Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 196 (10 milliseconds)
English
Persian
erg
2- امادگی ذاتی
Other Matches
readiness condition
وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
defense readiness condition
وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
air defense readiness
وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
inborn
ذاتی
innate
ذاتی
indigenous
ذاتی
intuitive
ذاتی
inbred
ذاتی
autochthonous
ذاتی
coessentiality
هم ذاتی
substantial
ذاتی
intrinsic
ذاتی
ingrained
ذاتی
naturals
ذاتی
natural
ذاتی
roguery
بد ذاتی
inherent
ذاتی
inward
ذاتی
essentials
ذاتی
organic
ذاتی
connate
ذاتی
essential
ذاتی
inhesion
لزوم ذاتی
natural
ذاتی فطری
preformism
ذاتی نگری
inherency
ذاتی بودن
essential attribute
صفت ذاتی
inherent error
خطای ذاتی
naturals
ذاتی فطری
inherence
ذاتی بودن
inexistency
اتکاء ذاتی
turpitude
دنائت ذاتی
inherent vice
فساد ذاتی
inhere
ذاتی بودن
inherence
لزوم ذاتی
inherence or rency
لزوم ذاتی
inhesion
ذاتی بودن
inherence or rency
ذاتی بودن
intrinsic conductivity
رسانندگی ذاتی
inherency
لزوم ذاتی
limiting viscosity number
گرانروی ذاتی
intrinsic velocity
گرانروی ذاتی
intrinsic semiconductor
نیمرسانای ذاتی
substantivize
ذاتی کردن
substantive law
حقوق ذاتی
intrinsic properties
خواص ذاتی
intrinsic value
ارزش ذاتی
intrinsic motivation
انگیزش ذاتی
aptitudes
میل ذاتی
congenital
موروثی ذاتی
inherently
بطور ذاتی
aptitude
میل ذاتی
indigenously
بطور بومی یا ذاتی
intrinsic quantum number
عدد کوانتومی ذاتی
intrinsic semiconductor
نیم رسانای ذاتی
inexistence
معدومی اتکاء ذاتی
intrinsic fatigue strength
استحکام فرسودگی ذاتی
naturalness
حالت طبیعی ذاتی
inherent vice
عیب و نقص ذاتی
roguishly
ازروی بد ذاتی یاشیطنت
inherent
[in]
<adj.>
درونی
[ماندگار]
[ذاتی]
appetites
میل و رغبت ذاتی
appetite
میل و رغبت ذاتی
natural color
رنگ ذاتی جسم
natural
مسلم استعداد ذاتی
naturals
مسلم استعداد ذاتی
coxalgia
خلع ذاتی بند ران
immovable by nature
مال غیر منقول ذاتی
kelter or kilter
امادگی
cover
امادگی
coverings
امادگی
covers
امادگی
preparations
امادگی
disposition
امادگی
qualification
امادگی
susceptibility
امادگی
preparation
امادگی
formed
امادگی
form
امادگی
predispostion
امادگی
tautness
امادگی
conditioning
امادگی
readiness
امادگی
kelter
امادگی
forms
امادگی
proneness
امادگی
penchant
امادگی
preparedness
امادگی
axiology
علم ارزش یا خواص ونوامیس ذاتی اجسام
operational readiness
امادگی عملیاتی
indisposedness
عدم امادگی
work out
تمرین امادگی
reading readiness
امادگی خواندن
unreadiness
عدم امادگی
preparatory interval
دوره امادگی
training camp
اردوی امادگی
third degree of readiness
امادگی درجه سه
law of readiness
قانون امادگی
state of alert
وضعیت امادگی
physical fitness
امادگی جسمانی
second degree of readiness
امادگی درجه دو
insusceptibility
عدم امادگی
medical fitness
امادگی پزشکی
peak up
در اوج امادگی
vigilance
امادگی چالاکی
hottest
امادگی کامل
reconditioning
تجدید امادگی
hotter
امادگی کامل
hot
امادگی کامل
condition of readiness
شرایط امادگی
liability to disease
تعهد امادگی
combat readiness
امادگی رزمی
indisposition
عدم امادگی
readiness
امادگی رزمی
availability
زمان امادگی
indispositions
عدم امادگی
preparatory school
اموزشگاه امادگی
peripheral
دوره امادگی
half way houses
خانههای امادگی
preparatory schools
اموزشگاه امادگی
readiness category
نوع امادگی رزمی
ingenuity
امادگی برای اختراع
materiel readiness
امادگی رزمی وسایل
school readiness
امادگی ورود به مدرسه
operational performance category
طبقه امادگی عملیاتی
operational performance category
امادگی عملیاتی از طبقه
