English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
Other Matches
application program interface میانجی یا رابط برنامه کاربردی
program control کنترل برنامه
control program برنامه کنترل
master control program شاه برنامه کنترل
master control program برنامه کنترل اصلی
input control program برنامه کنترل ورودی
job control program برنامه کنترل برنامه
stock control program نرم افزاری که برای کمک به مدیریت انبار در تجارت طراحی شده است
automatic program control کنترل برنامه بطور خودکار
interface human machine interface امکانات بهبود رابط ه بین کاربرد و سیستم کامپیوتری
protocol پیش نویس سند
protocol خلاصه مذاکرات معاهده و اتفاق نسخه اول و اصلی مقاوله نامه مقدماتی
protocol صورت جلسه کنفرانس
protocol پیوند نامه
protocol پروتکل
protocol صورت جلسه ازمایش
protocol مقاوله نامه نوشتن
protocol تشریفات
protocol اداب ورسوم
protocol مقاوله نامه موافقت مقدماتی
protocol پیش نویس معاهده
protocol استانداردهای بتادل داده بین هر سیستم کامپیوتری با تایید استاندارد
protocol سیگنال ها و کدها و قوانین از پیش توافق شده , برای تبادل داده بین سیستم ها
protocol ارتباطی بین واحدهادرایستگاههای کاری مختلف که قواعد و فرمت هایی را برای مبادله پیام ها تعریف میکند
protocol قرارداد
Protocol must be observed. تشریفات باید رعایت شود
final protocol مقاوله نامه یا موافقتنامه نهایی
additional protocol مقاوله نامه اضافی یا تکلمه
chief of protocol رئیس تشریفات
communications protocol پروتکل ارتباطات
communications protocol پروتکل مخابراتی
communication protocol پروتکل ارتباطی
protocol of signature protocol
the rules of protocol قوانین قرارداد [صورت جلسه کنفرانس]
Microcom Networking Protocol سیستم تشخیص و تصحیح خطا سافت Microcom Inc که در مودم ها و نرم افزار ارتباطی به کار می رود
character oriented protocol پروتکل با گرایش کاراکتری پروتکل کاراکترگرا
Apple filing protocol روش ذخیره سازی فایل ها روی سرور شبکه که از طریق یک کامپیوتر Macintosh Apple قابل دستیابی است
file transfer protocol پروتکل انتقال فایل
Chief of protocol. Master of ceremonies. رئیس تشریفات
secure hypertext transfer protocol گسترش پروتکل ارسالی HTTP که امکان وجود یک بخش کدگذاری شده بین جستجوگر وب کاربر و وب سرور امن را ایجاد میکند
secure encryption payment protocol سیستمی که یک اتصال امن بین جستجوگرکاربر ووب سایت فروشنده ایجاد میکند تا کاربران بتوانند قیمت کالاها را روی اینترنت بپردازند
simple network management protocol سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
interface و به عنوان پردازنده واسط عمل میکند
interface یچ بسته که با جریان داده کار میکند
interface کامپیوتری که ارسال داده بین پردازنده و ترمینال یا شبکه را کنترل میکند
interface میانجی
interface سطح مشترک
interface دفتر مشترک قسمتها
interface وجه مشترک
interface مداری که به داده کنترل شده به صورت ورودی یا خروجی CPU باشد
interface تخته جانبی که به کامپیوتر امکان میدهد تا با وسایل مشخصی واسط باشد یا استاندارد مشخصی را رعایت کند
interface استاندارد بیان کننده سیگنالهای واسط نرخ ارسال و توان برای اتصال ترمینال به مودم
interface وصل کردن از طریق رابط
interface رابط
interface فاصل
interface واسط واحد پردازش و باس IEEE
interface مداری که داده موازی را در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند و برعکس تا به داده سریال امکان ارسال یا دریافت از وسایل دیگر بدهد.
interface مدار کامپیوتری را اتصالی که به داده موازی امکان ارسال و دریافت میدهد.
