Total search result: 201 (13 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
catena |
1-تعداد اعضای یک لیست زنجیری 2-مجموعهای از حروف در یک کلمه |
|
|
Other Matches |
|
logogriph |
نوعی معماکه چند کلمه داده میشود وشخص باید ازمیان این کلمات کلمه مطلوب راپیداکندویا از حروف انها کلمه مورد نیاز را بسازد |
chained list |
لیست زنجیری |
searches |
جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری |
searchingly |
جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری |
searched |
جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری |
search |
جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری |
bounds |
محدودیتی که به تعداد اعضای یک آرایه داده میشود |
components |
تعداد اعضای الکترونیکی در واحد مسافت در روی یک PCB |
component |
تعداد اعضای الکترونیکی در واحد مسافت در روی یک PCB |
queued |
لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها |
queueing |
لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها |
queue |
لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها |
queues |
لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها |
softest |
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد |
softer |
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد |
soft |
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد |
extends |
مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها |
extending |
مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها |
extend |
مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها |
columns |
مجموعهای از حروف که یک زیر دیگر چاپ میشود |
column |
مجموعهای از حروف که یک زیر دیگر چاپ میشود |
chains |
مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده |
chain |
مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده |
string |
فضای ذخیره سازی برای مجموعهای از حروف الفبا- عددی |
ascii |
حرفی که در لیست ASCII حروف قرار دارد |
list |
تعداد موضوعات نمایش داده شده در یک لیست |
lengths |
طول چیزی تعداد داده ها در یک متغیر یا لیست |
length |
طول چیزی تعداد داده ها در یک متغیر یا لیست |
string |
تعداد حروف یک رشته |
width |
تعداد حروف در یک صفحه یا خط |
scans |
تعداد موضوعات درفایل یا لیست که در اسکن بررسی می شوند |
scan |
تعداد موضوعات درفایل یا لیست که در اسکن بررسی می شوند |
scanned |
تعداد موضوعات درفایل یا لیست که در اسکن بررسی می شوند |
pitch |
تعداد حروف کم در یک اینچ از خط جا می شوند |
pitches |
تعداد حروف کم در یک اینچ از خط جا می شوند |
item |
تعداد حروف و ارقام در داده |
items |
تعداد حروف و ارقام در داده |
substitution |
لیست حروف یا کدها که به جای کد دریافتی باید درج شود |
lengths |
تعداد حروف ذخیره شده در یک فیلد |
field |
تعداد حروف که در یک فیلد میتواند باشد |
fields |
تعداد حروف که در یک فیلد میتواند باشد |
fielded |
تعداد حروف که در یک فیلد میتواند باشد |
length |
تعداد حروف ذخیره شده در یک فیلد |
length |
تعداد رکوردها یا فیلدها یا حروف در یک بلاک داده |
length |
تعداد حروف یا بایتها در یک فایل ذخیره شده |
length |
تعداد حروف عکس برای شناسایی فایل |
lengths |
تعداد حروف یا بایتها در یک فایل ذخیره شده |
lengths |
تعداد رکوردها یا فیلدها یا حروف در یک بلاک داده |
lengths |
تعداد حروف عکس برای شناسایی فایل |
sequences |
تعداد موضوعات یا داده هایی که به صورت لیست مرتب منط قی قرار دارد |
sequence |
تعداد موضوعات یا داده هایی که به صورت لیست مرتب منط قی قرار دارد |
cpi |
تعداد حروف چاپ شده که در فضای یک اینچ جا می گیرد |
constants |
فیلد داده که همواره همان تعداد حروف را دارد |
constant |
فیلد داده که همواره همان تعداد حروف را دارد |
lengths |
کل تعداد حروف در فیلدهای مختلف در رکورد ذخیره شده |
length |
کل تعداد حروف در فیلدهای مختلف در رکورد ذخیره شده |
assigning |
1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه |
assign |
1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه |
assigns |
1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه |
assigned |
1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه |
rates |
مقدار اطلاعات در هر حرف ضرب در تعداد حروف ارسالی در ثانیه |
rate |
مقدار اطلاعات در هر حرف ضرب در تعداد حروف ارسالی در ثانیه |
Hamming code |
تعداد ارقامی که در دو کلمه با طول یکسان متفاوتند |
print |
تعداد حروف که یک قطعه میتواند پیش از نیاز به جایگزینی چاپ کند |
prints |
تعداد حروف که یک قطعه میتواند پیش از نیاز به جایگزینی چاپ کند |
printed |
تعداد حروف که یک قطعه میتواند پیش از نیاز به جایگزینی چاپ کند |
fix |
تعداد بیتهای موجود که یک کلمه کامپیوتری را تشکیل میدهد |
fixes |
تعداد بیتهای موجود که یک کلمه کامپیوتری را تشکیل میدهد |
worded |
طول کلمه کامپیوتری که به صورت تعداد بیتها شمرده میشود |
