Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
The boy is fresh from school.
پسرک تازه مدرسه راتمام کرده
Other Matches
fresh-
اماده
fresh
شیرین
fresh
سرخوش
fresh-
سرخوش
fresh
خنک شدن
fresh
تازه کردن
fresh
خنک ساختن
fresh
بتارزگی
fresh
جسور
fresh
تازه کار ناازموده پر رو
fresh-
شیرین
fresh-
طغیان اب
fresh
باروح
fresh
طغیان اب
fresh-
تر وتازه
fresh-
تازه
fresh-
خنک شدن
fresh-
تازه کردن
fresh-
خنک ساختن
fresh-
بتارزگی
fresh-
جسور
fresh-
تازه کار ناازموده پر رو
fresh-
سرد تازه نفس
fresh-
خنک
fresh-
باروح
fresh-
بانشاط
fresh-
زنده
fresh-
خرم
fresh
بانشاط
fresh
زنده
fresh
<adj.>
پر رو
fresh
<adj.>
گستاخ
fresh
خنک
fresh
<adj.>
بی شرم
fresh
اماده
fresh
<adj.>
دست اول
fresh
سرد تازه نفس
fresh
تازه
fresh
خرم
fresh
تر وتازه
fresh gale
بادی که با سرعت ساعتی 93تا 64 میل بوزد
fresh water
اب گوارا
fresh water
اب شیرین
To be as fresh as a daisy.
تروتازه بودن
fresh breeze
بادی که ساعتی 23 کیلومتربوزد
Shall we go out for some fresh air ?
موافقی برویم کمی هوا بخوریم ؟
Do you have any fresh fruit?
آیا میوه تازه دارید؟
This isn't fresh.
این تازه نیست.
fresh target
هدف جدید
fresh air
هوایآزاد
take fresh heart
دلگرم شدن
as fresh as a daisy
<idiom>
مثل یک دسته گل
Don't get fresh with me!
پررویی نکن !
as fresh as a rose
<idiom>
مثل هلوی پوست کنده
Take a fresh sheet of paper.
یک ورق کاغذ تازه ( نوشته نشده ) بردار
break fresh ground
<idiom>
از راهی تازه به جایی رسیدن
A fresh lease of life.
عمر دوباره
Mild fresh from the cow.
شیر تازه دوشیده شده
to break fresh ground
کارنکردهای راکردن
to break fresh ground
راه نرفتهای رارفتن
fresh water ; fruit juice.
آب شیرین (تازه )؛آب میوه
There is just no comparison between canned vegetables and fresh ones.
سبزیجات کنسرو شده و سبزیجات تازه اصلا قابل مقایسه نیستند.
Fresh flowers (fruit,eggs,milk).
گل ( میوه ،تخم مر غ ،شیر )تازه
to go to school
باموزشگاه رفتن
school
تادیب یا تربیت کردن
school
جماعت
first school
پایهدبسبان
school
گروه
to go to school to
یاد گرفتن یا تقلید کردن از
school
دسته ماهی
school
دسته
school
مکتب علمی یافلسفی
school
تدریس درمدرسه
school
تحصیل در مدرسه
school
دبیرستان
first school
-مخصوصبچههایبین5تا9سال
school
مکتب دبستان
school
جماعت همفکر
school
اموزشگاه
to go to school
درس خواندن
go to school
خواننده میله نوری
school
گروه پرندگان
school
دانشکده
school
مکتب
the school is out
مدرسه تعطیل است
school
پیروان یک مکتب اموزشگاه
school
مدرسه
school
رام کردن وعادت دادن
school
مرکز اموزش نظامی
school
مکتب نحله
school
بمدرسه فرستادن درس دادن
school
تربیب کردن
school
تربیت اسب
vocational school
اموزشگاه حرفهای
to leave school
ازتحصیل دست کشیدن
day school
مدرسهای که فقط در روز کلاس دارد
to leave school
ترک تحصیل کردن
school age
سن مدرسه
to leave school
ازاموزشگاه یامدرسه بیرون رفتن
training school
اموزشگاه حرفهای
day school
مدرسهی روزانه
zurich school
مکتب زوریخ
training school
کاراموزگاه
wurzburg school
مکتب وورتسبورگ
vienna school
مکتب وین
school phobia
مدرسه هراسی
school readiness
امادگی ورود به مدرسه
technical school
اموزشگاه فنی
secondery school
دبیرستان
school year
سال تحصیلی
school truancy
مدرسه گریزی
secondery school
مدرسه متوسطه
technical school
مدرسه فنی
school teacher
اموزگار
technical school
هنرستان دبیرستان فنی
theological school
مدرسه علوم دینی
school slang
اصطلاح ویژه اموزشگاه
school report
گزارش اموزشگاه
school psychology
روانشناسی اموزشگاهی
school psychologist
روانشناس اموزشگاهی
special school
اموزشگاه استثنایی
old school tie
کراوات ویژهی دانش آموزان هر مدرسه
I must take the kid to school .
