Dictiornary-Farsi | It wasnt much of a dinner . | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 44 (4 milliseconds)

English	Persian
It wasnt much of a dinner .	زیاد شام مهمی نبود


Other Matches

Fortunately I wasnt hurt.	شانس آوردم . طوریم نشد
There wasnt a thing to eat.	هیچ چیز نبود که بخوریم
I wasnt drunk , but just tight.	مست نبودم فقط کله ام قدری گرم شده بود
he took her in to dinner	انزن را بسفره خانه برده پهلویش نشست
to get dinner	ناهارخوردن
I just had dinner.	درست چند لحظه قبل شام خوردم
to ask somebody out for dinner	کسی را برای شام به رستوران دعوت کرن [بیشتر دوست دختر و پسر]
dinner	شام
dinner	ناهار
We were having dinner when. . .	داشتیم شام می خوردیم که ..
dinner	مهمانی
to orders dinner	دستور ناهار دادن
Well discuss it at dinner.	سر شام صحبت خواهیم کرد
Well discuss it at dinner.	سرت رابلند کن ببینم
To disg up the dinner .	شام را کشیدن
WI'll you stay for ( to ) dinner?	برای شام بمانید (می مانید؟)
We had a gorgeous dinner .	شام معرکه یی خوردیم
The dinner will be followed by a concert.	به دنبال شام کنسرتی اجرا می شود.
dinner etc. is served	غذا آماده است
dinner table	میزغذاخوری
dinner service	فروفغذاخوری
dinner party	میهمانیشام
dinner jackets	اسموکینگ
dinner jackets	لباس مخصوص مهمانی رسمی
dinner jacket	اسموکینگ
dinner is ready	ناهاراماده
dinner is ready	است
dinner is served	شام حاضراست
dinner set	لوازم و فرف شام یا ناهار
dinner wagon	میزیکه روی غلطک میگرددودرسفره خانه بکارمیبرند
dinner jacket	لباس مخصوص مهمانی رسمی
dinner dance	میهمانیرقص
dinner plate	بشقابپلوخوری
dinner knife	چاقویغذاخوری
dinner fork	چنگالغذاخوری
shore dinner	غذای دریایی
my neighbour at dinner	کسیکه سر ناهار پهلوی من نشسته است
i asked him to dinner	او را به ناهار خواندم
We are expecting guests for dinner .	برای شام مهمان داریم
She gave us quite a decent dinner.	یک شام خیلی حسابی به ماداد
don't wait the dinner for me	ناهاعرابرای خاطرمن معطل نکنید
After dinner he likes to retire to his study.	پس از شام او [مرد] دوست دارد به اتاق مطالعه خود کناره گیری بکند.
The library is the obvious place for the after-dinner hours.	کتابخانه جایی بدیهی برای ساعت پس از شام است.

It wasnt much of a dinner .

زیاد شام مهمی نبود