English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 81 (6 milliseconds)
English Persian
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
Search result with all words
stack pointer اشاره گر پشته
Other Matches
pointer اشاره گر
pointer نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
pointer متغیر در برنامه کامپیوتری که حاوی آدرس داده یا دستورالعمل است
pointer فایلی از نشانه گرها مربوط به حجم زیادی از داده ذخیره شده
pointer خط کش بلند
pointer اشاره کننده نشان گیرنده عقربه ی دستگاه اندازه گیری
pointer شاهین ترازو
pointer سگ شکاری یابنده شکار
pointer متصدی کنترل درجه توپ
pointer متصدی کنترل ارتفاع لوله توپ
arrow pointer پیکان کوچکی است که می توانید آنرا با استفاده از mouse حرکت دهید
pointer chasing تعقیب اشاره گرها
pointer chain زنجیر اشاره گرها
nil pointer نشانه گر برای نشان دادن انتهای لیست زنجیره موضوعات
forward pointer اشاره گری که محل داده بعدی در یک ساختار داده را بیان میکند
nil pointer اشاره گری که برای بیان انتهای یک لیست پیوندی بکارمی رود
cell pointer اشاره گر سل
maximum demand pointer عقربه مصرف حداکثر
stack ذخیره موقت داده , ثباتها پاس رهایی که داده اضافه شده از همان انتهای لیست بازیابی میشود. مراجعه شود به Lifd
stack up جمع کردن اندازه گرفتن
stack انباشتن پشته کردن
stack پشته کردن
stack up روی هم انباشتن
stack روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stack برنامه کاربردی که از سیستم Apple maxintosh Hyper cord استفاده میکند
stack چاتمه کردن تفنگ
stack دودکش ناو
stack کومه کردن
stack توده کردن
stack قفسه کتابخانه
stack مقدارزیاد
stack پشته
stack بسته
stack توده
stack کومه
stack خرمن
stack دودکش دسته
stack جمع اوری و منظم کردن وسایل
stack ردیف کردن وسایل و تجهیزات
stack آدرس ابتدا پایانه پشته
stack پیام خطا که وقتی نمایش داده میشود که حافظه خالی در کامپیوتر نباشد درصد نیاز برنامه
stack ذخیره موقت صفحات در سیستم حافظه مجازی
stack محلی که نشانه گر شبکه به آن اشاره میکند
stack انباشته
stack انباشتن
stack قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stack لوله اگزوز
stack ناودان
stack توده اجر
stack ثبات آدرس که حاوی محل دادهای است که بیشتر استفاده می شوند یا آدرس دستور بعدی که باید پردازش شود
stack ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند
stack memory حافظه پشتهای
stack register ثبات پشته
stack the defence ارایش دفاعی
stack indicator پشته نما
stack wash تخلیه هوا به علت فشار گازدودکش ناو
wheat stack خرمن کومه گندم
exhaust stack لولهاگزوز
To stack the cards . ورق زدن ( تقلب درقمار )
stack the cards <idiom> برای کسی نقشه کشیدن
chimney-stack [دودکشی با یک یا دو دور رو آجری]
stack indicator نماینده پشته
stack arms تفنگها راچاتمه کنید
chimney stack میله دودکش
hay stack کومه علف خشک
program stack پشته برنامه
push up stack سیستم صف ذخیره سازی موقت که آخرین موضوع اضافه شده در انتهای لیست فرار می گیرد
push down stack پشته
push down stack پایین فشردنی
push down stack مجموعهای از مکانهای حافظه یا ثباتهای کامپیوترکه لیستی از نوع push-down را اجرا می کنند
row stack فاصله ردیفهای انبار از دیوار
row stack فاصله اماد از دیوار
smoke stack دودکش
stack arms فرمان چاتمه فنگ
stack arms چاتمه کردن تفنگها
chimney stack دودکش
push pop stack ثباتی که اطلاعات را ازشمارنده برنامه گرفته ومکانهای ادرس دستورالعمل را بر مبنای "انکه اول رفته اخر خارج شود" ذخیره میکند
soil and waste stack کیسهخاکوفضولات
wall stack section بخشدودکشدیواری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com