Total search result: 202 (19 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
prom |
Only ProgrammableRead حافظه فقط خواندنی برنامه پذیرحافظه فقط خواندنی قابل برنامه ریزی emory |
proms |
Only ProgrammableRead حافظه فقط خواندنی برنامه پذیرحافظه فقط خواندنی قابل برنامه ریزی emory |
|
|
Other Matches |
|
programmable read only memory |
حافظه برنامه پذیر فقط خواندنی حافظه تنها خواندنی برنامه پذیر حافظه فقط خواندنی قابل برنامه ریزی |
proms |
حافظه فقط خواندنی که توسط کاربر قابل برنامه ریزی است . |
prom |
حافظه فقط خواندنی که توسط کاربر قابل برنامه ریزی است . |
programmer |
وسیلهای که امکان نوشتن روی حافظه فقط خواندنی و قابل برنامه ریزی را فراهم میکند |
programmers |
وسیلهای که امکان نوشتن روی حافظه فقط خواندنی و قابل برنامه ریزی را فراهم میکند |
electrically |
قطعه حافظه فقط خواندنی که مختوای آن با اعمال ولتاژ خاص به سوزن نوشتن فایل برنامه ریزی است و توسط نور یا ولتاژ مخصوص قابل پاک شدن است |
mask |
وسیله حافظه فقط خواندنی که در حین سافت برنامه ریزی شده است با اعمال آهن در نواحی انتخاب شده که به صورت ماسک مشخص شده اند |
masks |
وسیله حافظه فقط خواندنی که در حین سافت برنامه ریزی شده است با اعمال آهن در نواحی انتخاب شده که به صورت ماسک مشخص شده اند |
orom |
Only Read Optical حافظه فقط خواندنی نوری emory |
erasable |
قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود |
phantom ROM |
فضای کپی شده حافظه فقط خواندنی که توسط کد مخصوص قابل دستیابی است |
eprom |
PRO مخصوص که در زیرنور شدید ماوراء بنفش میتواند پاک شده و سپس دوباره برنامه ریزی شودmemory only programmableread erasableیک |
read mostly memory |
حافظه بیشتر خواندنی |
read only memory |
حافظه فقط خواندنی |
read/write memory |
حافظه خواندنی / نوشتنی |
shadow ROM |
حافظه مجازی فقط خواندنی |
control read only memory |
حافظه فقط خواندنی کنترلی |
firmware |
برنامهای که در حافظه فقط خواندنی |
rom |
memory only read حافظه فقط خواندنی |
electrically erasable read only memory |
حافظه الکترونیکی پاک شدنی فقط خواندنی |
new |
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود |
new- |
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود |
newer |
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود |
newest |
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود |
programmable terminal |
ترمینال قابل برنامه ریزی |
harder |
که قابل برنامه ریزی یا تغییر نیستند |
hardest |
که قابل برنامه ریزی یا تغییر نیستند |
redefining |
تغییرکارایی کلید قابل برنامه ریزی |
hard |
که قابل برنامه ریزی یا تغییر نیستند |
redefine |
تغییرکارایی کلید قابل برنامه ریزی |
redefines |
تغییرکارایی کلید قابل برنامه ریزی |
redefined |
تغییرکارایی کلید قابل برنامه ریزی |
electrically |
نوعی EAROM که قابل برنامه ریزی است |
fpla |
ارایه منطقی قابل برنامه ریزی میدان |
EAPROM |
گونهای EAROM که قابل برنامه ریزی است |
planning comission |
هیات برنامه ریزی کمیسیون برنامه ریزی |
cursor |
نمایشگری که موقعیت آن در صفحه قابل برنامه ریزی است |
cursors |
نمایشگری که موقعیت آن در صفحه قابل برنامه ریزی است |
blast |
ربع داده در یک وسیله قابل برنامه ریزی ROM |
addressable |
نشانه گری که محل آن قابل برنامه ریزی است |
blasts |
ربع داده در یک وسیله قابل برنامه ریزی ROM |
business |
مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند. |
businesses |
مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند. |
scheduled wave |
امواج برنامه ریزی شده حرکات اب خاکی موج طبق برنامه |
pl/m |
زبان برنامه نویسی که برای برنامه ریزی کردن ریزکامپیوترها بکار می رود |
modular |
بخشهای کوچک نوشته شده در برنامه از کد کامپیوتر که مناسب برنامه سافت یافته است و از برنامه اصلی قابل فراخوانی است |
facsimile |
روش نمایش حروف روی صفحه کامپیوتر با کپی کردن تصاویر برنامه ریزی شده از حافظه |
facsimiles |
روش نمایش حروف روی صفحه کامپیوتر با کپی کردن تصاویر برنامه ریزی شده از حافظه |
CD |
DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند |
CDs |
DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند |
simplex method |
روش سیمپلکس در برنامه ریزی خطی روش سیستماتیک و منظم برای حل مسائل برنامه ریزی خطی |
environment |
حجم حافظه خالی قابل استفاده توسط برنامه |
environments |
حجم حافظه خالی قابل استفاده توسط برنامه |
relocatable |
برنامه کامپیوتری که قابل بارشدن واجرا ازهرفضای حافظه باشد |
swapping |