باید بچه راببرم مدرسه
It is some distance to the school .
تا مدرسه فاصله زیاد است
drop out (of school)
<idiom>
ترک مدرسه
pre-school
مهدکودک
to be moved to another school
به آموزشگاه دیگری فرستاده شدن
to enrol somebody at a school
کسی را در آموزشگاه ای نام نویسی کردن
Glasgow School
[نامی برای معماری ها و طراحی های همزمان در گلاسکو]
school shooting
تیراندازی در مدرسه
Since I left school.
ازوقتیکه مدرسه را ترک کردم
The last school day.
آخرین روز مدرسه
old school tie
سر سپردگیها و دوستیهای آموختگان این نوع مدارس
pre-school
شیرخوارگاه
pre-school
وابسته به سنین 2 تا 5 سالگی
pre-school
پیش دبستانی
prep school
دبیرستان آمادگی برای ورود به دانشگاه
school age
سن آغاز تحصیل
school age
سالهای تحصیل
Sunday School
مدرسهی یکشنبه
school zone
قلمرومدرسه
business school
مدرسهیا دانشکدهاقتصادیوتجاری
driving school
آموزشگاهرانندگی
graduate school
دفتریدرآمریکایشمالیکهبهافرادفارغالتحصیلآموزشمیدهدgovernment
school friend
دوستمدرسهای
school-leaver
کسیکهبتازگیازمدرسهفارغشدهاست
mixed school
اموزشگاه مختلط اموزشگاهی که پسران ودختران با هم درس می خوانند
kailyard school
مکتب نویسندگی درباره اسکاتلند
industrial school
اموزشگاه حرفهای مدرسه صنعتی
hedge school
اموزشگاه پست
foundation school
اموزشگاه موقوف
finshing school
مدرسه تکمیلی دختران
banking school
مکتب بانکداری
austrian school
مکتب اتریشی
austrian school
یزر و بوهم باورک
association school
مکتب تداعی
school of law
دانشکده حقوق
leipzig school
مکتب لایپزیک
mathematical school
مکتبی که مسائل اقتصادی را از دیدگاه ریاضی مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد از جمله اقتصاددانان این مکتب میتوان از استانلی جونز و لئون والراس نام برد
mathematical school
مکتب ریاضی
maternal school
اموزشگاهی که درانجا مانند مادرازکودک نگهداری میشود
maternal school
کودکستان
hedge school
مکتب اموزشگاهی که درهوای ازاددایربود
manchester school
مکتب انگلیسی طرفدار ازادی مبادله
manchester school
مکتب منچستر
liberal school
مکتب اقتصادی کلاسیک
liberal school
مکتب ازادی اقتصادی
grammar school
مدرسه ابتدایی
grade school
مدرسه ابتدایی
summer school
کلاس تابستانی
infant school
کودکستان
primary school
دبستان
elementary school
دبستان
high school
دبیرستان
high school
مدرسه متوسطه دبیرستان
secondary school
دبیرستان
junior school
دوره اول دبیرستان
middle school
دبیرستان
comprehensive school
اموزشگاه جامع
nursery school
کودکستان
nursery school
مدرسه بچههای کمتر از پنج سال
summer school
مدرسه تابستانی
public school
دبیرستان شبانه روزی مدرسه عمومی
preparatory school
اموزشگاه امادگی
private school
اموزشگاه خصوصی
private school
مدرسه ملی
trade school
مدرسه حرفهای
night school
اموزشگاه شبانه
boarding school
اموزشگاه شبانه روزی
finishing school
اموزشگاهی که زنان جوان رابرای دخول درجامعه اماده ومهذب میسار
monetary school
مکتب پولی
school pence
پول هفتگی اموزشگاه
school drop out
ترک تحصیل کرده
school divine
اموزگارالهیات
school divine
طلبه
school counselor
مشاور مدرسه
school center
مرکز اموزش
salpetriere school
مکتب سالپتریر
resident school
مدارس حضوری یا مدارسی که شاگرد عملا در کلاس حاضر میشود
reform school
مدرسه تهذیب اخلاقی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com