Dictiornary-Farsi | North Pole | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (10 milliseconds)

English	Persian
North Pole	قطب شمال


Search result with all words

celestial north pole	قطب شمال عالم
magnetic north pole	قطب شمال مغناطیسی
the north pole	قطب شمال
Other Matches

north north east	میان شمال و شمال خاور
north <adj.>	شمال
north	شمال
north	شمالی
north	در شمال
north	روبه شمال
north	باد شمال
magnetic north	شمال مغناطیسی
north western	شمال غربی
north-western	شمال غربی
north briton	اسکاتلندی
north wind	باد شمال
north wester	باد کج
north wester	باد شمال باختر
north west	در حال باختر
north-east	شمال شرقی در شمال شرق
north west	شمال غرب شمال غربی
north west	شمال باختر
north star	جدی
north star	ستاره شمالی
true north	شمال حقیقی
true north	شمال جغرافیایی
compass north	شمال قطب نما
compass north	شمال مغناطیسی
net north	نت نورت
north britain	اسکاتلند
north by cast	میان شمال و شمال شرقی
north circle	دایره شمالگان
north east	شمال خاور
north east	شمال شرق شمال شرقی
north east	در شمال خاور
north easter	باد شمال خاور
grid north	شمال شبکه
north star	ستاره قطبی
true north	شمال واقعی
north country	انگلستان شمالی
on the north side of	پهلوی من بنشینید
north-westerly	در شمال باختر
north-westerly	وابسته بشمال باختر
north-westerly	شمال غربی
north westerly	در شمال باختر
north westerly	وابسته بشمال باختر
north westerly	شمال غربی
north-easterly	درشمال خاور
north-easterly	وابسته بشمال خاور
north-easterly	شمال شرقی
north easterly	درشمال خاور
north easterly	وابسته بشمال خاور
north easterly	شمال شرقی
north-west	شمال غربی در شمال غرب
North Korea	کرهشمالی
north-west	شمال غرب
north-eastern	از شمال خاوری
north-eastern	به سوی شمال شرق
north-eastern	وابسته به شمال شرق ایالات متحده
north-eastern	رو به شمال شرق
the north star	ستاره قطبی یا شمالی
north-east	شمال شرق
North Sea	دریایشمالی
north light roof	بام شمال نور
Pineapple does not grow in the North.	درشمال آناناس عمل نمی آید
this line lies north	این خط شمالی
this line lies north	جنوبی است
North Atlantic Treaty Organization	ناتو
major North American road signs	عمدهترینعلائمجادهایدرآمریکایشمالی
north atlantic treaty organization (nato	پیمانی که در 9491 باشرکت 51 کشور به وجود امدو هدف ان در واقع مقابله نظامی با پیمان ورشو وبلوک شرق است
north atlantic treaty organization (nato	سازمان پیمان اتلانتیک شمالی
pole ax	تیر چکش دار
four pole	چهار قطبی
pole ax	با تبرچکش کشتن
two pole	دو پل
pole	قطب
up the pole	گرفتار در تنگنا واقع شده
pole ax	تبرزین
pole	تیردارکردن
pole	چوبدستی اسکی تیرهای عمودی در کنارداخلی مسیر اسبدوانی نیزه پرش
pole	تیر
pole	با تیر یا دیرک محکم کردن
pole	لهستانی
pole	شمع
pole	نیزه پرش با نیزه
pole	دستک
pole	پایه
pole	قطب باطری
pole	میله پرچم
pole	دسته بلند چیزی
pole	تیر چراغ برق
pole	قطب دار کردن
pole	دکل
pole	نیش ماگنترون
ski pole	چوبدست اسکی
ski pole	چوب اسکی بازی
spinnaker pole	تیری که بادبان 3 گوشه به ان وصل میشود
three pole switch	کلید سه پل
pole shoe	کفش قطب
rel pole	قطب قرمز
pole pitch	گام قطب
