Dictiornary-Farsi | The Physics of Radiation Protection | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (9 milliseconds)

English	Persian
The Physics of Radiation Protection	فیزیک بهداشت
The Physics of Radiation Protection	فیزیک محافظت از پرتو
The Physics of Radiation Protection	بهداشت پرتوی


Other Matches

physics	فیزیک
Health physics	فیزیک بهداشت
chemical physics	فیزیک شیمیایی
Health physics	فیزیک محافظت از پرتو
quantum physics	مکانیک کوانتومی [فیزیک]
Health physics	بهداشت پرتوی
modern physics	فیزیک نوین
modern physics	فیزیک جدید
modern physics	فیزیک مدرن
electron physics	فیزیک الکترونها
to get a pass in physics	در امتحان فیزیک قبول شدن
molecular physics	فیزیک مولکولی
metal physics	فیزیک فلزات
introduction to physics	فیزیک مقدماتی
particle physics	فیزیک ذرات اتمی
particle physics	ریزچه فیزیک
particle physics	فیزیک ذرات
electron physics	فیزیک الکترونی
introduction to physics	مبادی فیزیک
solid state physics	فیزیک حالت جامد
self protection	صیانت نفس حفافت از خود
self protection	حفافت از خود
over protection	تقویت
self protection	برقراری تامین از خود
self protection	دفاع از نفس
protection	پشتیبانی
under protection	تحت الحمایه
protection	اطمینان از اینکه داده توسط کاربر نامجاز کپی نشده است
protection	عملی که مانع کپی گرفتن از دادههای محرمانه افراد بدون اجازه میشود.
protection	عمل حفافت
protection	سیگنال بررسی اینکه آیا بخشی از حافظه توسط برنامه قابل دستیابی است یا خیر
protection	کپی اضافی از فیلم یا نوار اصلی
protection	نگهداری
protection	سد کردن راه حریف نسبت به مهاجمی که در شرف پاس دادن است
protection	خط امان
protection	مانع کپی گرفتن شدن
protection	تیمارداری
protection	حراست حمایت
protection	حفافت
protection	حفظ
protection	محافظت
protection	تامین نامه
protection	نیکداشت
protection	حمایت
hand protection	محافظدستی
rust protection	حفافت در برابر زنگ زدگی
ear protection	محافظگوش
protection ring	حلقه حفافت
feet protection	محافظپا
protection level	سطح حفافت
protection from sin	عصمت
environmetal protection	حمایت محیط زیستی
flood protection	حفافت در مقابل طغیان
head protection	محافظسر
file protection	حفافت فایل
file protection	حفافت پرونده
protection key	کلید حفافت
protection hood	کلاهک یا روپوش محافظ
storage protection	حفافت انباره
memory protection	پشتیبانی ازحافظه
storage protection	حفافت حافظه
lightning protection	با خاموش کننده مغناطیسی
thermal protection	محافظت حرارتی
toe protection	پاشنه بندی
impedance protection	حفافت امپدانس
software protection	حفافت نرم افزاری
overload protection	حفافت بار زیاد
insulation protection	حفافت عایق بندی
overvoltage protection	حفافت فشار زیاد
memory protection	حفافت حافظه
password protection	حفافت به کمک کلمه رمز
x ray protection	حفافت رونتگن
eye protection	محافظچشم
collective protection	حفافت جمعی
collective protection	حفافت گروهی
cathode protection	حفافت کاتدی
block protection	حفافت بلوک
anodic protection	حفافت اندی
bank protection	ساحلبانی
bank protection	حفافت ساحل رودخانه درمقابل تخریبهای ناشی ازجریان
armor protection	حفافت درمقابل ادوات زرهی پوشش زرهی
armor protection	حفافت زرهی
anticorrosive protection	حفافت در برابر خوردگی
bank protection	ساحل داری
consumer protection	حمایت از مصرف کننده
over voltage protection	وسیلهای که باعث میشود منبع تغذیه حد مط لوب را داشته باشد
Under the protection of the law.	درپناه قانون
cell protection	حفافت سل
distance protection	وسیله حفافت فاصله
degree of protection	میزان تامین درجه حفافت
degree of protection	میزان حفافت
data protection	حفافت داده ها
copy protection	محافظت از کپی
environmental protection	حفاظت محیط زیست
copy protection	حفافت دربرابر کپی
