Dictiornary-Farsi | A constant guest is never welcome . | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 188 (9 milliseconds)

English	Persian
A constant guest is never welcome . <proverb>	به همیشه میهمان خوشامد گفته نمى شود .


Other Matches

Please be my guest.	خواهش می کنم مهمان من با شید
now and then a guest w come	گاه گاهی میهمانی می رسید
guest	مسکن گزیدن
guest	مهمان کردن
guest	انگل خارجی
guest	مهمان
guest house	مهمانسرا
sticker [guest]	مهمانی که نمی خواهد برود
bidden guest	مهمان خوانده
guest houses	مهمانکده
guest houses	مهمانسرای نظامی
guest houses	مهمانخانه
guest houses	مهمانسرا
guest house	مهمانسرای نظامی
guest house	مهمانکده
Where is the guest house?	مهمانسرا کجاست؟
guest house	مهمانخانه
guest room	اطاق مهمان
guest-room	اطاق مهمان
guest-rooms	اطاق مهمان
paying guest	کرایهمنزل
guest night	شب مهمانی
guest element	عنصر کم مقدار
guest computer	کامپیوتر مهمان
guest book	دفترچهمیهمانها
guest of honour	مهمانافتخاری
house guest	میهمان
guest chamber	اطاق مهمان
The guest brings his own portion . <proverb>	مهمان روزى خود را با خود مى آورد .
host guest chemistry	شیمی میزبان- میهمان
Where is the hotel/ guest house?	هتل کجاست؟
Can you recommend a guest house?	آیا میتوانید یک پانسیون به من معرفی کنید؟
constant	آنچه تغییر نمیکند
constant	پایدار
constant	مقدار ثابت
constant	ثابت دایمی
constant	وفادار
constant	مداوم
constant	عدد ثابت
constant	ثابت
constant	دائمی
constant	باثبات استوار
constant	ثابت قدم
constant	همیشگی
constant	پایا
constant	دادهای که مقدارش ثابت است
constant	فن آوری دیسک که در آن دیسک با سرعتهای مختلف طبق شیار می چرخد
constant	کد نمایش حروف که حاوی یک عدد ثابت دودویی در هر طول کلمه است
constant	فیلد داده که همواره همان تعداد حروف را دارد
constant	سرویس انتقال داده که بخشی از ATM است و برای تضمین نرخهای مشخص ارسال داده روی شبکه حتی شبکههای شلوغ است
constant	ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند
newton constant	ثابت نیوتون
madelung constant	ثابت مادلونگ
magnetic constant	پرمئابیلیته ی در خلاء
magnetic constant	ثابت مغناطیسی
planck's constant	ثابت پلانک
multiplying constant	مضرب ثابت
physical constant	ثابتهای فیزیکی
overall formation constant	ثابت تشکیل کلی
numeric constant	ثابت عددی
lattice constant	ثابت شبکه
ionization constant	ثابت یون
gas constant	ثابت گاز
gas constant	ثابت گازها
frequency constant	ثابت فرکانس
gravitational constant	ثابت گرانش
formation constant	ثابت تشکیل
force constant	ثابت نیرو
gravitational constant	ثابت جاذبه
hubble constant	ثابت هابل
inertia constant	ثابت اینرسی
instability constant	ثابت ناپایداری
planck's constant	کوانتوم کنش
velocity constant	ثابت سرعت
velocity constant	ضریب سرعت
weiss constant	ثابت وایس
Constant of integration	ثابت انتگرال گیری [ریاضی]
Napier's constant	عدد نپر [ریاضی]
Napier's constant	عدد [ ایی ] [حرف لاتین] [ریاضی]
physical constant	ثابت فیزیکی [فیزیک]
time constant	ثابت زمانی
propagation constant	ثابت انتشار
proportionality constant	ثابت تناسب
rate constant	ثابت سرعت
real constant	ثابت حقیقی
rydberg constant	ثابت ریدبرگ
screening constant	ثابت پوشش
shielding constant	ثابت حفافتی
solar constant	ثابت خورشیدی
spring constant	ضریب فنریت
stability constant	ثابت پایداری
stefan's constant	ثابت استفان
constant of the cone	زاویه کجی مخروق نقشه برداری لامبر ضریب مخروط لامبر
constant current	جریان دائم
constant current	شدت ثابت
constant cost	هزینه ثابت معادل cost fixed
constant cost	قیمت ثابت
constant voltage	ولتاژ ثابت
constant capital	سرمایه ثابت
constant voltage	فشار الکتریکی ثابت
constant current	جریان مستقیم جریان ثابت باطری
constant speed	سرعت ثابت
constant return	بازده ثابت
constant pressure	فشار ثابت
constant potential	اختلاف پتانسیل ثابت
constant luminance	روشنایی ثابت
constant factors	عوامل ثابت
constant of motion	ثابت حرکت
constant error	خطای ثابت
constant power	توان ثابت
constant power	توان دائمی
cosmological constant	ثابت کیهان شناختی
