Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 50 (4 milliseconds)
English	Persian
Foxes when they cannot reach the grapes say they a. <proverb>	روباه دستش به انگور نمى رسد مى گوید ترش است .
Other Matches
foxes	روباه
foxes	شکل لغوی رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 51است
foxes	گیج کردن
foxes	روباه بازی کردن تزویر کردن
grapes	مو
grapes	انگور
bunch of grapes	خوشهانگور
to twitch off grapes	انگور چیدن
sour grapes	غوره
sour grapes mechanism	مکانیسم ناچیز انگاری
His action is in the nature of sour grapes.	اززور پسی اینکار رامی کند
reach	بسنده بودن
reach	کافی بودن
to reach down	پایین اوردن
to reach down	سوی پائین دراز کردن
reach	کفایت کردن
reach	دراز کردن دست
reach	بس بودن
reach	میدان
reach	رسیدن به
reach	نائل شدن به کشش
reach	حصول
reach	رسایی
reach	ناحیه
reach	برد
reach	رسیدن
reach	هدف
reach	وسعت حدود
reach	استطاعت
reach	توانایی
reach	دسترسی
reach	دسترس
to reach a place	بجایی رسیدن
reach an agreement	به توافق رسیدن
I cannot reach the shelf.	قدم به قفسه نمی رسد
as far as the eye can reach	تا چشم کار میکند
reach rod	اهرم کنترل از راه دور
to reach for knowledge	برای یافتن
to reach for knowledge	دانش کوشیدن
within reach of gunshot	کوشش کردن برای رسیدن به چیزی
beam reach	پرتورسائی
broad reach	حصولپهناور
close reach	نزدیکبهنقطهپایان
I cant reach the shelf .	دستم به قفسه نمی رسد
To reach ones destination.	بمقصد رسیدن
to reach an amicable settlement	دستیافتن به حل و فصل دوستانه [حقوق]
reach out with an olive branch	[انجام دادن کار یا گفتن چیزی که نشان میدهد شما میخواهید به ناسازگاری با دیگری خاتمه دهید.]
reach out with an olive branch <idiom>	[انجام دادن کار یا گفتن چیزی که نشان میدهد شما میخواهید به ناسازگاری با دیگری خاتمه دهید.]
A load askew does not reach its destination . <proverb>	بار کج به منزل نمى رسد .

Recent search history
Search history is off. Activate

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com