interface پورت ورودی /خروجی موازی و واسط DMA است
interface که شامل : کانال ورودی /خروجی
interface استاندارد باس واسط بین کامپیوتر و قطعه آزمایشگاهی
interface نرم افزاری که به برنامه ها و داده یک سیستم امکان اجرا در دیگری را میدهد
interface واسط
interface 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
eia interface یک رابط استاندارد میان دستگاههای جانبی وریزکامپیوترها و مدمها وترمینالها
communication interface میانجی ارتباطی
centronics interface واسط چاپ موازی که توسط Centronics Inc پیشنهاد شده است
serial interface رابط سری
parallel interface رابط موازی
friendly interface ترکیب تجهیزات ترمینالی وبرنامههای کامپیوتری
user interface میانجی کمکی
interface card کارت رابط
centronics interface رابط موازی
standard interface واسطه استاندارد
standard interface رابط استاندارد
expansion interface حافظه جانبی وسایر دستگاههای جانبی رابه یک کامپیوتر اصلی اضافه کند
expansion interface تخته مدار که به یک فردامکان میدهد تا گردانندههای دیسک
electrical interface تداخل الکتریکی
graphical user interface استفاده میکند و به نرم افزار امکان کنترل آسانتر میدهد. دستورات سیستم که لازم به نوشتن نیستند
graphical user interface میانجی نگارهای کاربر
human machine interface حدی که در ان افراد با ماشین ها محاوره می کنند
input output interface میانگیر ورودی- خروجی
system v interface definition تعریف میانجی سیستم 5
computer interface unit وسیله اتصال دستگاههای جانبی به کامپیوتر
MIDI interface card کارت آداپتور که به اتصالی در PC وصل میشود و امکان ارسال دریافت داده MIDI را فراهم میکند
programmable communications interface رابط مخابراتی برنامه پذیر
network interface card کارت میانجی شبکه
graphical user interface واسط بین سیستم عامل و برنامه و کاربر از تصاویر گرافیکی و نشانه ها برای نمایش توابع یا فایل
general purpose interface میانگیر همه منظوره
man machine interface سخت افزار و نرم افزار طراحی شده برای ارتباط ساده تر کاربر با ماشین
apple desktop interface رابط رومیزی اپل
general purpose interface bus مسیر میانگیر همه منظوره
mail application programming interface که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند
mail application programming interface مجموعه استانداردها
small computer system interface میانجی سیستم کامپیوتری کوچک
musical instrument digital interface میانجی رقمی الات موسیقی
musical instrument digital interface واسط سریال که قط عات الکترونیکی را بهم وصل میکند
fibre distributed data interface II استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال داده مگابایت در ثانیه است . ولی میتواند بخشی از پهنای باند را به کانال آنالوگ کیلو بیت در ثانیه برای داده صوتی یا تصویری اختصاص دهد
fibre distributed data interface استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال دده مگابایت در ثانیه است
enhanced system device interface میانجی دستگاه سیستم پیشرفته
small computer systems interface واسط موازی سریع استاندارد , برای اتصال کامپیوتر به وسایل جانبی
transmission که پاس ولتاژ و ولتاژ صفر توسط اعداد دو دویی نشان داده می شوند
transmission ارسال داده یک بیت در هر زمان
transmission ارتباط فیزیکی بین در نقط ه که امکان ارسال داده را فراهم میکند.
transmission خطای ناشی از اختلال در خط
transmission مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند
transmission وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
transmission ارسال سیگنال ها از یک وسیله به دیگری
transmission مخابره مخابرات
transmission مخابرات ارسال
transmission وسایل ارسال داده مثل رادیو , نور ,..
transmission اندازه گیری مقدار داده در زمان مشخص
transmission ارسال کردن
transmission مخابره
transmission ارسال پیام
transmission سخن پراکنی
transmission فرافرستادن
transmission فرا فرستی
transmission سرایت اسبابی که بوسیله ان نیروی موتور اتومبیل بچرخهامنتقل میشود
transmission ارسال
transmission عبور
transmission انتقال
transmission مخابره کردن
transmission جعبه دنده
transmission گیربکس
transmission فرافرستی
transmission تراگسیل
analog transmission انتقال یا مخابره قیاسی مخابره انالوگ
baseband transmission روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
transmission system سیستم انتقالی
transmission dynamometer توان سنج انتقالی
transmission case گیربکس
synchronous transmission مخابره همگام
synchronous transmission انتقال همزمان
synchronous transmission مخابره همزمان
electricity transmission انتقالالکتریسیته
transmission tower برج انتقال
transmission case جعبه دنده
transmission system دستگاه انتقالی
video transmission ارسال ویدئویی
transmission error خطای مخابره
transmission grating شبکه عبور
worm transmission گیربکس با چرخ دنده حلزونی
transmission of sound انتقال یاعبورصدا
transmission line خط انتقال
transmission line خط مخابرهای
transmission limit محدوده فرافرستی
asynchronous transmission مخابره غیرهمزمان
asynchronous transmission مخابره ناهمگام
asynchronous transmission انتقال غیرهمزمان
asynchronous transmission اطلاعات در فواصل زمانی بدون قاعده و نامنظم به وسیله قراردادن یک بیت شروع قبل از هر کاراکتر ویک بیت خاتمه پس از ان انتقال می یابند
transmission grease گریس جعبه دنده
transmission line سیم انتقال
transmission gear چرخ دنده انتقال
transmission system شبکه انتقال
transmission shaft شفت گیربکس
transmission shaft محور انتقال
transmission security تامین ارسال
transmission security تامین ارسال پیام
transmission ratio نسبت تبدیل جعبه دنده
transmission rate سرعت مخابره
transmission rate نرخ مخابره
transmission oil روغن جعبه دنده
wireless transmission انتقال بی سیم
transmission facility وسیله انتقال
transmission factor ضریب عبور
asymmetric transmission روش ارسال داده که در مودم های سریع استفاده میشود
isochronous transmission ارسال داده آسنکرون روی خط سنکرون
four speed transmission گیربکس چهاردور
power transmission انتقال قدرت
error transmission ارسال خطا
epicyclic transmission یک یاچند چرخ دنده که در داخل یاخارج چرخ دنده دیگری حرکت می کنند
epicyclic transmission جعبه دنده اپی سیکلیک
energy transmission انتقال انرژی
light transmission انتقال نور
negative transmission پخش منفی
power transmission انتقال انرژی
positive transmission پخش مثبت
polar transmission مخابره قطبی
information transmission انتقال اطلاعات
image transmission انتقال تصویر
heat transmission انتقال گرما
neutral transmission مخابره خنثی
parallel transmission مخابره موازی
parallel transmission انتقال موازی
parallel transmission ارسال موازی
end of transmission انتهای مخابره
transmission cable کابلانتقال
digital transmission انتقال دیجیتالی
afferent transmission هدایت اورانی
data transmission مخابره داده
data transmission ارسال داده
data transmission مخابره داده ها
duplex transmission مخابره دورشتهای
transmission security تامین مخابره
serial transmission ارسال سری
social transmission انتقال اجتماعی
simplex transmission مخابره ساده
digital transmission مخابره دیجیتال
digital transmission انتقال رقمی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com