Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
Other Matches
information processing	تقویم اخبار
information processing	پردازش اطلاعات
information processing	نتیجه گیری ازاخبار
information processing systems	نظامهای خبرپردازی
information processing machine	computer
information processing carriculum	دوره پردازش اطلاعات
information processing center	مرکز پردازش اطلاعات
canadian information processing society	انجمن کانادایی پردازش اطلاعات
interactive processing	پردازش فعل و انفعالی پردازش محاورهای
word processing	پردازش کلمه
text processing	پردازش متن
batch processing	سیستم کامپیوتری که قادر به پردازش گروهی از کارهاست
batch processing	سیستم پردازش داده ها که در آن اطلاعات در دسته هایی جمع آوری می شوند و سپس در یک ماشین اجرا می شوند
list processing	پردازش لیست
list processing	لیست پردازی
batch processing	پردازش دستهای
batch processing	دسته پردازی
transfer processing	امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
background processing	کار با حق تقدم پایین که وقتی اجرا میشود که دیگر کاری با حق تقدم از آن بیشتر موجود نباشد
background processing	فرآیندی که از تواناییهای -on line سیستم استفاده نمیکند
background processing	پردازش زمینهای
inquiry processing	فرایند انتخاب یک رکورد از یک فایل و نمایش فوری محتویات ان
call processing	فراخوان پردازی
concurrent processing	پردازش همزمان
demand processing	پردازش بر اساس نیاز
distrubuted processing	پردازش توزیعی
document processing	پردازش مدرک
document processing	متن پردازی
file processing	پرونده پردازی
file processing	پردازش فایل
foreground processing	پردازش پیش صحنی
foreground processing	اجرای خودکار برنامههای کامپیوتر که برای به انحصاردر اوردن امکانات کامپیوترطراحی شده اند
geometry processing	فرآیندی که نیاز به محاسبه سه مختصات z,y,x دارد از یک شی سه بعدی تا روی صفحه نمایش داده شود
image processing	تصویر پردازی
image processing	پردازش تصویر
in line processing	پردازش درون برنامهای پردازش درون خطی
cooperative processing	سیستمی که در آن یک یا چند کامپیوتر در یک شبکه توزیع شده می توانند بخشی از برنامه یا کار یا مجموعهای از داده ها را اجرا کنند
continuous processing	پردازش پیوسته
simultaneous processing	پردازش همزمان
command processing	پردازش دستورالعمل
direct processing	پردازش مستقیم
remote processing	پردازش از راه دور
processing of the order	انجام سفارش
processing element	عنصر پردازشی
priority processing	اولویت پردازی
post processing	پس پردازش
post processing	پس پردازی
picture processing	پردازش تصویری
serial processing	پردازش نوبتی
priority processing	پردازش اولیه
serial processing	پردازش سری
processing program	برنامه پردازشی
processing program	برنامه پردازش
data processing	امایش اطلاعات
random processing	پردازش تصادفی
random processing	پردازش داده به ترتیب مورد نیاز و نه ترتیب ذخیره شده
random processing	با دست یابی تصادفی
sequential processing	پردازش ترتیبی
processing unit	واحد پردازنده
processing unit	واحدپردازشگر
processing unit	واحد پردازش
processing symbol	علامت پردازش
parallel processing	پردازش موازی
overlap processing	پردازش و خروجی توسط یک سیستم کامپیوتری
data processing	پردازش داده ها
data processing	پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها
data processing	مرتب کردن داده ها
data processing	داده پردازی
nonoverlap processing	نوشتن و پردازش داخلی فقط در یک اسلوب سری صورت می گیرد
nonoverlap processing	روشی که به وسیله ان خواندن
data processing	تهیه اطلاعات
data processing	تهیه و تولیداطلاعات
overlap processing	اجرای همزمان فعالیتهای ورودی
data processing	پرورش اطلاعات
natural language processing	پردازش زبان طبیعی
string processing languages	زبانهای پردازش رشته
real time processing	پردازش بلادرنگ
dispersed data processing	پردازش اطلاعات به صورت توزیعی
distributed data processing	پردازش داده توزیع شده
scientific data processing	پردازش داده علمی
distributed data processing	داده پردازی توزیعی
distributed processing system	سیستم پردازش توزیعی سیستم پردازش غیر متمرکز
remote batch processing	پردازش دستهای از راه دور دسته پردازی از راه دور
electronic data processing	پردازش الکترونیکی داده
scientific data processing	داده پردازی علمی
multiple job processing	پردازش چند کاره
mechanical data processing	پردازش داده مکانیکی
unit central processing	واحد پردازش مرکزی
word processing center	مرکز پردازش کلمه
word processing operator	متصدی پردازش کلمه
order processing time	مدت انجام سفارش
word processing program	برنامه پردازش کلمه
word processing society	انجمن پردازش کلمه
stacked job processing	پردازش پشته یی
word processing system	سیستم پردازش کلمه
oil processing area	منطقهپردازشنفت
transaction oriented processing	پردازش تغییرگرا
word processing supervisor	نافر پردازش کلمه