فعالیتی که در آن داده برنامه از حافظه اصلی به دیسک می رود در حالی که برنامه دیگر آماده اجرا است |
calloc |
در برنامه نویسی C دستور اختصاصی حافظه به برنامه |
shell out |
خارج شدن به سیستم عامل وقتی که برنامه اصلی هنوز در حافظه است , پس کاربر به برنامه برمی گردد |
api |
مجموعهای از توابع و دستورات برنامه استاندارد که به برنامه ساز امکان میدهد با برنامه از طریق برنامه کاربردی دیگر واسط شود |
high |
اولین کیلوبایت حافظه بالای مگابایت که توسط برنامه قابل استفاده است |
highs |
اولین کیلوبایت حافظه بالای مگابایت که توسط برنامه قابل استفاده است |
disaster dump |
رونوشت از حافظه کامپیوترکه نتیجه اشتباه غیر قابل پوشش در برنامه است |
highest |
اولین کیلوبایت حافظه بالای مگابایت که توسط برنامه قابل استفاده است |
apt |
یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود |
overlays |
فضای حافظه اصلی که برای ذخیره بخش قط عی از برنامه جاری قابل مدیریت است |
overlay |
فضای حافظه اصلی که برای ذخیره بخش قط عی از برنامه جاری قابل مدیریت است |
overlaying |
فضای حافظه اصلی که برای ذخیره بخش قط عی از برنامه جاری قابل مدیریت است |
compiling |
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است |
compiled |
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است |
compile |
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است |
chapters |
بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد |
chapter |
بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد |
dynamic link library |
در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامه ها که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی است |
compiles |
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است |
protection |
سیگنال بررسی اینکه آیا بخشی از حافظه توسط برنامه قابل دستیابی است یا خیر |
compact |
مدل حافظه در خانواده Index که فقط به چند کیلو بایت که برنامه اجازه ذخیره شدن میدهد ولی حجم مگابایت برای داده برنامه است |
compacted |
مدل حافظه در خانواده Index که فقط به چند کیلو بایت که برنامه اجازه ذخیره شدن میدهد ولی حجم مگابایت برای داده برنامه است |
compacting |
مدل حافظه در خانواده Index که فقط به چند کیلو بایت که برنامه اجازه ذخیره شدن میدهد ولی حجم مگابایت برای داده برنامه است |
compacts |
مدل حافظه در خانواده Index که فقط به چند کیلو بایت که برنامه اجازه ذخیره شدن میدهد ولی حجم مگابایت برای داده برنامه است |
subroutine |
بخشی از برنامه که تابع مورد نظر را انجام میدهد و در هر زمان از داخل برنامه اصلی قابل فراخوانی است |
linear programming |
برنامه ریزی خطی طرح ریزی عملیات صنعتی ونظامی برحسب خطوط مشخص ومعین |
link |
تعداد دستورات کامپیوتری در برنامه که در هر زمان قابل فراخوانی هستند و کنترل به دستور بعدی به برنامه اصلی برمی گردد |
scheduled fire |
اتشهای برنامه ریزی شده اتشهای طبق برنامه |
elegant |
یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند |
melic |
خواندنی |
unputdownable |
خواندنی |
readable |
خواندنی |
singable |
خواندنی |
call in |
تو خواندنی |
vocals |
خواندنی |
vocal |
خواندنی |
graphics |
پیش نویس توابعی که دستورات گرافیکی استاندارد ایجاد میکنند مثل رسم خط و... که از طریق برنامه قابل صدا کردن هستند تا نوشتن برنامه را ساده کنند |
automatic programming |
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار |
graphics |
شکل برنامه ریزی شده که روی صفحه غیرگرافیکی بجای حرف قابل نمایش است که در سیستمهای ویدیویی برای نمایش تصاویر ساده به کار می رود |
lyric |
سرودی خواندنی |
read only |
فقط خواندنی |
read only |
تنها خواندنی |
multiread feeding |
خورش چند خواندنی |
opens |
فایل خواندنی و نوشتنی |
open |
فایل خواندنی و نوشتنی |
closet drama |
نمایشنامه خواندنی درخانه |
opened |
فایل خواندنی و نوشتنی |
read only storage |
انباره فقط خواندنی |
machine readable |
خواندنی توسط ماشین |
read/write file |
فایل خواندنی / نوشتنی |
extend |
در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است |
extends |
در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است |
extending |
در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است |
source |
برنامه پیش از ترجمه نوشته شده در زبان برنامه نویسی توسط برنامه نویس |
object oriented |
روش برنامه نویسی مثل ++C که هر قطعه برنامه به عنوان یک شی که در ارتباط با سایر اشیا است در برنامه به کار می رود |
access time |
زمان لازم برای یافتن فایل یا برنامه در حافظه اصلی یا حافظه جانبی |
planned economy |
