Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 110 (6 milliseconds)
English
Persian
The painting is only a copy.
این نقاشی فقط کپی
[از اصل]
است.
Other Matches
painting
نقاشی
painting
پرده
painting and the like
نقاشی و مانند ان
painting brush
قلم مو
landscape painting
منظره سازی
sand painting
نقاشی روی شن
vase painting
نقاشی روی سفال
finger painting
نقاشی با انگشت
mend the painting
رواندود کردن با رنگ
oil painting
نقاشی رنگ روغنی
oil painting
روغنی
oil painting
نقاشی بارنگ
finger painting
پخش رنگ باانگشت
wall painting
نقاشی دیواری
finger painting
نقاشی انگشتی
painting knife
چاقوینقاشی
Oil painting .
نقاشی رنگ روغن
his painting lacked repose
نقاشی وی توافق
his painting lacked repose
نداشت
To fake an oil – painting .
یک تابلوی نقاشی قلابی درست کردن
flat coat
[painting]
لایه صاف رنگ
This painting has a green background.
زمینه این تابلو سبز است
oil on canvas
[painting technique]
رنگ روغنی نقاشی روی کرباس
[شیوه نقاشی]
The painting portrays the death of Nelson.
این نقاشی مرگ نلسون را مجسم می کند .
copy
نمونه ساختن
to copy
در امتحان
[با نگاه کردن روی همسایه]
تقلب کردن
copy
سواد
copy
رونویس کردن
copy
استنساخ کردن
copy
نمونه
copy
دستور سیستم عامل که محتوای یک فایل را روی فایل دیگر در رسانه ذخیره سازی کپی میکند
copy
بدل سازی کردن
copy
کپی برداری
copy
جلد
copy
نسخه
copy
تهیه نمونه اولیه از هر چیزی فرمان COPY در سیستم عامل DOS
copy
رونوشت
copy
نسخه برداری
copy
کپیه کردن رونویسی کردن
copy
نگهبان مخابراتی
copy
پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
copy
کپی
copy
کپیه
true copy
رونوشت مطابق با اصل
tape copy
پیام ضبط شده روی نوارضبط
pirate copy
نسخه غیر قانونی چاپ شده
copy for private use
نسخه برای استفاده شخصی
tape copy
پیام نوار شده
straightforward copy
کپیه عین اصل
soft copy
نسخه غیر چاپی
soft copy
نسخه غیر ملموس
pirate copy
نسخه سرقت شده
copy protection
محافظت از کپی
be a carbon copy
<idiom>
دقیقا مثل دیگری بودن
cheap copy
بدل قلابی
She is a bit too copy .
خیلی ناز دارد ( ناز میکند )
examined copy
نسخه بررسی شده
certified copy
رونوشت گواهی رسمی شده
copy quantity
مقدارکپی
foul copy
مسوده
back copy
نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
presentation copy
نسخه قدیمی
make a copy of
سواد برداشت
copy plot
تکثیر از روی نسخه اصلی
carbon copy
رونوشت کاربنی
copy milling
الگوتراشی
copy machining
الگوتراشی
fair copy
نسخه درست
copy holder
گیره کاغذ
copy fitting
مطابقت کپی
copy editing
ویرایش کپی
copy book
دفتر کپیه
attested copy
رو نوشت مصدق
cetified copy
رونوشت مصدق
certified copy
رونوشت مصدق
authorization to copy
اجازه ناشر نرم افزار به کاربر برای کپی کردن از برنامه در تعدادی معین
backup copy
نسخه پشتیبان
backup copy
کپی پشتیبان روگرفت پشتیبان
abdominos'copy
شکم بینی
copy protect
یچ برای جلوگیری از کپی گرفتن از یک دیسک
copy protect
یچی که مانع از کپی گرفتن از دیسک میشود
copy protection
جلوگیری از اعمال کپی
office copy
رونوشت مصدق
certified copy
سواد مصدق
make a copy of
رونوشت برداشتن
cetified copy
سواد مصدق
carbon copy
کپی نسخه غیراصل
hard copy
نسخه ملموس خروجی چاپی
hard copy
نسخه چاپی
foul copy
چرک نویس
copy protection
حفافت دربرابر کپی
dead copy
اخبارچیده شده
dead copy
اخبارکهنه
exact copy
رونوشت عین
carbon copy
ورق کاربن
carbon copy
رونوشت
blind carbon copy
در پست الکترونیکی روش ارسال پیام به چندین کاربر که برای سایرین شناخته شده نیست
He's a carbon copy of his father.
کپی پدرش است.
hard-copy output
نسخه
[خروجی]
چاپی
live copy paste
کپی الصاق مستقیم
fair or clean copy
پاکنویس
copy output mode
روکشخروجیکپی
copy of his letter is here with enclosed
رونوشت نامه وی ضمیمه است
press copy book
دفتر کپیه
copy letter book
دفتر کپیه
camera ready copy
کپی اماده تکثیر
blind copy receipt
در پست الکترونیکی روش ارسال پیام به چندین کاربر که برای سایرین شناخته شده نیست
rough or foul copy
چرک نویس
colour hard copy device
اسباب نسخه چاپی رنگی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com