integrated data processing	پردازش داده مجتمع
list processing langauge	زبانهای پردازش لیست
list processing langauge	زبان لیست پردازی
direct access processing	پردازش به روش دستیابی مستقیم
centralized data processing	پردازش تمرکز یافته داده پردازش داده متمرکز
data processing curriculum	دوره تحصیلات پردازش داده
data processing center	مرکزداده پردازی
data processing center	مرکز پردازش داده
data processing center	مرکز داده پردازی
central processing unit	واحدپردازنده مرکزی
data file processing	پردازش فایل داده
computer processing cycle	چرخه پردازش کامپیوتر
order processing time	زمان انجام سفارش
automated data processing	پردازش داده به صورت خودکار
administrative data processing	پردازش دادههای اداری
automatic data processing	پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
automatic data processing	پردازش خودکار داده ها
businedd data processing	داده پردازی تجاری
business data processing	داده پردازی تجاری
central processing unit	واحد پردازش مرکزی
data processing cycle	چرخه پردازش داده
data processing management	مدیریت پردازش داده
data processing system	سیستم پردازش داده
data processing technology	تکنولوژی پردازش داده
decentralized data processing	پردازش داده و ذخیره سازی در چند مرحله ونه در یک محل مرکزی
decentralized data processing	پردازش داده نامتمرکز
data processing manager	مدیر پردازش داده
digital signal processing	پردازش دیجیتالی سیگنال
data processing management association	انجمن مدیریت پردازش داده
electronic data processing system	سیستم پردازش الکترونیکی داده
automatic data processing system	سیستم پرورش خودکاراطلاعات سیستم پرورش اطلاعات کامپیوتری
information	معلومات اگاهگان
information	اطلاع
asking for information	استعلام
Where can I get information?	از کجا می توانم بپرسم؟
information	اخبار
information	مفروضات اطلاعات
information	سوابق
information	داده پردازش شده و مرتب شده برای تامین قواعد با معنی
information	پرسشگاه
information	اطلاع دادن
information	اگاهی
information	خبر
information	معلومات
information	اطلاعات
information	استخبار خبر رسانی
information	دانش نمایش داده شده به شخص به صورتی که قابل فهم باشد
information	نمایش اطلاعات روی وسله خارجی
information	معلومات معیطات
information	داده ها
information	اعلام جرم صادره از ناحیه مامورتعقیب
information	اتهام
information	تهمت
information [on] about somebody] [something]	داده ها [در باره کسی یا چیزی]
further information	آگاهی بیشتر
for your information	برای اگاهی شما
information [on] about somebody] [something]	آگاهی [در باره کسی یا چیزی]
information [on] about somebody] [something]	خبر [در باره کسی یا چیزی]
information [on] about somebody] [something]	معلومات [در باره کسی یا چیزی]
Please send me information on ...	خواهش میکنم اطلاعات را برایم در مورد ... ارسال کنید.
troop information	مرکزاطلاعات پادگان پست اطلاعات پادگان
teachnical information	اطلاعات فنی مربوط به یک وسیله
information on demand	اطلاعات با تقاضا
hidden information	اطلاعات پنهان کرده
to gather information [about; on]	جمع آوری کردن اطلاعات [در مورد]
pieces of information	چندها تکه اطلاعات
a piece of information	یک تکه اطلاع
spacial information	اطلاعات فضایی [فاصله ای]
spatial information	اطلاعات فضایی [فاصله ای]
oral information	اطلاعات گفتاری [شفاهی]
stationary information	اطلاعات لایتغیر
troop information	برنامه اگاه سازی
false information	خبر نادرست
We would appreciate it if you could provide us with some information about ...	ما سپاسگزار می شویم اگر اطلاعاتی در باره ... به ما ارائه کنید.
information sheet	برگه اطلاعات
information office	دفتر اطلاعات
Where is the information desk?	میز اطلاعات کجاست؟
information desk	میز اطلاعات
Ministry of Information .	وزارت اطلاعات
wrong information	اطلاعات نادرست
false information	اطلاعات نادرست
information counter	جایگاهاطلاعات
[pieces of] information	اطلاعات
to pump somebody for information <idiom>	یک دستی زدن به کسی [اصطلاح روزمره]
to fish for information <idiom>	یک دستی زدن به کسی [اصطلاح روزمره]
to dig for information	خبرجویی کردن
to dig for information	جویای خبرشدن
leakage of information	نشت اطلاعات
a few scraps of information	یک خرده اطلاعات [ناکافی]
information console	کنسولاطلاعاتی
defense information	اطلاعات نظامی
information program	برنامه اگاه سازی
information program	اگاه سازی برنامه اطلاعات
information providers	تهیه کنندگان اطلاعات
information technology	تکنولوژی اطلاعات
information retrieval	بازیابی اطلاعات
information revolution	تحول اطلاعات
information routing	مسیریابی اطلاعاتی
information science	علم اطلاعات
information science	علوم اگاهی علوم اطلاعاتی
information service	خدمت اطلاعاتی
information center	مرکز اطلاعات

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com