English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 80 (6 milliseconds)
English Persian
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
Other Matches
comment توضیح
To comment on something ( someone ) . درباره چیزی ( کسی ) نظردادن
comment نکات کمکی در برنامه برای راهنمایی کاربر
comment ناتوان کردن موقت یک دستور با قرار دادن آن در محل توضیحات
comment مین کننده توضیحات است
comment نظریه
comment تعبیر کردن
comment تفسیرنوشتن
comment تعبیر
comment تفسیر
a fair comment نظر بی طرفانه
comment card کارت توضیحی
comment column ستون توضیحی
comment statement حکم توضیحی
I wI'll not comment on this issue. درباره این مطلب اظهار نظری نمی کنم
make a comment افهار نظر کردن
item of written comment پاسخ
Her comment, though unexpected, was apropos. نظر او [زن] ، هر چند غیر منتظره، بجا بود.
To express an opinion. To comment. اظهار نظر کردن
item of written comment رای
item of written comment نظر
request تقاضا خواسته
to g. any one's request درخواست کسیراپذیرفتن
at my request مطابق با تقاضای من
on request of which [at his request] به درخواست او
at the request of به خواهش [به درخواست]
on request وقتی که درخواست بشود
by request بنا بر خواسته [میل]
request متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
request خواهش
request سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
request تقاضا
request درخواست اماد کردن درخواست کردن
request درخواست می کنم
d. of a request عدم قبول خواهش
d. of a request در درخواست
request تقاضا کردن درخواست کردن
request تقاضا برای چیزی
request درخواست
request خواستار شدن
request تمناکردن
at the request of تقاضای
at the request of بخواهش
request چیزی که کسی تقاضایش را دارد
at the request of برحسب
request for quotation تقاضا برای اعلام قیمت
I [O] request [IORQ] درخواست داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
request substitution تقاضای تعویض
Thank you for the confirmation of your request! از تایید درخواستتان خیلی متشکرم.
to grant a request درخواستی را اعطا کردن
My money request to him طلب من از او [مرد]
supervisor request درخواست نافر
request signal علامت درخواست
request modify درخواست تصحیح دارم درخواست تغییر میکنم
request mast از طریق سلسله مراتب
request mast گزارش از طریق سلسله مراتب
request for quotation استعلام بها
request for proposal تقاضا برای پیشنهاد
request for discharge عرضحال اعاده اعتبار دادن عرضحال اعاده اعتبار
purchase request درخواست خرید جنس تقاضای عقد پیمان خرید
mission request درخواست اجرای ماموریت هوایی
i humbly request that خواهش عاجزانه دارم که ...
request time out تقاضای تایم اوت یک دقیقهای
work request برگ درخواست انجام کار برگ کار
request stop ایستگاهیکهدرآناتوبوستنهازمانیمیایستدکهمسافرانخبردهند
letters of request rogatory
to request the company of: حضور کسی را خواستن
to request issuance تقاضای صدور کردن
to be in great request زیادمورد احتیاج بودن
to be in great request مورد احتیاج زیاد بودن
request to send تقاضای ارسال
REQUEST STOP ایستگاه درخواستی
To swallow ones pride and request someone (to do something). نزد کسی رو انداختن ( تقاضایی کردن )
His request was in the nature of a command. خواهش اوحالت حکم ودستور را داشت
request for price quotation درخواست مظنه قیمت
by popular [demand] request درخواست توده پسند
input [output] request درخواست داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
initial fire request درخواست ابتدایی اتش
divorce granted at the a woman's request طلاق خلع
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com