|
|||||||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||||||
Total search result: 18 (4 milliseconds) | |||||
English | Persian | ||||
---|---|---|---|---|---|
God helps those who help themselves <proverb> | از تو حرکت از خدا برکت | ||||
Search result with all words | |||||
helps | کمک کردن | ||||
helps | یاری کردن مساعدت کردن | ||||
helps | همدستی کردن | ||||
helps | مدد رساندن بهترکردن چاره کردن | ||||
helps | کمک یاری | ||||
helps | مساعدت | ||||
helps | مدد | ||||
helps | نوکر مزدور | ||||
helps | نمایش اطلاعات درباره یک برنامه یا تابع | ||||
helps | 1- | ||||
helps | کلید مخصوص برای نمایش اطلاعات کمکی . 2- | ||||
helps | کلید تابع F برای نمایش اطلاعات کمکی | ||||
helps | پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه | ||||
helps | تابعی در برنامه یا سیستم که حاوی اطلاعات مفید درباره برنامه استفاده شده است | ||||
helps | روش آسانتر برای انجام کاری | ||||
helps | کمک | ||||
Most home helps prefer to live out. | بسیاری از کارگران خانگی ترجیح می دهند بیرون از خانه زندگی کنند . | ||||
Partial phrase not found. |
Recent search history | |
|