?
سررسید برات چه موقعی است
Mahogany was once abundant
[prolific]
in the tropical forests.
یک موقعی چوب ماهون در جنگل های استوایی فراوان بود.
quatrefoil
چهار وجهی
[این اصطلاح موقعی که یک نگاره و یا کل فرش از چهار قسمت کاملا قرینه بوجود آمده باشد، بکار می رود.]
Partial phrase not found.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com