English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 31 (4 milliseconds)
English Persian
He swore off smoking cigarettes . قسم خورد سیگه ررا کنا ربگذارد
Other Matches
cigarettes سیگارت
cigarettes سیگار
I have a carton of cigarettes من یک ... دارم.
a carton of cigarettes یک کارتن سیگار
swore گذشته sweatr
he swore off drinking سوگند خوردکه از نوشابه خوری دست بکشد
to swore falsely سوگند دروغ خوردن
i swore him to secrecy او را سوگند دادم که راز راپوشیده نگاه دارد
He swore to having paid for the goods . قسم می خورد که پول کالاها را پرداخته است
non-smoking مکانیعمومیکهسیگارکشیدندرآنممنوعباشد
smoking استعمال دخانیات
in the non-smoking section در قسمت غیر سیگاری ها
the smoking gun شی یا واقعیتی که به عنوان شواهد قطعی به جرم بکار میرود [قانون]
The habit of smoking. عادت به استعمال دخانیات
passive smoking فردیغیرسیگاریکهدرجائیحضورداردکهافرادیدرحالسیگارکشیدنهستند
smoking-apparatus ماشیندودزا
chain-smoking سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
chain-smoking پی در پی سیگار کشیدن
no smoking allowed استعمال دخانیان ممنوع
smoking car واگنی که سیگار کشیدن در ان مجازاست
smoking carriage واگنی که سیگار کشیدن در ان مجازاست
smoking jacket ژاکت مردانه
smoking jacket لباس اسموکینگ
smoking room اتاق ویژه سیگار کشیدن
smoking room اتاق مخصوص دود دادن ماهی وامثال ان
smoking room زشت
smoking room وقیح
smoking tobacco توتون یا تنباکوی کشیدنی
Could we have a table in the non-smoking section? آیا ممکن است میز ما در قسمت غیر سیگاری ها باشد؟
Smoking makes you ill and it is also expensive. سیگار کشیدن شما را بیمار می کند و این همچنین گران است.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com