readiness category
درجه امادگی رزمی
peripheral course
دوره امادگی نظامی
readiness
اماده باش امادگی
physical fitness
امادگی عمومی جسمانی
combat ready
دارای امادگی رزمی
flyable dud
بدون امادگی رزمی
lurches
امادگی شکست فاحش
distensibility
امادگی برای بادکردن
lurched
امادگی شکست فاحش
lurch
امادگی شکست فاحش
accessibility
امادگی برای پذیرایی
fourth degree of readiness
امادگی درجه چهار
data terminal ready
امادگی ترمینال داده
habilitation
لباس پوشاندن امادگی
preparations
امادگی اماده سازی
preparation
امادگی اماده سازی
lurching
امادگی شکست فاحش
data set ready
امادگی مجموعه داده ها
level of readiness
سطح امادگی رزمی
condition code
کد وضعیت امادگی اقلام
condition of readiness
وضعیت امادگی رزمی
reagency
امادگی برای واکنش یا معرفی
sight-read
بدون امادگی قبلی اجراکردن
haemophillia
امادگی بخون رفتن زیاد
sight-reads
بدون امادگی قبلی اجراکردن
opposability
امادگی برای روبرو گذاشتن
fluctuability
امادگی برای بالاوپایین رفتن
readiness to report
امادگی برای پاسخ دادن
sight read
بدون امادگی قبلی اجراکردن
teachability
امادگی جهت یاد گرفتن
sight-reading
بدون امادگی قبلی اجراکردن
removability
ناپایداری امادگی برای برداشته شدن
snug down
امادگی قبل از ورود به دریای طوفانی
ready solubility in water
امادگی برای زودحل شدن دراب
army ready material program
برنامه بهبود امادگی رزمی اماد
communicativeness
امادگی برای رساندن خبر پرگویی
flight readiness firing
ازمایش سریع امادگی پرتاب موشک
irresponsiveness
عدم امادگی برای پاسخ دادن
insuperability
عدم امادگی برای از میان برداشتن
materiel readiness
میزان امادگی جنگ افزارها وتجهیزات
mission ready
اعلام امادگی هواپیما برای پرواز
impressionability
امادگی برای تحت تاثیر قرارگرفتن
inseparability
عدم امادگی برای جدا شدن
inerrability
معصومیت عدم امادگی برای خطاکردن
war footing
حالت اماده باش در ارتش امادگی رزمی
vitrescence
امادگی برای تبدیل به شیشه خاصیت شیشهای
inductility
عدم امادگی برای لوله شدن اقامه
road test
ازمایش امادگی وسائط نقلیه برات مسافرت
impulsiveness
امادگی برای کار کردن یا نیروی انی
dtr
Ready Terminal Data امادگی ترمینال داده
condensability
قابلیت انقباض یاتکثیف-امادگی برای منقبض شدن
civilian preparedness for war
اماده کردن مردم برای جنگ امادگی غیرنظامیان
put and take fishing
انداختن ذخیره ماهی به اب برای امادگی ماهیگیری درفصل
plea of tender
اعلام امادگی خوانده به ادای دین خواهان در دادگاه
ground
تماس دادن چوب به زمین پشت گوی برای امادگی
immanentism
نظریه فسلفی که معتقد است رابطه میان خدا و فکر و روح و دنیا رابطهای ذاتی است
intrinsic energy
انرژی موجود در یک ترکیب شیمیایی انرژی ذاتی
horse sense
شعور حیوانی شعور ذاتی وطبیعی
contractibility
قابلیت انقباض- امادگی برای جمع شدن یاکوچک شدن
availability factor
ضریب امادگی عملیاتی هواپیماها یا ناوها ضریب قابلیت استفاده
record
کلیدی در دستگاه ضبط کننده برای بیان امادگی ضبط سیگنال ها روی رسانه
availability
میزان در دسترس بودن میزان امادگی زمان تعمیرناو
serviceability criteria
وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل
flight test
ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک
unit categories
انواع مختلف یکانها یا انواع طبقات یکانها از نظر استعدادو سازمان و امادگی رزمی
flying status
وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
service test
ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
operating level
سطح امادگی برای فعالیت سطح قابلیت برای کار
asynchronous computer
نوعی از کامپیوتر که در ان هر عمل در نتیجه سیگنالی که از تکمیل عمل قبلی حاصل میشود و یا در اثر اعلام امادگی وسیله لازم برای عمل بعدی اغاز میشود کامپیوترناهمگام
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com