Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
As a matter of the fact. in fact . in point of fact.
درحقیقت
Other Matches
matter-of-fact
حقیقت امر
The fact of the matter is. . . . . . .
حقیقت امر اینست که ...
matter-of-fact
بطور واقعی
matter of fact
بطور واقعی
matter of fact
حقیقت امر
matter of fact
<idiom>
چیزی واقعا درست باشه
matter-of-fact
<idiom>
چیزی که شخص است ،برطبق واقعیت
as a matter of fact
حقیقت امر اینست که خوب بخواهید بدانید
in point of fact
<idiom>
براستی ،واقعا
in point of fact
خوب بخواهید بدانید
in point of fact
حقیقت امر اینست که
in fact
براستی
in fact
یعنی
an a fact
تمام شده
the fact that
این امرکه
the fact that
اینکه
The fact is that…
قدر مسلم اینست که ...
Despite the fact that…
با وجود اینکه
I know it for a fact.
این یک حقیقت مسلم است
in fact
به عبارت دیگر
fact
واقعیت
fact
حقیقت
fact
وجود مسلم
in fact
برای مثال
I appreciate the fact that ...
من قدر این را می دانم که ...
in fact
درحقیقت
fact
بوده
We know it for a fact that…
برایمان کاملا" معلوم است که ...
It's a well-known fact that ....
این را همه کس بخوبی میدانند که ...
issue of fact
نکته موضوع بحث که درنتیجه انکار مطلبی پیدامیشود
Not to mention the fact that …
حالا بگذریم از اینکه...
established fact
محرز
ignorance of fact
جهل موضوعی
in view of the fact that
نظر به اینکه
owing to the fact that
به واسطه اینکه
owing to the fact that
نظر به اینکه
owing to the fact that
از انجایی که چون
mistake of fact
اشتباه موضوعی
to evolve a fact
چگونگی امری را فاهر کردن
fact of life
حقیقتزندگی
fact sheet
برگهایحاویاطلاعاتمشخصدربارهچیزی
fact-finding
ماموریتکشفحقیقت
In view of the fact that … whereas …
نظر به اینکه
In fact, that is just what is good about it.
اتفاقا"خوبیش در همین است
to confess the fact
اقراربعمل کردن
established fact
امر محقق
presumption of fact
استنباط از روی امارات
anestablished fact
امر محقق
fact finding body
هیات تحقیق
fact finding body
کمیسیون تحقیق
He was dismissed though (while) he was in fact innocent.
اخراج شد درصورتیکه بی گناه بود
We should not have lost sight of the fact that ...
ما نباید فراموش می کردیم در نظر بگیریم که ..
mistake of fact is a good defence
اشتباه حکمی دفاع محسوب میشود
This contract is in fact ascrap of paper .
این قرار داد درواقع یک کا غذ پاره است
the point
[of the matter]
اصل مطلب
no matter
<idiom>
صرفنظر
matter
جسم
to go into the matter
به این مطلب رسیدگی کردن
matter
مهم بودن اهمیت داشتن
I'll look into the matter.
من موضوع را دنبال خواهم کرد.
matter
ماده
What is the matter with you?
چته ؟
That's quite another matter.
این که کاملا موضوع دیگری است.
for that matter
<idiom>
به همان علت
matter
<idiom>
مهم بودن
does it matter to you
ایا برای شما اهمیت دارد
no matter
چیزی نیست
no matter
اهمیت ندارد
matter of course
<idiom>
عادت،راه عادی،قانون
matter
ماهیت جوهر
matter
موضوع
matter
امر قضیه
to have no say
[in that matter]
پاسخگو نبودن
[در این قضیه]
matter
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matter
کالا
matter
امر
matter
مطلب چیز
matter
اهمیت
In this matter
در این بابت
[قضیه]
matter
مشکل یا مساله قابل بحث
no matter how he has done it
هر جور میخواهدکرده باشد قطع نظر از اینکه چه جوراین کار را کرده است
What is the matter?
چه خبر است؟
for that matter
از ان باب
matter of course
بدیهی نتیجه منطقی
to e. into a matter
مطلبی را بازجویی یا تحقیق کردن
matter of course
چیز طبیعی
matter of course
چیز عادی
matter of
موجبات گله گزاری
the f.of the matter
حقیقت امر
matter
قالب
What's the matter?
موضوع چیه؟
i a with you on that matter
من در ان موضوع با شماموافق هستم
what is the matter
جه خبر است چه موضوعی است چیست چه شده است
what matter?
چه اهمیت دارد
it does not matter
اهمیت ندارد
in this matter
در این امر
in this matter
دراین امر
in this matter
در این باب
it does not matter
عیب ندارد چیزی نیست
What is the matter?
موضوع چه است؟
matter
ذات
point-to-point connection
اتصال نقطه به نقطه
point to point line
خط نقطه به نقطه
point to point network
شبکه نقطه به نقطه
printed matter
مطبوعات
When wI'll the matter come up for discussion ?
موضوعی را کی برای بحث مطرح خواهند کرد ؟
matter on hand
مانحن فیه
front matter
مقدمه
matter wave
موج مادی
matter and form
جوهر و عرض
to regard something as a matter of course
چیزی
[داستانی]
را امری آشکار در نظر گرفتن
post matter
چیزهای پستی
bituminous matter
ماده قیری
post matter
محمولات پستی
matter on hand
موضوع بحث
printed matter
اوراق چاپی
printed matter
مواد چاپی
matter in hand
موضوع مورد بحث
anti matter
ضد ماده
A matter of expediency .
