English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
Other Matches
flow diagram نموداری که ترتیب مراحل در یک فرآیند یا برنامه را نشان دهد
flow diagram دیاگرامی که محل وقوع تصمیمات منط ق در یک ساختار را نشان میدهد و تاثیر آنها روی اجرای برنامه
flow diagram فلوچارت
flow diagram دیاگرامی برای شرح یک کامپیوتر یک ساختار سیستم پردازش داده
flow diagram نمودار جریان
flow diagram نمودار گردشی
flow diagram ترتیبی که رویدادها در فلوچارت رخ میدهد
flow diagram صفحه پلاستیکی با نشانههای بریده شده موقت برای اجازه دادن به نشانه ها تا به آسانی و به سرعت رسم شوند
flow diagram شرح فرآیند
flow diagram کنترل آن و مسیرهای آن به صورت گرافیکی
flow diagram نمودارجریان
flow diagram نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت
aggregate flow diagram نمودار تهیه مصالح
data flow روند داده ها
data flow گردش داده ها
set diagram [e.g. Euler or Venn diagram] نمودار مجموعه [ریاضی]
diagram شکل ترسیمه
diagram دیاگرام
diagram نما
diagram نمودار
diagram خط هندسی
diagram طرح
diagram شکل راهنما دیاگرام
diagram شما
diagram دیاگرام نمودار تصویر
diagram نموادری که ترتیب کارهای پردازش شده را نشان میدهد
diagram نمایش ترسیمی
diagram رسم چیزی به صورت نقشه یا جدول
diagram شکل
diagram ترسیمه
diagram شکل هندسی
h r diagram نمودار اچ . ار
block diagram نمودار کندهای
block diagram نمایش تصویری سیستمها
block diagram نمودار بلوکی
block diagram نمودار کلی
block diagram بلوک دیاگرام
block diagram نمودار بلوکی نمودار کلی
boat diagram دیاگرام محل قایقها درعملیات هجومی اب خاکی
potential diagram نمودار پتانسیل
cabling diagram نمودار سیم کشی
polar diagram نمودار با مختصات قطبی
polar diagram نقشه قطبی
phase diagram نمودار فاز
circuit diagram شمای اتصال
circuit diagram دیاگرام مداری
beach diagram طرح نمودار بارانداز ساحلی طرح نمودار قسمت ساحلی
connecting diagram دیاگرام اتصال
beach diagram طرح نمودار اسکله
dataflow diagram نمودار گردش داده
state diagram نمودار حالات
arrow diagram نمودار برداری
selectivity diagram نمودار گزینش پذیری
schematic diagram نمودارشمایی
schematic diagram نمودار اجمالی
schematic diagram نقشه رادیو
schematic diagram نمودار طرح کلی
scatter diagram دیاگرام پراکنش
scatter diagram نمودار پراکندگی
safety diagram دیاگرام تامین
bar diagram نمودار میلهای
rieke diagram نمودار ریکه
circuit diagram دیاگرام مسیر جریان
clearance diagram قواره
heyland diagram دیاگرام دایرهای ماشین اسنکرون
hypsometric diagram طرح منظری عوارض نمایی که عوارض در ان با سایه زدن مشخص شده باشد
inclination diagram دیاگرام میل توپ
indicator diagram دیاگرام نشاندهنده
interconnection of diagram نمودار اتصال
coverage diagram نمای منطقه زیر پوشش
coverage diagram دیاگرام منطقه پوشش
correlation diagram نمودار همبستگی
load diagram نمودار بار
load diagram دیاگرام بار
loading diagram دیاگرام بارگیری
location diagram راهنمای اتصال نقشه
logic diagram نمودار منطقی
mass diagram منحنی مجموع بدهها
heyland diagram دیاگرام هایلند
functional diagram نمودار وفیفه مندی
climate diagram اقلیم نگار
napier diagram deviation of curve
connection diagram دیاگرام اتصال
connection diagram دیاگرام مداری
microphone diagram ممبران یا دیاگرام میکروفن
deployment diagram دیاگرام گسترش
deployment diagram طرح گسترش
detail diagram نمودار جزئیات
dimension diagram رسم اندازه
elementary diagram نمودار ابتدایی
equilibrium diagram دیاگرام تعادل
equilibrtum diagram نمودار تعادل
frequency diagram نمودار بسامد
mass diagram منحنی نجموع
vector diagram نمودار برداری
timing diagram نمودار تنظیم وقت
