Dictiornary-Farsi | A bunch of keys. | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 36 (4 milliseconds)
English	Persian
A bunch of keys.	دسته کلید


Other Matches

bunch	دسته
bunch	دسته کردن خوشه کردن
bunch	گروه
bunch	خوشه
bunch of grapes	خوشهانگور
A bunch of dirty crooks .	یک مشت آدم مزخرف ومتقلب
A bouquet (bunch)of flowers.	دسته گه
A bunch ( bouquet ) of flowers .	دسته گل
These football players are the pick of the bunch .	این فوتبالیست ها گل سر سبد هستند
control keys	کلیدهایکنترل
function keys	کلیدهاتابع
function keys	کلیدهایانجام وفایف
operation keys	کلیدهایعملیات
repeat keys	دکمههایتکرار
variation keys	کلیدهامختلف
They pinched my keys.	کلیدهایم رابلند کردند
Help me find my keys.	کمک کن کلیدهایم را پیدا کنم
soft keys	کلیدهای روی صفحه کلید که می توانند دارای معنای تعریف شدهای توسط استفاده کننده باشند
power of the keys	اختیارات کلیسای پاپ
skeleton keys	شاه کلید
master keys	کلید چندین قفل
master keys	قاعده کلی شاه کلید
shift keys	که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ
shift keys	کلید shift
arrow keys	مجموعهای از چهار کلید در صفحه کلید که نشانه گر را در صفحه به بالا و پایین و چپ و راست
arrow keys	حرکت دهد
arrow keys	کلیدهای جهت
skeleton keys	کلیدی که چندین قفل را بازکند
track search keys	کلیدهایجستجویزمان
viewfinder adjustment keys	دکمه یابنده هدف
shooting adjustment keys	دکمه
cursor control keys	کلیدهای کنترل مکان نما
cursor movement keys	کلیدهای جهت
cursor movement keys	کلیدهای حرکت مکان نما
pgup/pgdn keys	کلیدهای PgUp ,PgDn


Recent search history

Contact | Terms | Privacy