یک امر مصلحتی
root of the matter
اصل مطلب
matter of couurse
چیز عادی یا طبیعی یا بدیهی
interstellar matter
ماده بین- ستارهای
It doesnt matter. it is nothing.
چیزی نیست ( عیب ندارد )
the matter in hand
موضوع مورد بحث
the matter is perplexed
مطلب پیچیده است
the matter is perplexed
موضوع درهم است
gospel of matter
انجیل متی
the matter was kept private
مطلب را پوشیده نگاه داشتند
We must inquire into this matter.
درمورد این موضوع باید تحقیق کنیم
front matter
پیش گفتار
What is the matter with you ? what ails you?
شما را چه می شود
to inquire into a matter
کردن
Does it matter if I dont come ?
اشکالی دارد اگرنیایم ؟
to inquire into a matter
مطلبی را باز جویی
fluoresent matter
ماده فلوئورسان
gray matter
ماده خاکستری بافت عصبی مغز
conservation of matter
بقای ماده
coloring matter
رنگ
subject matter
موضوع اصلی
subject matter
مطلب موضوع
white matter
ماده سفید
tellurian matter
ماده زمینی
to suggest it is appropriate to do so
[matter]
پیشنهاد می کند که برای انجام این کار مناسب باشد
[چیزی ]
coloring matter
ماده رنگ
i had no voice in that matter
من دران قضیه رایی نداشتم
that is a matter of habit
موضوع عادت است
that is a matter of habit
کار عادت است
grey matter
بافته خاکستری رنگ که جرم اصلی مخ ومغزتیره ازان درست شده است
gray matter
ماده خاکستری
It is o. k . ( all right ) . it doesent matter .
عیب ندارد
The crux of the matter . The quintessence.
جان کلام ( مطلب )
I have a free hand in this matter.
دراینکار دستم باز است ( اختیارات دارم )
a matter of relative importance
موضوعی با اهمیت نسبی
to make inquires into a matter
چیز ی را باز جویی
to make inquires into a matter
کردن
to make inquires into a matter
در امری تحقیقات بعمل اوردن
I had no opportunity to discuss the matter .
فرصت نشد که موضوع را مورد بحث قرار بدهم
Please reply as a matter of urgency.
لطفا فوری پاسخ دهید.
The judge will have the final say on the matter.
قاضی حرف آخر را در این موضوع خواهد داشت.
It cannot be trifled with . It is no joking matter.
شوخی بردار نیست
It is no easy matter . Its quite a job.
کار سهل وساده ای نیست
matter of mutual interest
موضوع دارای سود دوجانبه
the matter itself
[the situation itself ]
[ the thing itself]
این مطلب بخودی خود
To bring a matter to successful issue .
کاری را به نتیجه رساندن
We shall look into the matter in due ( good ) time .
درموقع مناسب باین مطلب رسیدگه خواهد شد
To raise a question . To bring up a matter .
موضوعی رامطرح کردن
To follow up (trace) a matter (case).
موضوعی را دنبال کردن
The matter assumed significant proportions.
دامنه کار با لاگرفت
No matter which way you fling a cat, it will light.
<proverb>
گربه را هر طورى بیندازند روى چهار دست و پا پائین مى آید.
to bring the matter before a court
[the judge]
دعوایی را در حضور قاضی آوردن
You must stick to your guns . You must take a firm stand in this matter.
پای این کار باید محکم بایستی
It doesn't matter where you get your appetite as long as you eat at home.
<proverb>
بیرون ما را به اشتها می آورند اما در خانه غذا می خوریم.
[ضرب المثل بیشتر مربوط به سکس تا غذا]
0.42
[zero point four two]
[zero point forty-two]
[forty-two hundreths]
صفر ممیز چهار دو
[ریاضی]
Now he gets the point!
<idiom>
دوزاریش حالا افتاد!
[اصطلاح]
point
ممیز
[در کسر اعشاری]
[ریاضی]
to the point
بجا
to the point
مربوط بموضوع
point
قطبهای باطری یاپلاتین
point
به سمت متوجه کردن
to come to a point
بنوک رسیدن
to come to a point
باریک شدن
point
راس
point
رسد نوک
point
هدف گیری کردن
point
نشانه روی کردن
try for point
تلاش برای کسب امتیاز
point to point
1-اتصال مستقیم بین دو وسیله . 2-شبکه ارتباطی که در آن هر گره مستقیما به سایر گره ها وصل هستند
point
اشاره کردن دلالت کردن متوجه کردن نکته
zero point
نقطه مرکزی گلوله اتشین اتمی در لحظه انفجار
zero point
نقطه صفر
point
سب زدن به دایرههای مختلف هدف از 01 به پایین
far point
برد بینایی
point
باریک کردن
way point
ایستگاههای هوایی ایستگاههای اصلی عملیات هوانوردی
point to point
نقطه به نقطه
point to point
پروتکلی که اتصال شبکه آسنکرون
near point
نقطه نزدیک
point to point
را پشتیبانی میکند و برای تامین ارسال داده بین کامپیوتر کاربر و سرور راه دور روی اینترنت با استفاده از پروتکل شبکه ICPIFP به کار می رود
point
اصل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com