word |
طول کلمه کامپیوتری که به صورت تعداد بیتها شمرده میشود |
constant |
کد نمایش حروف که حاوی یک عدد ثابت دودویی در هر طول کلمه است |
constants |
کد نمایش حروف که حاوی یک عدد ثابت دودویی در هر طول کلمه است |
capitalization |
عمل یک کلمه پردازکه یک خط یا بلاک متن رابه حروف بزرگ تبدیل میکند |
variables |
کامپیوتری که در آن تعداد بیتهای یک کلمه متغیرند, و طبق نوع داده فرق می کنند |
variable |
کامپیوتری که در آن تعداد بیتهای یک کلمه متغیرند, و طبق نوع داده فرق می کنند |
password |
کلمه یا مجموعه حروف که کاربر را معرفی میکند تا بتواند به سیستم دستیابی داشته باشد |
passwords |
کلمه یا مجموعه حروف که کاربر را معرفی میکند تا بتواند به سیستم دستیابی داشته باشد |
cases |
تابع جستجویی که وقتی جواب میدهد که کلمه جستجو و حالت حروف آن تط ابق داشته باشتد |
case |
تابع جستجویی که وقتی جواب میدهد که کلمه جستجو و حالت حروف آن تط ابق داشته باشتد |
list |
1-محاسبه مجموعهای از موضوعات داده مثل جمع و حذف و مرتب کردن و بهنگام سازی ورودی ها. 2LISP- یا زبان سطح بالا برای پردازش لیست دستورات یا داده و در یک محیط هوش مصنوعی |
format |
تعداد حروف که روی صفحه نمایش قابل نمایش اند. با دادن طول سط ر و ستون |
formats |
تعداد حروف که روی صفحه نمایش قابل نمایش اند. با دادن طول سط ر و ستون |
plot |
توانایی برخی کلمه پردازها برای تولید گراف با چاپ تعدادی حروف نزدیک تبه هم بجای پیکسهای جداگانه . |
plots |
توانایی برخی کلمه پردازها برای تولید گراف با چاپ تعدادی حروف نزدیک تبه هم بجای پیکسهای جداگانه . |
plotted |
توانایی برخی کلمه پردازها برای تولید گراف با چاپ تعدادی حروف نزدیک تبه هم بجای پیکسهای جداگانه . |
matrixes |
چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود |
matrix |
چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود |
printhead |
1-ردیف سوزن ها در چاپگر matrial-dot که حروف را به صورت مجموعهای از نقاط ایجاد میکند. 2-حالت فلزی یک حرف که برای چاپ حرف روی کاغذ در ریبون جوهری فشار داده شده است |
coroutine |
دستورالعمل اتصال مجموعهای از ورودی ها به مجموعهای از خروجی ها |
hyphen |
فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود |
hyphens |
فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود |
search and replace |
خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند |
moderated list |
لیست پستی که تمام موضوعات آن پیش از ارسال به کاربران لیست خوانده میشود |
subscribe |
افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید |
subscribed |
افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید |
subscribes |
افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید |
subscribing |
افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید |
chain |
1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند |
chains |
1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند |
unmoderated list |
لیست پست که هر مادهای که در لیست باشد را به زیرنویس دیگر منتقل میکند بدون اینکه کسی آنرا بخواند یا بررسی کند |
readout |
وسیله نمایش که با نوشتن حروف جدید حروف قبلی را پاک میکند |
block letter |
حروف درشت وسیاه نوعی حروف بدون زیر وزبر |
self- |
سیستم کد گذاری حروف که میتواند حروف خطا یا نامناسب را تشخیص و ترمیم کند |
push up list |
لیستی از اقلام که در ان هرقلم در اخر لیست وارد میشود و سایر اقلام همان مکان مربوطه در لیست راحفظ می کنند |
circular list |
لیست مدور لیست حلقوی |
Linotype |
ماشین حروف ریزی که سطرسطر حروف را میریزد وسطرسطر برای چاپ اماده میکند |
combinatorics |
محاسبه تعداد موارد یکسان تعداد راههای انجام یک کار ترکیب شناسی |
separate |
حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند |
separated |
حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند |
separates |
حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند |
inferior figures |
حروف یا اعداد کوچکتر که پایین حروف معمولی نوشته می شوند که در فرمولهای ریاضی و شیمی به کار می روند. |
stacked |
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند |
stacks |
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند |
stack |
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند |
word |
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود |
worded |
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود |
shift key |
که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ |
shift keys |
که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ |
normalised |
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک |
monotype |
ماشین حروف ریزی و حروف چینی |
normalising |
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک |
normalises |
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک |
normalize |
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک |
normalizes |
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک |
round |
تعداد تیر تعداد شلیک دور |
roundest |
تعداد تیر تعداد شلیک دور |
least significant bit |
رقم دودویی در سمت راست یک کلمه که کمترین توان کلمه را می گیرد. |
prefixes |
کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد |
prefix |
کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد |
statute at large |
چاپ قانون به طور کلمه به کلمه از روی متن اصلی |
markers |
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر |
marker |
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر |
worded |
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر |
augment |
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر |
augmented |
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر |
word |
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر |
augments |
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر |
augmenting |
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر |
Persian rug |
[فرش ایرانی در حالت کلی کلمه که گاه با کلمه قالی شرقی نیز مانوس می باشد.] |
to rime one word with another |
یک کلمه رابا کلمه دیگر قافیه اوردن |
graphics |
ترمینال ویدیو متن که حروف نمایش داده شده آن از محدود حروف گرافیکی و نه متن هستند |
user |
حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است |
users |
حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است |
type |
حروف چاپی حروف چاپ |
types |
حروف چاپی حروف چاپ |
case |
حروف بزرگ یا حروف معمولی |
typed |
حروف چاپی حروف چاپ |
cases |
حروف بزرگ یا حروف معمولی |
odder |
ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند |
oddest |
ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند |
odd |
ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند |
ring shift |
جابجایی داده به چپ و راست در یک کلمه بیتی که از موز کلمه بیفتد نادیده گرفته میشود و محلهای خالی با صفر پر می شوند |
non destructive cursor |
صفحه نمایش که حروف پیشین را هنگام نمایش حروف جدید برگرداند |
dictionary |
1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند |
dictionaries |
1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند |
shift |
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر |
shifts |
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر |
shifted |
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر |
spoonerism |
اشتباه در تلفظ حروف تعویض حروف در تلفظ برحسب تصادف |
processor |
ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم |
hypertext |
روش اتصال کلمه یا تصویر به صفحه بعد پس از انتخاب کلمه یا تصویر توسط کاربر |
syllables |
جزء کلمه مقطع کلمه |
syllable |
جزء کلمه مقطع کلمه |
synonym |
کلمه مترادف کلمه هم معنی |
synonyms |
کلمه مترادف کلمه هم معنی |
lsb |
رقم دودویی که محل سمت راست کلمه را اشغال میکند و کمترین توان دو را در کلمه دارد که معمولا معادل رو به توان صفر است |
insides |
تو اعضای داخلی |
inside |
تو اعضای داخلی |
burgomaster |
اعضای شهرداری |
source |
1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی |
enclitic |
متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد |
keyword |
1-کلمه دستور در زبان برنامه نویسی برای انجام عملی . 2-کلمه مهم در عنوان یا متنی که محتوای آن را می نویسد. 3-کلمهای که در رابط ه با متنی باشد |
NDR |
سیستم نمایش که حروف قبلی را هنگام نمایش حروف جدید نمایش میدهد |
footwork |
هماهنگی پا با اعضای دیگر |
royalties |
اعضای خانواده سلطنتی |
royalty |
اعضای خانواده سلطنتی |
prosthetics |
مبحث اعضای مضنوعی |
cadres |
اعضای یک سازمان نظامی |
stiffening members |
اعضای صلب کننده |
vitals |
اعضای حیاتی و موثربدن |
the f. |
اعضای هیئت پزشکی |
sensorium |
مرکز حواس اعضای حس |
senior members |
اعضای بالارتبه یا ارشد |
cadre |
اعضای یک سازمان نظامی |
paraplegia |
فلج اعضای سافل |
main structure menbers |
اعضای اصلی ساختمان |
locomotory |
ابتلاء اعضای حرکتی |
locomotor |
ابتلاء اعضای حرکتی |
technical staff |
کارمندان یا اعضای فنی |
shifted |
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند |
shifts |
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند |
shift |
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند |
senatorial |
وابسته به مجلس سنا یا اعضای ان |
quaker meeting |
انجمن کواکرهاکه اعضای ان خام |
senatorian |
وابسته به مجلس سنا یا اعضای ان |
toho |
اعضای انگشتان نشانه و شست |
acroesthesia |
افزایش حساسیت اعضای انتهایی |
hypotrophy |
رشد غیرمتناسب اعضای شعاعی |
vitals |
اعضای اصلی بدن حیوان |
innards |
اعضای داخلی حیوان یاانسان |