Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 83 (5 milliseconds)
English
Persian
Crown Princess
همسر ولیعهد
Crown Princess
ولیعهد
Other Matches
princess
شاهدخت شاهزاده خانم
princess
همسرشاهزاده
princess
مثل شاهزاده خانم رفتار کردن
princess
شاهزاده خانم
princess
شاهدخت
princess seaming
زیرلباسپرنسسی
princess dress
پیراهنپرنسسی
princess regent
شاهزاده خانمیکه نیابت سلطنت راعهده دارباشد
princess regent
زن شاهزاده بایب السلطنه
princess of the blood
دختر یا نوه پادشاه
crown
فرق سر
crown
تحدب
crown
کوژی
crown
راس قله
crown
کلید طاق
crown saw
اره استوانهای
crown
ستیغ نیمرخ مهره طاق
crown
تاج قهرمانی
crown
تاج
crown
بالای هرچیزی
crown
حد کمال
crown
تاج دندان
crown
تاج گذاری کردن پوشاندن
crown
ستیغ سره
mural crown
ناجی که به نخستین بالارونده ازدیوار شهر دشمن داده میشد
the crown of the teeth
دندان بیرونی
the crown of the teeth
قسمت بیرونی دندان
the crown of the head
فرق سر
crown-post
تیرک عمودی
southern crown
اکلیل جنوبی
crown-steeple
منارک برج
crown-strut
[شمع پشتبند عمودی]
piston crown
تاج پیستون
olive crown
تاج زیتون
crown-steps
لاریز
[برجستگی هایی که شکل پله یا کنگره در سرازیرهای شیروانی است.]
Crown Princesses
همسر ولیعهد
crown-plate
بالشتک
crown glass
شیشه پنجره
[در قرن نوزدهم انگلیس]
crown cornice
کتیبه اصلی
crown cornice
قرنیز اصلی
crown court
دادگاهیدر انگلستانو ولز
crown-tile
سفال تیزه
crown moulding
گچ بری تاجی شکل
feather crown
پرتاجیشکل
crown tine
نوکشاخ
crown block
قرقرهراس
Crown Princesses
ولیعهد
heir to the crown
ولی عهد
half crown
سکه معادل دوشلیلینگ وشش پنس
Crown Prince
ولیعهد
crown section
برش در کلید قوس
crown glass
شیشه گردیاچرخی
crown gear
چرخ دنده محدب
crown ether
اتر تاجی
crown debt
طلب دولتی بستانکاری دولتی
crown debt
وام بدولت
crown colony
بعضی از کلنیهای ممالک مشترک المنافع انگلیس که مقام سلطنت بر انها نظارت دارد
counsel for the crown
وکیل عمومی
counsel for the crown
دادیار
Crown Princes
نایب السلطنه
Crown Princes
ولیعهد
Crown Prince
نایب السلطنه
crown imperial
گل سرنگون
crown knot
گره تاج
crown land
خالصه
crown wheel
چرخی که دندانههای ان نسبت به سطح ان عمودباشد
crown tree
شمع
crown top
تاج
crown top
کلاهک
crown stopper
سر بطری پهن
crown jewels
جواهرآلاتسلطنتی
crown law
قانون جزائی
crown paper
کاغذی که 38/10سانتیمتردر50/80سانتیمترباشد
crown of the caves way
قسمت میان سنگ فرش)
crown of arch
کلید طاق
crown of arch
مهره طاق
law officers of the crown
دادستان
law officers of the crown
وکیل عمومی دادیار
downstream profile at crown
نیمرخ پایاب در کلید
crown green bowls
بولینگ بین دو بازیگر در چمن وسیع
downstream profile at crown
نیمرخ کلید در پایین دست
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com