winding diagram نمودار سیم پیچی
track diagram دیاگرام خط
Venn diagram نمودار ون [ریاضی]
Veitch diagram نمایش گرافیکی جدول درستی
transition diagram نمودار گذارها
transition diagram گذارنما
tree diagram نمودار درخت
venn diagram نمایش گرافیکی رابط ه بین وضعیتهای سیستم یا مدار
venn diagram نمودار ون
wiring diagram نمودار سیم کشی ساختمان نقشه سیم کشی دیاگرام سیم کشی
Venn's diagram نمودار ون [ریاضی]
Argand diagram نمودار آرگاند [ریاضی]
circulation diagram نمودارچرخهای
shape of the moment diagram شکل دیاگرام خمشی
energy level diagram نمودار انرژی- تراز
country cover diagram دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
diagram of weaving principle تصویرطرزبافت
assault area diagram نمودار مشخصات منطقه هجوم عملیات اب خاکی
field bistribution diagram دیاگرام پخش میدان
stress strain diagram نمودار تنش و تغییر بعد نسبی
iron carbon diagram نمودار اهن- کربن
cumulative delivery diagram منحنی تحویل تراکمی نموداری که نحوه تحویل کالاها را نشان میدهد
hertzprung russel diagram دودلی
hertzprung russel diagram ن
hertzprung russel diagram درنگ
tanabe sugano diagram نمودار تانابه- سوگانو
tension test diagram نمودار ازمایش کشش
characteristic diagram for the concrete دیاگرام مشخصه بتن دیاگرامی که تغییر شکلهای بتن را بر حسب مقادیرمشخصه تنشهای نظیر انهانشان میدهد
free body diagram نمودار ایستایی
hertzprung russel diagram تردید
shear and moment diagram دیاگرام نیروی برشی و لنگرخمشی
characteristic diagram for the steel دیاگرام مشخصه فولاد دیاگرامی که تغییر شکلهای فولاد را برحسب مقادیرمشخصه تنشهای نظیر انهانشان میدهد
over flow سر ریز
flow گردش
over flow طغیان ریزش
flow ناشی شدن فلو
flow جریان جاری کردن
flow درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
flow حرکت به نرمی
flow روانی سلاست
flow حرکت متناوب
flow سیلان
over flow لبریز شدن
over flow لبریزی
flow مدیریت جریان داده
flow حرکت داده در یک سیستم
flow بده
flow سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
to flow over سر رفتن
to flow over لبریزشدن
flow لبریز شدن سلیس بودن طغیان کردن سیلان یافتن
out flow برون ریز
to flow over طغیان کردن
to go with the flow <idiom> در مسیر نظام عمومی رفتن [اصطلاح مجازی]
flow روند
flow جاری شدن
flow سلاست
flow جاری بودن روان شدن
flow سلیس بودن
flow بده شریدن
flow جریان
flow روانی
flow مد
free flow جریان ازاد
flow process جریان چرخش کار
flow resistance گرانروی
flow resistance چسبندگی
flow sheet نمودار جریان
flow process جریان انجام کار
flow side ریزش در شیب
flow of production گردش تولید
flow pressure فشار روان ابی
flow resistance وشکسانی ویسکوزیته
electron flow جریان الکترونی
flow of production جریان تولید
flow of information گردش اطلاعات
flow cycle سیکل جریان کار
flow cycle مدار ترتیب کار
flow control کنترل جریان
flow chip براده پیوسته
underground flow جریانزیرزمینی
equilibrium flow جریان متعادل
Every flow must have its ebb. <proverb> هر فرازى نشیبى دارد.
energy flow شارش انرژی
energy flow سیلان انرژی
energy flow جریان انرژی
electron flow سیلان الکترون ها
electron flow فلوی الکترون
ebb and flow جزرومد
diagonal flow جریان مورب
flow charts نمودار جریان وسیر مواد درکارخانه
lava flow جریانگدازه
flow tube تیوبدرگردش
flow of income گردش درامد
flow of income جریان درامد
flow of expenditure گردش هزینه
flow of expenditure جریان هزینه
flow net شبکه جریان
flow method روش جریان
flow meter فلومتر
flow meter جریان سنج
flow line خط جریان
flow limit حد جریان
flow limit حد بده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com