copy protection	جلوگیری از اعمال کپی
radiation	پرتو
radiation	پرتوافکنی
radiation	اشعه
radiation	درخشش
radiation	پرتوافکنی پرتوگستری
radiation	تشعشع اتمی
x radiation	پرتو ایکس
x radiation	اشعه ایکس
x radiation	تشعشع اشعه مجهول
radiation	پرتوافشانی
radiation	تشعشع
radiation	برق
radiation	جلا
radiation	تابش
rust protection paint	رنگ ضد زنگ
respiratory system protection	حافظدستگاهتنفسی
overflow protection switch	کلیدحافظآبهایاضافی
protection and indemnity club	باشگاه حفظ منافع و جبران خسارت
indirect bank protection	کناره بندی غیر مستقیم
high tension protection	حفافت فشار قوی
positional protection device	دستگاه حفافت درگاه
anti skid protection	حفافت از لغزش
frost protection preparation	ضدیخ
line differential protection	حفافت دیفرانسیلی خط
power system protection	حفافت سیستم قدرت
heat radiation	تابش گرما
hard radiation	تابش یا پرتو سخت
gamma radiation	پرتو گاما
electronic radiation	تشعشع الکترونی
radiation sickness	بیماری برتابشی
induced radiation	تشعشع القایی
intensity of radiation	شدت تشعشع
wave radiation	تابش موج
ionizing radiation	تابش یون ساز
total radiation	تابش کل
total radiation	تشعشع کل
ultraviolet radiation	تابش فرابنفش
ionizing radiation	تابش یونیزه کننده
vdt radiation	پرتوافکنی VDT
visible radiation	تابش مرئی
visible radiation	طیف مرئی
radiation sickness	بیماری تابشی
radiation sickness	بیماری اشعه
gamma radiation	اشعه گاما
corpuscular radiation	تشعشع ذرهای
blackbody radiation	تابش جسم سیاه
beta radiation	پرتو بتا
beta radiation	اشعه بتا
background radiation	تابش زمینه
annihilation radiation	تابش نابودی
alpha radiation	وقوع طبیعی پرتو
cosmic radiation	پرتو کیهانی
cosmic radiation	تابش کیهانی
directive radiation	تشعشع جهت دار
background radiation	تشعشعات هستهای محیطی تشعشعات محیطی
fluorescent radiation	تشعشع فلورسنت
extraterrestrial radiation	تابشهای ماوراء زمینی
exciting radiation	تابش برانگیزاننده
energy radiation	تابش انرژی
solar radiation	اشعهانرژیخورشیدی
electromagnetic radiation	تابش الکترومغناطیسی
electromagnetic radiation	تابشهای الکترومگنتیک
adaptive radiation	پرتوش سازگار
thermal radiation	تابش حرارتی
prompt radiation	تشعشع کامل
radiation intensity	شدت تابش
radiation ionization	یونش تابشی
radiation ionization	یونش فوتونی
radiation laws	قوانین تابش
radiation loss	گمگشتگی تابش
radiation loss	تلف تشعشع
radiation of heat	تابش
radiation of heat	گرما
radiation of heat	انتقال گرمابوسیله تابش
radiation intensity	شدت تشعشع اتمی
radiation hazard	گزند تابش
radiation constants	ثابتهای تابش
radiation cooling	سرد شدن توسط تابش مستقیم از سطح
radiation efficiency	راندمان تابش
radiation energy	انرژی تابشی
radiation excitation	تحریک تابشی
radiation field	میدان تابش
radiation density	تراکم تابش
radiation hardening	سخت گردانی تابشی
radiation pattern	الگوی تابش
radiation pressure	فشار تشعشع
radiation scattering	انحراف تشعشع اتمی یاالکترومغناطیسی یا حرارتی پخش امواج بصورت کروی پخش همه جانبه امواج
near ultraviolet radiation	تابش فرابنفش نزدیک
nuclear radiation	تشعشع هستهای
microwave radiation	اشعه میکروموجی
neutron radiation	تشعشع نوترونی
soft radiation	تابش نرم
terrestrial radiation	تابشهای زمینی
space radiation	تشعشع رادیویی
radiation scattering	تفرق تابشها
radiation shield	وسیلهای برای جلوگیری ازتابشهای ناخواسته که دراندازه گیری کمیت موردنظرتاثیر میگدارند
radiation source	منبع تشعشع
scattered radiation	تشعشع پراکنده
polarized radiation	تابش قطبیده
thermal radiation	تشعشع حرارتی
ultra violet radiation	تشعشع ماوراء بنفش
magnetic dipole radiation	تشعشع دوقطبی مغناطیسی
black body radiation	اشعه جسم سیاه
kirchhoff radiation law	قانون تابش کیرشهف