English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 51 (4 milliseconds)
English Persian
Protocol must be observed. تشریفات باید رعایت شود
Other Matches
observed رعایت کردن
that must be observed واجب الرعایه
observed بجا اوردن
observed نظردادن
observed افهار عقیده کردن
observed معاینه کردن
observed مراعات کردن مشاهده کردن
observed ملاحظه کردن
observed دیدن
observed گفتن برپاداشتن
observed مشاهده کردن
observed دیدبانی کردن
observed altitude ارتفاع حقیقی
observed altitude altitude true : syn
observed chart طرح تیر دیدبانی شده
observed fire تیر دیدبانی شده
observed frequency بسامد مشاهده شده
observed score نمره مشاهده شده
the observed of all observers کسیکه توجه همه سوی اوست
protocol قرارداد
protocol ارتباطی بین واحدهادرایستگاههای کاری مختلف که قواعد و فرمت هایی را برای مبادله پیام ها تعریف میکند
protocol سیگنال ها و کدها و قوانین از پیش توافق شده , برای تبادل داده بین سیستم ها
protocol استانداردهای بتادل داده بین هر سیستم کامپیوتری با تایید استاندارد
protocol پروتکل
protocol صورت جلسه ازمایش
protocol مقاوله نامه نوشتن
protocol تشریفات
protocol اداب ورسوم
protocol پیش نویس سند
protocol مقاوله نامه موافقت مقدماتی
protocol پیوند نامه
protocol پیش نویس معاهده
protocol خلاصه مذاکرات معاهده و اتفاق نسخه اول و اصلی مقاوله نامه مقدماتی
protocol صورت جلسه کنفرانس
communications protocol پروتکل ارتباطات
the rules of protocol قوانین قرارداد [صورت جلسه کنفرانس]
protocol of signature protocol
additional protocol مقاوله نامه اضافی یا تکلمه
communications protocol پروتکل مخابراتی
chief of protocol رئیس تشریفات
final protocol مقاوله نامه یا موافقتنامه نهایی
communication protocol پروتکل ارتباطی
file transfer protocol پروتکل انتقال فایل
Microcom Networking Protocol سیستم تشخیص و تصحیح خطا سافت Microcom Inc که در مودم ها و نرم افزار ارتباطی به کار می رود
Apple filing protocol روش ذخیره سازی فایل ها روی سرور شبکه که از طریق یک کامپیوتر Macintosh Apple قابل دستیابی است
character oriented protocol پروتکل با گرایش کاراکتری پروتکل کاراکترگرا
simple network management protocol سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
secure encryption payment protocol سیستمی که یک اتصال امن بین جستجوگرکاربر ووب سایت فروشنده ایجاد میکند تا کاربران بتوانند قیمت کالاها را روی اینترنت بپردازند
Chief of protocol. Master of ceremonies. رئیس تشریفات
secure hypertext transfer protocol گسترش پروتکل ارسالی HTTP که امکان وجود یک بخش کدگذاری شده بین جستجوگر وب کاربر و وب سرور امن را ایجاد میکند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com