equilibrium constant	ثابت تعادل
decay constant	ثابت تباهی
declination constant	زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
electric constant	ثابت الکتریکی
ebullioscopy constant	ثابت غلیان نمایی
dielectric constant	ثابت دی الکتریک
dissociation constant	ثابت تفکیک
disintegration constant	ثابت تلاشی
curie constant	ثابت کوری
cryoscopic constant	ثابت انجماد سنجی
coupling constant	ثابت جفت شدن
figurative constant	ثابت تلویحی
calibration constant	ثابت درجه بندی
absorption constant	ضریب جذب
boltzmann constant	ثابت بولتزمن
field constant	ثابت میدان
boltzmann constant	ثابت بولتزمان
attenuation constant	ثابت تضعیف
thermodynamic equilibruim constant	ثابت تعادل ترمودینامیکی
constant displacement pump	پمپی با خروجی ثابت که درهر دور گردش مقدار ثابتی سیال جابجا میکند و مقدارجریان تنها بستگی به سرعت گردش ان دارد
constant current transformer	مبدل با شدت ثابت
constant helm plan	نقشه زیگزاگ
constant current motor	موتور با امپر ثابت
constant current generator	مولد با امپر ثابت
constant current regulator	تنظیم با امپر ثابت
relative dielectric constant	ثابت دی الکتریک نسبی
near-constant state of flux	تغییر همیشگی
to be exposed to a constant stream of something	در معرض چیزی به طور مداوم بودن [بدون اینکه مستقیمآ به آن چیز توجه شود]
constant cost industry	صنعت هزینههای ثابت
constant amperage regulation	تنظیم با امپر ثابت
A steadfast (constant) friend.	دوست ثابت وپابر جا
constant current charge	شارژ با جریان ثابت
capacitive time constant	ثابت زمانی فرفیت
constant current distribution	توزیع با شدت ثابت
universal gas constant	ثابت گازها
stepwise formation constant	ثابت تشکیل مرحلهای
specific rate constant	ثابت ویژه سرعت
constant speed regulation	تنظیم با سرعت ثابت
constant speed unit	گاورنری که توسط موتور کارمیکند و ملخ را کنترل مینماید
constant stimulus method	روش محرک ثابت
constant temperature pressure	welding combustion جوشکاری فشاری در دمای ثابت جوشکاری گازی
constant velocity joint	تویی چرخ
low time constant	ثابت زمانی کوچک
law of constant proportions	قانون نسبتهای ثابت
constant voltage charge	شارژ با ولتاژ ثابت
ion product constant	ثابت حاصلضرب یونی
input time constant	ثابت زمانی اولیه
inductive time constant	ثابت زمانی القا
image transfer constant	ثابت انتقال تصویر
image phase constant	ضریب فازی چهار قطبی ضریب ثابت فازی تصویر ثابت فازی چهار قطبی
gas law constant	قانون ثابت گازها
floating point constant	ثابت ممیز شناور
constant speed propeller	ملخی که سیستم کنترل ان دارای یک گاورنر و یک فیدبک بوده و گام ملخ را به منظورثابت نگه داشتن سرعت دوران تنظیم میکند
constant voltage regulator	ولتپای
constant potential rectifier	یکسو کننده با ولت ثابت
constant potential regulator	ولتپای
constant potential distribution	توزیع با ولت ثابت
solubility product constant	ثابت حاصلضرب انحلال
constant potential transformer	مبدل با ولت ثابت
reaction rate of constant	ثابت سرعت واکنش
constant pressure combustion	احتراق در فشار ثابت
solubility product constant	ثابت حاصلضرب انحلال پذیری
polaron coupling constant	ثابت جفت شدن پولارونها
constant return to scale	بازده ثابت نسبت به مقیاس
constant speed drive	چرخدندهای با ضریبهای متغیر که برای ثابت نگه داشتن دور قسمت گردنده بین دو سیستم گرداننده و گردنده قرار میگیرد
constant speed motor	موتور با سرعت ثابت
constant potential generator	مولد با ولت ثابت
boiling point elevation constant	ثابت صعود نقطه جوش
time constant of an exponential quantity	ثابت زمانی یک کمیت نمایی
Constant dripping wear away the stone . <proverb>	قطرات مداوم آب سنگ را مى ساید.
law of constant heat sumation	قانون ثابت بودن جمع گرماها
law of constant heat sumation	قانون هس
constant dripping wears away the stone <proverb>	اگر که خواهی شوی خوشنویس، بنویس و بنویس و بنویس
constant angle arch dam	بند قوسی با زاویه یکسان سد کمانی با زاویه یکسان
spherical coordinate system [with constant radius]	دستگاه مختصات کروی [با شعاع ثابت]