English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
Last night I called [rang] my mom. دیشب به مادرم زنگ زدم.
Other Matches
so called به اصطلاح
called فرا خوانده
so called نامیده شدن
so-called باصطلاح
so-called که چنین نامیده شده
so-called کذایی
so-called اصطلاحا
so-called به اصطلاح
so-called نامیده شدن
so called اصطلاحا
so called کذایی
so called که چنین نامیده شده
He is called by this name. اورا به این رسم می خوانند
to be called به نامی خوانده شدن
so called باصطلاح
he called his kindred together خوبشاوندان خودرافراهم اورد
to be called at the bar به سمت وکالت پذیرفته شدن
called ball گوی تعیین شده از طرف بازیگر
called pocket کیسه تعیین شده از طرف بازیگر
called strick پرتابی که از منطقه توپزن می گذرد ولی ضربه نمیخورد
called shot ضربه معین بطرف گوی یاکیسه یا هر دو
called program برنامه فرا خوانده
It was only when she rang up [called] that I realized it. تازه وقتی که او [زن] زنگ زد من متوجه شدم.
The old paper money is called in. اسکناسهای کهنه از جریان خارج می شوند
The kings horse has been called a pack horse. <proverb> به اسب شاه گفتند یابو .
night تاریکی
d. and night شبانه روز
the night before last پریشب
he went by night شبانه رفت
all night همه شب
To take a night off . یک شب از کار مرخصی گرفتن
his almost night تقریباشب است
his almost night نزدیک شب است
last night شب گذشته
last night دیشب
d. and night شب و روز
first night گشایش شب
night غروب
night شب
to night امشب
at night شب هنگام
at night در شب
night شب هنگام برنامه شبانه
all night در تمام شب
first night شب اول
first night شب افتتاح
night walker کسیکه در خواب راه میرود
night walker یکجورکرم بزرگ
night watch پاس شب
night raven مرغ حق
night watch پاسبان شب گزمه
queen of night نام الهه ماه وشکار
queen of night زن شکارکن
queen of night سیم نقره
the deep of night دل شب
we made a night of it چه شب خوشی گذراندیم چه شبی کردیم
the night is yet young تازه سرشب است
the third watch of the night پاس سوم شب
night walker فاشق شبگرد
night raven مرغ شب خوان
night vision دیدبانی در شب دید شبانه دیدبانی شبانه
night shirt پیراهن خواب مردانه یاپسرانه
night season شب هنگام
night soil سواد
night season هنگام شب
night soil برازی مستراح
night stick باتون
night stick چوب باتون
night suit جامه خواب
night table پاتختی
night tide هنگام شب
night vase فرف ادار
night vase قاروره
night vase شاشدان
night tide جزرو مدشبانه
night vision دید شب
night vision دید در شب
night robe لباس خواب
night soil کثافات مبال
what a night we made of it چه شبی کردیم چه شبی گذراندیم
Can you stay over night? می توانی شب را با ما (نزد ما ) بمانی ؟
Where do you want to go this time of night ? این وقت شب کجا می خواهی بروی ؟
I went hungry last night . دیشب گرسنه ماندم
Could you put us up for the night ? ممکن است شب را اینجا منزل کنیم ؟
day and night <idiom> شب وروز پشت سرهم
fly-by-night <idiom> نامطمئن (کار،شفل)
What is the price per night? قیمت برای یک شب چقدر است؟
I was up all night in my bed. من تمام شب را در تخت خوابم بیدار بودم.
