English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
They have had their differences for a long time . مدنتهااست با هم اختلاف دارند
Other Matches
long-time دراز مدت
long-time دیرین
Hi stranger!Long time no see! چه عجب ( که شمارادیدیم ) !
I havent seen you for a long time. مدتها است که شما را ندیده ام
to be a long time in the coming خیلی طولش میدهد تا بیاید [برسد]
He is a long time coming. او [مرد] خیلی طولش می دهد [دیر می کند] .
He held me up [slowed me down] for a long time. او [مرد] من را خیلی معطل کرد.
I havent heard of her for a long time. مدتها است از او خبری ندارم
differences فرق
differences تفاوت
differences اختلاف
differences تفاضل
differences تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
differences اختلاف دو چیز
differences of opinion اختلاف عقیده [نظر]
individual differences تفاوتهای فردی
sex differences تفاوتهای جنسی
The root of exisiting differences. ریشه اختلافات موجود
Dont be long. Step on it . Dont take long over it . Get a move on. طولش نده (زود باش )
I'll let you know when the time comes ( in due time ) . وقتش که شد خبر میکنم
long دیر گذشته ازوقت
come a long way <idiom> برنامه بزرگی ریختن
long :اشتیاق داشتن
as long as <idiom> به شرط اینکه ،به این شرط که
long میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long- کشیده
long مناسب بودن
long طی مسافت زیاد توپ
how long since is it? چندوقت است
for long مدت زیادی
for long خیلی
not long a go همین تازگی ها
long دراز
long طولانی طویل
long مدید
long کشیده
long course استخر 05 متر
How long will it take? چقدر طول می کشد؟
long- مناسب بودن
get a long with you بروپی کارت
go long تلاش درپاس طولانی بجلو
long توپ بلند به اوت
long- بلند
long on موضه گرفتن در جلو توپزن ودور از او در طرف دیگر
long- طولانی
long- مدت زیاد
not long a go چندی پیش
not long a مدتی نگذشته است
long little زنده باد
long little پاینده باد
not long a چندوقت پیش
long- توپ بلند به اوت
long- طی مسافت زیاد توپ
how long تاکی تاچه وقت چقدر
long بلند
long طولانی
long مدت زیاد
long- دراز
long- طولانی طویل
long- مدید
how long since is it? چند وقت پیش بوده است
long- دیر گذشته ازوقت
long- :اشتیاق داشتن
long- میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long off موضع گرفتن در جلو توپزن ودور از او در یک طرف
I've known her at least as long as you have. آشنایی من با او [زن] کمک کمش به اندازه مدت آشنایی تو با او [زن] است.
as long as از زمانیکه
before long بزودی
before long بهمین زودی
at long last اخرالامر
at long last عاقبت
long for اشتیاق چیزی را داشتن ارزوی چیزی را داشتن
at long last بالاخره
long a مدت مدیدی بعد
very long برد خیلی زیاد
very long شعاع عمل زیاد
as long as بشرطی که
as long as تا زمانیکه بمقدار زیاد
long a مدتهاپس ازان
long a go مدتی پیش
long a go مدت زیادی پیش
as long as ازوقتی که
to say so long to somebody با کسی خداحافظی کردن
so long as مادامی که بشرطی که
To wish (long) for something. آرزوی چیزی را کردن (داشتن )
it will not take long نخواهدکشید
See you again . So long. به امید دیدار
it will not take long مدت زیادی نمیخواهد
as long as بمدت طولانی
so long خدا حافظ
so long بامیددیدار
so long as تاوقتی که
it will not take long طولی
long-standing از دیرگاه
long-standing از مدتها پیش
long sighted دوربین
long suffering سختی کش
long suffering بردباری رنجبری
long suffering زحمت کشی
long term دراز مدت
long term طویل المدت
long term بلند مدت
long thrust وضعیت سخمه بلند
long thrust سخمه بلند
long thrust تک نفوذی طولانی یادوردست
ere long بزودی
long suffering زحمت کش
year-long یک سال
long sight نظر دوررس
long siht نظردور رس
long siht دور بینی
long splice پیوند بلند
long string خط فرضی از وسط طول میزکیسه دار بیلیارد
long suffering رنج کش
long sightedness دور اندیشی
long sightedness دوربینی
long spot موضع گیری توپگیری مستقیما" پشت سر محافظ میله ها
long sighted دوراندیش
long sighted تیزبین
long suffering رنجبر
first long period تناوب بزرگ اول
long tom توپ دریایی دور رس یاساحلی
long-standing دیرین
to pound a long کوبیدن و رفتن
to draw the long اغراق گفتن
third long period تناوب بزرگ مرتبه سوم
the long robe پیشه قضائی
the long robe لباس قضائی
the long and the short of it <idiom> نتیجه کلی
the long and the short of it <idiom> آنچه گفتنی است
take long views دوراندیش بودن
long ton تن بزرگ معادل با 6101کیلوگرم
of long standing بادوام
of long standing طولانی
of long duration مدید
of long duration دیرپای
not long ago اخیرا
not long ago چندی پیش
to pound a long سنگین رفتن
to take long views دور اندیشی کردن
long-drawn-out بیش از اندازهی طولانی
long tom تغار یا فرف مخصوص طلاشویی
long tom درخت الواراسترالیایی
long ton تن بزرگ
long-drawn-out طویل
ere long قریبا
long-drawn-out دور و دراز
long tongue وراجی
second long period تناوب بزرگ دوم
long tongue پر حرفی
long wind دراز نفسی
long wind طاقت زیاد دویدن
long windedness روده درازی
long windedness پرگویی
night long از سر شب تا بامداد
of long continvance دیرپای
long sight دوربینی
long integer عدد صحیح که با چندین بایت داده نمایش داده شود
long haul دور برد
long haul دور
long haired hippie
long haired علاقمندی غیر عقلانی دارای موی بلند
long haired علاقمندی وافر وبیش ازاندازه
long haired علاقمند به چیزی
long haired مشتاق
long green دلار کاغذی پشت سبز
long green اسکناس پشت سبز
long game بازی با لزوم ضربههای طولانی
long haul خط سیر بلند
long head دوراندیشی
long house ماوای همگانی
long house مسکن
it is a long custom رسم دیرینه است
long hop توپی که دور از دسترس توپزن از زمین بلند میشود
long headed درازسر
long dozen سیزده عدد
long headed عیار
long headed زیرک
long headed سر دراز
long head زیرکی
long filename حرف
long face لب و لوچه افتاده
long eared درازگوش
long boat کرجی بزرگ
long boat بزرگترین کرجی که وابسته بکشتی بازرگانی است
long bone استخوانهای دراز
long bone که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
long bow کمان دستی
long bowls جنگ دور رادور
long burst رگبار بلند
long castling قلعه بزرگ شطرنج
long circuiting دورنگری
long count شمردن تا 01 در ناک اوت
long billed درازنوک
long billed نوک دراز
long eared گوش دراز
life long برابر با یک عمر
life long شریک عمر مادام العمری
long dated طویل المدت
long dated دارای مهلت زیاد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com