pole plate	حمال تیر شیروانی که سرلاپه هارا نگاه میدارد
pole shoe	کفشک قطب
pole sitter	راننده نزدیک به نرده داخلی درمسیر
pole strength	شدت قطب
pole tips	نوکهای قطب
pole vaulter	پرنده با نیزه
pole vaulting	پرش با نیزه
positive pole	قطب مثبت
ranging pole	شاخصهای مسافت یابی
ridge pole	کش بالای شیروانی
ridge pole	کش دیرک افقی چادر
salient pole	قطب برجسته
single pole	چوبدستی تکی اسکی
pole piece	قطبک
tent pole	تیر چادر
pole grip	دستهمتصلبهدست
pole shaft	چوباسکی
pole tip	سرنوکتیزچوباسکی
roof pole	سقفبلند
singles pole	تکپایه
tail pole	کابلخارجی
barber's pole	پایهایکهدر قدیمبیرونمغازهها در بریتانیا استفادهمیشد
barge pole	چیز غیر قابلاعتماد
pole position	جلوتر از همه در صف [مسابقه]
pole position	آغازگاه [ستاره شناسی] [ارتش]
plain pole	پایهمسطح
pike pole	کلنگدوسردستهبلند
fluted pole	پایهزهدار
tent pole	دیرک چادر
the south pole	قطب جنوب
single pole	تک قطب
to pole any thing up or down	چیزیرا سوی بالایا پایین هل دادن
tubular pole	دکل لولهای
whisker pole	تیر وصل به دکل برای بادبانی دور از باد
wooden pole	تیر چوبی
wooden pole	دکل چوبی
wound pole	قطب مرکب
elevated pole	قطب راصد
curtain pole	پایهپرده
doubles pole	تیردوتایی
double pole	دو قطبی
negative pole	قطب منفی
commutating pole	قطب جابجاگری
neutral pole	قطب خنثی
communicating pole	قطب کمکی
armature pole	قطب ارمیچر
anchor pole	دیرک مهار
analogous pole	شبه قطب
pole vaults	بانیزه پریدن
pole vaults	پرش با نیزه
pole vault	بانیزه پریدن
pole vault	پرش با نیزه
negative pole	قطب منفی مغناطیس
main pole	قطب اصلی
elevated pole	قطب نافر
consequent pole	قطب فرعی
field pole	قطب میدان
flag pole	میله پرچم
double pole	با دو قطب
head pole	تیری که از پشت اسب تاکنارسرش ادامه دارد
internal pole	قطب داخلی
liberty pole	چوب پرچم انقلابیون فرانسه وامریکا
magnet pole	قطب اهنربا
commutating pole	قطب کمکی
magnetic pole	قطب مغناطیسی
totem pole	تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
South Pole	قطب جنوب
Pole Star	جدی
pole changer	تعویض کننده قطب
pole jumping	با گرفتن چوب در دست
pole changing	تعویض قطب
pole jumping	جست
pole jumping	پرش با تیر
pole charge	خرج میلهای
pole climber	رکاب
pole climbing	از تیر بالا رفتن
pole horse	اسب کنار مال بند
pole horse	یابوی عصار خانه
pole horse	اسب نزدیک به لبه داخلی مسیر
pole changer	تغییردهنده قطبش
pole charge	خرج دستکی
one pole switch	کلید یک قطبی
pole of development	قطب توسعه
Pole Star	Polaris
pole arc	قوس قطب
pole armature	ارمیچر قطبی
pole mast	دیرک یک پارچه
pole mast	دکل یک تیکه
Pole Star	ستاره قطبی
flage pole position	موقعیت میله پرچمی
pole post clamp	ترمینال
double pole switch	کلید دو پل
commutating pole converter	تبدیل گر قطب کمکی
free magnetic pole	قطب مغناطیسی ازاد
commutating pole generator	مولد با قطب جابجاگر
extended pole piece	قطبک دراز شده
horn of pole piece	شاخ قطبک
split pole motor	موتور با قطب چاکدار
single pole cutout	فیوز تک پل
communicating pole winding	سیم پیچی قطب کمکی
split pole converter	تبدیل گر با انشقاق قطب
shaded pole motor	موتور با قطب سایه دار
triple pole switch	کلید سه پل