English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 160 (8 milliseconds)
English Persian
Print Manager امکان نرم افزاری که بخشی از ماکروسافت ویندوز است و برای مدیریت صفحه چاپ به کار می رود
Other Matches
dp manager مدیر داده پردازی
manager یس بخش در شرکت
manager نرم افزار انتهایی مط لوب برای کاربر که امکان دستیابی راحت به دستورات سیستم عامل میدهد
manager ل کامپیوترها و شبکه در شرکت
manager امکان نوشتن متن به ذخیره سازی و بازیابی ویرایش و چاپ
manager برنامهای که رکوردها را نگهداری میکند و به آنها دستیابی دارد و آنها را پردازش میکند
manager نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند
manager و نیز آدرس شیار را
manager و بخشهای فایل را در نظر می گیرد
manager مباشر
manager کارفرما
manager مدیر تیم
manager مدیر مسابقه بوکس
manager مدیر
manager بخشی از سیستم عامل دیسک که فضای دیسک را به فایلها اختصاص میدهد
project manager مدیر پروژه
micro manager مدیر ریزکامپیوترها
library manager مدیر کتابخانه
LAN Manager سیستم عامل شبکه توسعه یافته توسط ماکروسافت برای PC
item manager مدیریت اقلام تدارکاتی
item manager مدیر اقلام
staff manager رئیس کارگزینی
stores manager مدیر انبارها
edp manager مدیرداده پردازی الکترونیکی
acting manager کفیل
town manager شهردار انتصابی
bank manager رییسبانک
general manager مدیر باشگاه
office manager رئیس اداره
program manager بخش اصلی ویندوز که کابر می بیند
project manager مدیر طرحها
project manager مدیر پروژه ها
record manager مدیر رکورد
sale manager مدیر فروش
presentation manager برای 2/OS که بطورمشترک توسط شرکتهای
presentation manager تهیه شده است IB , icrosoftیک میانجی رابط نگارهای ورابط برنامه نویسی کاربردی
presentation manager واسط کار به گرافیک تامین شده توسط سیستم عامل OS/2
sales manager مدیر فروش
site manager رئیس کارگاه
personnel manager مدیر استخدام
operation manager مدیر عملیات
office manager رئیس دفتر
program manager مدیر برنامه ها
file manager مدیر فایل
stage manager مدیر نمایش
stage manager کارگردان نمایش
personal information manager برنامه مدیریت اطلاعات شخصی
computer operations manager مدیر عملیات کامپیوتر
computer center manager مدیر مرکز کامپیوتر
data base manager مدیر پایگاه داده
data processing manager مدیر پردازش داده
adobe type manager مدیر انواع فونت ادوبی
adobe type manager استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
army class manager activity سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
Being a junior clerk is a far cry from being a manager . کارمند عادی بودن کجا و رئیس بودن کجا
print مشابه 7861
print عنوان و..
print طبق کدهای توکار و... برای تنظیم حاشیه
print دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print روش ترتیب دادن به متن هنگام چاپ
print به جای چاپ یک حرف
print حروف خاص ارسالی به چاپگر که آنرا هدایت میکند برای انجام یک تابع یاعمل
print عمل محصول نرم افزاری که به کاربر امکان میدهد که نحوه فاهر شدن صفحه هنگام چاپ را نشان دهد
print out چاپ اطلاعات ذخیره شده در کامپیوتر با چاپگر
print گراوور
off print چاپ دوم باره چیزی که ازمجله یا نگارشهای دیگری گرفته شده باشد
print عکس چاپی
print مواد چاپی
print چاپ کردن
print چاپ
print طبع
print منتشرکردن
print ماشین کردن
print باسمه
print بازوی متحرک در چاپگر wheel-daisy که حروف آهنی را روی ریبون چاپگر قرار میدهد ورودی کاغذ علامت می گذارد
print آخرین صفحه چاپ شده
print کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
to print out چاپ کردن در عکاسی
print به italic
print فرمان PRINT
print حروف جوهری روی کاغذ
print برود
out of print <adj.> چاپ کالا تمام شده
print توقف موقت چاپگر هنگام چاپ
print قرار دادن حروف یا عددها در جوهر روی کاغذ
print تعداد حروف که یک قطعه میتواند پیش از نیاز به جایگزینی چاپ کند
print فایل در صف چاپ که حاوی تمام حروف که کنترل چاپگر است که برای چاپ یک متن یا صفحه لازم است
print فضای حافظه که کارهای چاپ آماده ارسال به چاپگر را ذخیره میکند
print پس از اتمام کار جاری
print فاهر نوشتن در برخی چاپگرها یا برای متنهای خاص
print کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
print کیفیت متن یا گرافیک چاپ شده
print معمولا با معیار نقط ه در اینچ
print چاپ خودکار تعدادی متن مختلف در صف با سرعت طبیعی چاپگر وقتی کامپیوتر کار دیگری انجام میدهد
print کامپیوتری در شبکه که مخصوص مدیریت صفهای چاپ و چاپگرهاست
print shop بسته گرافیکی ساده که چندین خدمت چاپی را بخوبی انجام میدهد
print reference شماره سری عکس هوایی
print reference شماره عکس هوایی
print queue صف چاپ
print quality کیفیت چاپ
print position موقعیت چاپ
print wheel چرخ چاپ
screen print چاپتصویر
the book is print کتاب برای فروش موجودایت
thrumb print اثر شست
thumb print اثر شست
sprigged print قلمکارگل وبته دار
small print حروف چاپی ریز
small print چاپ ریز
fine print متن چاپ شده با حروف ریز
print washer رنگشور
print position مکان چاپ
thumb print جای شست
ratio print عکس بزرگ شده یا کوچک شده به مقیاس معین عکس معادل
projection print روش تهیه نقشه یا عکس بااستفاده از روش بزرگ کردن یا کوچک کردن فیلم یک عکس دیگر چاپ تصویری
the book is print کتاب زیر چاپ است
annotated print عکس علامت گذاری شده عکس رونویس شده
photo print چاپ عکسی
news print کاغذروزنامه
lithographic print چاپ سنگی
instant print چاپ انی
hoof print جای سم
hoof print اثر سم
foot print رد پا
foot print جای پا
finger print اثر انگشت
cotton print چیت
core print تکیه گاه ماهیچه
contact print چاپ به طریقه تماس
contact print چاپ خشک
blue print تون پلات ابی
blue print فون ابی
blue print زمینه ابی
blue print رسم فنی
photo print چاپ عکس
print letters دستخطی که مانند چاپ یاحروف چاپی باشد
print bar میله چاپ
print drum طبله چاپ
print engine مکانیسم چاپ
print engine موتور چاپ
print hammer چکش چاپ
print hand دستخطی که مانندچاپ یاحروف چاپی باشد
print head نوک چاپ
print head هد چاپ
print element عنصر چاپ
print controller کنترل کننده چاپ
print chain زنجیر چاپ
print dress لباس چیتی
print dress جامه چیت
print density تراکم چاپ
print chart فرمی که برای شرح قالب گزارش خروجی از یک چاپگربکار می رود
merge print program برنامهای که به استفاده کننده اجازه میدهد تافرمهای مشخصی را تولیدکند
print control character کاراکتر کنترل چاپ
finger print department اداره انگشت نگاری
print head drive درایوسرپرینت
print drying rack میلهرنگیخشکشونده
print layout sheet ورقه طرح چاپ
print spooling progarm برنامه ردیف کننده چاپ
General manager . Director general . مدیر کل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com