اقتصاد برنامه ریزی شده اقتصاد با برنامه |
planned economies |
اقتصاد برنامه ریزی شده اقتصاد با برنامه |
landing schedule |
برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود |
machine readable information |
اطلاعات خواندنی توسط کامپیوتر |
swapped |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
swops |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
swopping |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
swopped |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
swaps |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
jobs |
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند |
job |
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند |
swap |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
overlaying |
کل برنامه بزرگتر از کل حافظه اصلی است و ما بر این فضا در حافظه بار میشود و در صورت لزوم |
overlays |
کل برنامه بزرگتر از کل حافظه اصلی است و ما بر این فضا در حافظه بار میشود و در صورت لزوم |
overlay |
کل برنامه بزرگتر از کل حافظه اصلی است و ما بر این فضا در حافظه بار میشود و در صورت لزوم |
dynamic data exchange |
در ویندوز ماکروسافت و OS/2 روشی که در آن دو برنامه فعال می توانند دادههای خود را رد و بدل کنند یک برنامه از سیستم عامل می خواهد تا بین دو برنامه اتصال برقرار کند |
programming |
برنامه ریزی |
managements |
برنامه ریزی |
schematization |
برنامه ریزی |
planning <adj.> |
برنامه ریزی |
management |
برنامه ریزی |
schedule |
برنامه ریزی کردن |
ex ante |
برنامه ریزی شده |
planning system |
نظام برنامه ریزی |
centeralized planning |
برنامه ریزی متمرکز |
consolidated planning |
برنامه ریزی تلفیقی |
population planning |
برنامه ریزی جمعیت |
central planning |
برنامه ریزی مرکزی |
macroplanning |
برنامه ریزی کلان |
work out <idiom> |
برنامه ریزی کردن |
square away <idiom> |
برنامه ریزی کردن |
optimal planning |
برنامه ریزی بهینه |
educational planning |
برنامه ریزی اموزشی |
economic planning |
برنامه ریزی اقتصادی |
planning principles |
اصول برنامه ریزی |
programmed |
برنامه ریزی شده |
planning model |
الگوی برنامه ریزی |
comprehensive planning |
برنامه ریزی جامع |
programs |
برنامه ریزی کردن |
agricultural planning |
برنامه ریزی کشاورزی |
personnel development |
برنامه ریزی استخدامی |
program |
برنامه ریزی کردن |
national planning |
برنامه ریزی ملی |
rural planning |
برنامه ریزی روستائی |
sectoral planning |
برنامه ریزی بخشی |
imperative planning |
برنامه ریزی اجباری |
adhoc planning |
برنامه ریزی روزمره |
planning horizon |
مدت برنامه ریزی |
planning horizon |
افق برنامه ریزی |
state planning |
برنامه ریزی دولتی |
planning cycle |
دوره برنامه ریزی |
regional planning |
برنامه ریزی منطقهای |
financial planning |
برنامه ریزی مالی |
contract scheduling |
برنامه ریزی قرارداد |
centralized planning |
برنامه ریزی متمرکز |
goal programming |
برنامه ریزی ارمانی |
quantitative programming |
برنامه ریزی کمی |
plans |
برنامه ریزی کردن |
develop |
برنامه ریزی و تولید |
social planning |
برنامه ریزی اجتماعی |
development planning |
برنامه ریزی توسعه |
overall planning |
برنامه ریزی کلی |
family planning |
برنامه ریزی خانواده |
production planning |
برنامه ریزی تولید |
schedules |
برنامه ریزی کردن |
corporate planning |
برنامه ریزی شرکت |
timing |
برنامه ریزی زمانی |
dietetics |
برنامه ریزی غذایی |
develops |
برنامه ریزی و تولید |
curriculum development |
برنامه ریزی درسی |
dynamic programming |
برنامه ریزی پویا |
quadratic programming |
برنامه ریزی غیرخطی |
scheduled |
برنامه ریزی کردن |
programming methods |
روشهای برنامه ریزی |
optimal planning |
برنامه ریزی مطلوب |
product planning |
برنامه ریزی محصولات |
plan |
برنامه ریزی کردن |
linear programming |
برنامه ریزی خطی |
devised |
برنامه ریزی یا ساخت یک سیستم |
devises |
برنامه ریزی یا ساخت یک سیستم |
devising |
برنامه ریزی یا ساخت یک سیستم |
planned saving |
پس انداز برنامه ریزی شده |
devise |
برنامه ریزی یا ساخت یک سیستم |
manpower planning |
برنامه ریزی نیروی انسانی |
generalized planning |
برنامه ریزی تعمیم یافته |
decentralized planning |
برنامه ریزی غیر متمرکز |
gosplan |
سازمان برنامه ریزی شوروی |
impulse buying |
خرید بدون برنامه ریزی |
production resource planning |
برنامه ریزی منابع تولید |
programmed switch |
گزینه برنامه ریزی شده |