accommodation for the night خوابگاه برای یک شب
night migrant شب کوچنده [پرنده شناسی]
On Sunday night. شب یکشنبه
He vanished into the night. در سیاهی شب نا پدید گشت
one-night stand نمایش یک شبه
one-night stand برنامهی یک باره
one-night stand تک برنامه
one-night stand رابطهی جنسی یک شبه نه مداوم
one-night stands نمایش یک شبه
one-night stands برنامهی یک باره
one-night stands تک برنامه
one-night stands رابطهی جنسی یک شبه نه مداوم
bonfire night شبپنجمنوامبرکهدرآنجشنوآتشبازیبرپامیکنند
night porter پذیرششبهتل
night shift شیفتشب شبکار
opening night شباولیناجراییکقطعههنری
stag night مهمانیمردانهکهفردایروزعروسیبرگزارمیشود
I had a dream last night. دیشب خواب دیدم
Good night. شب بخیر
Good night شامگاهان نیکو
night school اموزشگاه شبانه
night-watchman توپزن پایان مسابقه کریکت
night watchman توپزن پایان مسابقه کریکت
night-time هنگام شب
i was up late last night دیشب تا ان موقع هنوزنشسته
night time هنگام شب
i was up late last night بودم
in noon of night در نیمه شب
live out the night شب را بسر بردن
live out the night شب را صبح کردن
my wakeful night شب بیخوابی یا بیداری من
night bilndness شبکوری
night bilndness روز بینی
night bilndness روزکوری
night bilndness شب بینی
night bird مرغ شب بیدار
night black سیاه
night blind شبکور
night-watchmen توپزن پایان مسابقه کریکت
fly-by-night ادم شبرو
fly-by-night شب گریز
night schools اموزشگاه شبانه
before mid night قبل از نیمه شب
night attack شبیخون
night assault شبیخون
night and day شب و روز
night and day شبانه روز
fly by night طالب سود انی
fly by night شخص کوتاه عمر
good night شب شما خوش
good night شب بخیر
guest night شب مهمانی
he did not est all night درتمام شب ارام نگرفت
he did not est all night همه شب نیارمید
night owls ادم شب زنده دار
he outwatched the night شب بپایان رسیدو او همچنان بیداربود
night owl ادم شب زنده دار
night waking شب زنده داری
night blindness شب کوری
night piece دورنمای شب
night light شمع کوچک که شب هنگام دراطاق بیماران برافروزند چراغ شب
night landing پیاده شدن درساحل در شب
night landing فرود شبانه
night interception استراق سمع شبانه
night interception کمین شبانه
night interception رهگیری شبانه
night hag فرنجک
night hag خفتک سکاچه
night light روشنایی شب
night line ریسمان ماهی گیری شبانه
night partol عسس
night order دستورات شبانه
night order دستور شبانه
night operations عملیات شبانه
night of ignorance شام جهل
night of ignorance شام نادانی
night moans نالههای شب تا صبح
night long از سر شب تا بامداد
night hag کابوس
night hag بختک
night clothes لباس خواب جامه شبانه برای تو خانه
night clothes جامه خواب
night stool صندلی سوراخ دار برای قضای حاجت در شب
night chair صندلی سوراخ دار برای قضای حاجت در شب
night cellar زیر زمینی که در انجاپیاله فروشی کنندو مردم پست بدانجاروند
night cap گشتی رزمی هوایی شبانه
night brawler شب دعوا کن
night boat قایق اماده
night dress جامه خواب پیراهن خواب خواب جامه
night effect تاثیرات تغییر جریان مغناطیسی در شب
night eyed روز کور
night gown خواب جامه
night gown جامه خواب زنان و کودکان پیراهن خواب
night glass دوربین شب
night flying شب پرواز کن
night flying در شب
night flying پرواز
night eyed شب بین
Everyone retired early that night. در آن شب همه زود رفتند بخوابند .
The officer on night duty. افسر کشیک شب
You should always be careful walking alone at night. همیشه موقع پیاده روی تنها در شب باید مراقب باشید.
What ist the price per night? اجاره آن هر شب چقدر است؟
The night is stI'll young. تازه اول شب است
I couldnt get to sleep last night. دیشب خوابم نمی برد
i passed an uneasy night شب بدی گذراندم
i passed an uneasy night ناراحت بودم
Far into the night . Into the early hours. تا دم دمهای صبح
i hsd a bad night دیشب خوب نخوابیدم
he did not rest all night long همه شب نیارمید
To travel night and day . شب وروز مسافرت کردن
i passed an uneasy night دیشب
operational pattern of marks by night نقشیازعلائممشخصبرایشب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com