Dictiornary-Farsi | Pineapple does not grow in the North. | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 131 (7 milliseconds)

English	Persian
Pineapple does not grow in the North.	درشمال آناناس عمل نمی آید


Other Matches

pineapple	اناناس
pineapple	آناناس
pineapple juice	آب آناناس
north north east	میان شمال و شمال خاور
to grow [into]	توسعه دادن وضعیت [به]
to grow better	بهبودی یافتن
to grow downwards	کم شدن
to grow downwards	کاسته شدن روبکاهش گذاردن
to grow	سفید شدن
to grow	رنگ باختن
to grow better	بهترشدن
grow up	به سن بلوغ رسیدن
grow up	بالغ شدن
grow up	بزرگ شدن
grow old	پیر شدن
to grow into one	بهم پیوستن
to grow into one	باهم یکی شدن
to grow old	پیر شدن
to grow [into]	گسترش دادن [به]
to grow [into]	بزرگ شدن
to grow [into]	رشد کردن
to grow up	متداول شدن
to grow up	قدکشیدن
to grow up	بالغ شدن
to grow up	کبیرشدن
to grow together	باهم یکی شدن
to grow together	باهم پیوستن
to grow old	بزرگ شدن
grow old	بزرگ شدن
grow	راه زنجیر
grow	بزرگ شدن
grow	روییدن
grow	کاشتن
grow	زیادشدن
grow	ترقی کردن
grow	رستن
grow	رویانیدن
grow	رشد کردن سبز شدن
to grow up	بزرگ شدن
grow	شدن گشتن
to grow in years	پابسن گذاشتن
to grow rich	ثروت بهم زدن
To grow a mustache .	سبیل گذاشتن
To grow a beard .	ریش گذاشتن
to grow rich	توانگر شدن
grow into a habit	عادت شدن
grow in years	سالخورده شدن
grow a beard	ریش گذاشتن
to grow cold	سردشدن
to grow wings	بال درآوردن
grow rife	فراوان یا متداول شدن
to grow fat	فربه شدن
to grow a beard	بگذارند ریششان بزرگ شود
to grow fat	چاق شدن
to grow dark	تاریک شدن
to grow in years	سالخورده شدن
money does not grow on tree <idiom>	پول که علف خرس نیست
let grass grow under one's feet <idiom>	زیرپای کسی علف سبز شدن
north	در شمال
north <adj.>	شمال
north	روبه شمال
north	باد شمال
north	شمالی
north	شمال
Money doesnt grow on trees.	پول که علف خرس نیست
Dont let the grass grow under your feet.	نگذار وسط اینکار باد بخورد ( وقفه بیافتد )
north-westerly	وابسته بشمال باختر
north-easterly	وابسته بشمال خاور
north easterly	شمال شرقی
north easterly	درشمال خاور
north easterly	وابسته بشمال خاور
north-west	شمال غربی در شمال غرب
north-eastern	از شمال خاوری
north-eastern	به سوی شمال شرق
north-eastern	وابسته به شمال شرق ایالات متحده
north-west	شمال غرب
north-easterly	درشمال خاور
North Sea	دریایشمالی
north-westerly	در شمال باختر
North Korea	کرهشمالی
north-westerly	شمال غربی
north westerly	در شمال باختر
north westerly	وابسته بشمال باختر
north star	ستاره شمالی
north westerly	شمال غربی
north-eastern	رو به شمال شرق
north-east	شمال شرق
north briton	اسکاتلندی
compass north	شمال مغناطیسی
compass north	شمال قطب نما
grid north	شمال شبکه
North Pole	قطب شمال
net north	نت نورت
north britain	اسکاتلند
true north	شمال واقعی
north-east	شمال شرقی در شمال شرق
north western	شمال غربی
north-western	شمال غربی
magnetic north	شمال مغناطیسی
true north	شمال حقیقی
true north	شمال جغرافیایی
north by cast	میان شمال و شمال شرقی
north circle	دایره شمالگان
north country	انگلستان شمالی
north wester	باد شمال باختر
north west	در حال باختر
north west	شمال غرب شمال غربی
north west	شمال باختر
north wind	باد شمال
north star	جدی
north star	ستاره قطبی
on the north side of	پهلوی من بنشینید
the north pole	قطب شمال
north easter	باد شمال خاور
north east	شمال خاور
north-easterly	شمال شرقی
north east	شمال شرق شمال شرقی
north wester	باد کج
north east	در شمال خاور
the north star	ستاره قطبی یا شمالی
Absence makes the heart grow fonder. <proverb>	جدایى و دورى , باعث افزایش علاقه و دوستى مى شود.
this line lies north	این خط شمالی
this line lies north	جنوبی است
celestial north pole	قطب شمال عالم
north light roof	بام شمال نور
magnetic north pole	قطب شمال مغناطیسی
North Atlantic Treaty Organization	ناتو
north atlantic treaty organization (nato	پیمانی که در 9491 باشرکت 51 کشور به وجود امدو هدف ان در واقع مقابله نظامی با پیمان ورشو وبلوک شرق است
north atlantic treaty organization (nato	سازمان پیمان اتلانتیک شمالی
major North American road signs	عمدهترینعلائمجادهایدرآمریکایشمالی