English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
To assert oneself . To display ones merit . خودی را نشان دادن
Other Matches
assert oneself حقوق و امتیازات خود را بزوربدیگران قبولاندن
assert oneself از حق خود دفاع کردن
To stand up to someone . To assert oneself. درمقابل کسی قد علم کردن
assert اثبات کردن
assert ادعا کردن
assert افهار قطعی کردن
assert حمایت کردن ازاد کردن
assert دفاع کردن از
assert one's rights برای استیفای حق خود
To assert(stand)on ones rights. حق وحقوق خود را مطا لبه کردن
To belittle one self . To make oneself cheap . To lower oneself . خود را کوچک کردن (سبک حقیر پست )
merit لیاقت استحقاق
merit شایستگی
merit شایسته بودن استحقاق داشتن
merit سزاواری
he has much merit بسیار شایستگی دارد
merit مزیت
merit استحقاق
he has much merit خیلی قابلیت دارد
merit goods کالاهای مطلوب
to merit reward سزاوار پاداش بودن
merit rating درجه بندی شایستگی
merit badge نشانه هنر
merit system نظام شایستگی نگر
merit goods کالاهای ایده ال
To belittle oneself . To make oneself cheap. خود را سبک کردن ( تحقیر نمودن )
What soes not endure does not merit attachment . <proverb> آنچه نپاید دلبستگى را نشاید .
self display خودنمایی
self display جلوه گری
b display ارائه ب
f display ارائه اف
g display ارائه جی
i display ارائهای
l display ارائه ال
m display ارائه ام
j display ارائه جی
n display ارائه ان
p display ارائه پی
d display ارائه دی
k display ارائه کی
h display ارائه اچ
c display ارائه سی
display نشان دادن ابراز کردن
display نمایشگر صفحه نمایش
display نمایاندن
display نشان دادن اطلاعات
display وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
display ویترین
display در معرض نمایش
display اشکار کردن
display نمایشگری
display ارائه
display جلوه نمایاندن
display تظاهر
display اشکارکردن نمایش
display نمایش
display نمایش دادن
plasma display صفحه نمایش با استفاده از خاصیت نورانی بدون گازهای متن صفحه
display setting تنظیمصفحهنمایش
heads up display وسیله نشان دهنده وضعیت مسیر پیشروی
RGB display سیستم نمایش قوی که از سه سیگنال و ورودی قرمز و سبز و آبی استفاده میکند تا اشعه تصویر را کنترل کند
text display نمایشگرمتن
message display نمایشپیغام
function display نمایشگرتابع
graphic display یک ترمینال کامپیوتر برای نمایش نقاشی ها و تصاویرروی یک صفحه
teletype display نمایش تله تایپ
teletype display نمایش تایپ راه دور
formatted display نمایش شکل یافته
visual display نمایش بصری
raster display صفحه نمایش شبکهای
situation display صفحه نمودار وضعیت افق دیدرادار
colour display نمایشرنگ
plasma display نمایش پلاسما
plasma display نمایشگرپلاسمایی
display cabinet بوفه
simultaneous display نمایش سیمولتانه
pyrotechnic display اتش بازی
raster display نمایش محل تصویر
digital display صفحهنمایشعددی
menu display روش محاورهای ارتباط باسیستم کامپیوتری از طریق سوال و جواب یا انتخابهای چند گانه
marching display وسیله نمایش که حاوی بافر نمایش آخرین حروف وارد شده است
graphics display نمایش گرافیکی
display console پیشانه نمایشگر
display adapter اداپتور صفحه نمایش
backlit display واحد نمایش کریستال مایع که برای بهبودبخشیدن به شدت تصویرنور مناسبی دارد
backlit display صفحه نمایش پشت نور
display surface سطح نمایش
vector display نمایش برداری
display menu فهرست نمایش
display menu فهرست انتخاب نمایشی
display image نمای تصویر
display highlighting جلوه دادن تصویر
display foreground پیش نمای تصویر
display device دستگاه نمایش
display cycle چرخه نمایش
display controlled نمایش منطقه در روی صفحه رادار راداری که تصویر ان مستقیما نشان داده میشود
display console کنسول نمایش
display background زمینه نمایش
data display داده نما
display architecture معماری نمایشی
display terminal پایانه نمایشگر
display board تابلوی نمایش عناصر تیر نمودار عناصر تیر
data display داده نمایی
display unit واحد نمایش
affect display نمایش عاطفه
display unit واحد نمایشگر
display type نوع نمایش
display tube لامپ نمایشگر
display terminal ترمینال نمایش
display tolerance میزان دقتی که با ان اطلاعات گرافیکی می توانند خروجی باشند
character mapped display نمایش طرح دخشهای
digital frequency display شمارهتکرارنمایش
plasma panel display وسیله نمایش مسطح باحبابهای کوچک نئون
liquid crystal display صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
visual display unit واحد نمایش دیداری
visual display unit ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
row number display نمایشگرتعدادرجها
liquid-crystal display نمایشکریستالمایع
language display button دکمهنمایشگر
thin window display نمایشی یک خطی که روی صفحات کلید و کامپیوترهای دستی بکار می رود
range bearing display ارائه بی
touch sensitive display صفحه نمایش حساس لمسی
refresh display cycle زمان میان پیمایش پرتوالکترونی روی یک صفحه نمایش
alphanumeric display terminal ترمینال نمایش الفبا عددی
plasma display panel صفحه نمایش گازی
data display unit واحد داده نما
flat panel display صفحه نمایش مسطح
ibm /a display adapter IBاداپتور نمایش A/4158
visual display unit واحد نمایشگر بصری
graphic display resolution وضوح نمایش گرافیکی
graphic display mode مد نمایش گرافیکی
gas discharge display صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas plasma display صفحه نمایش مسطح که براساس اصولی هماننداصول تابلوهای نئون کارمیکندfraxinella
gas plasma display صفحه نمایش پلاسمای گازی
gas plasma display صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
full page display نمایش تمام صفحه
enhanced graphics display صفحه نمایش نگاره سازی پیشرفته
video display terminal ترمینال نمایش تصویری
visual display terminal ترمینال نمایش بصری
liquid crystal display کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
monochrome display adapter اداپتور نمایش تک رنگ
dial-type display نمایشصفحهاعداد
visual display terminal ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
video display unit واحد نمایش تصویری
aperture/exposure value display دهانهنمایشیمقدارنمایش
vector graphics display بردار نمایش گرافیکی
alarm threshold display button دکمهنمایشسرحدهشدار
glass-fronted display cabinet بوفه
data display illumination button دکمهنمایشگراطلاعات
liquid crystal display colour pigmented صفحه نمایش با محلولهای کریستالی مایعی که رنگی به نظر میرسد
battery integration end radar display وسایل توزیع اتش الکترونیکی پدافند هوایی و رادارهای مربوطه
high resolution bit mapped display تکنیک نمایش یک مکان واحدحافظه برای کنترل یک نقطه نورانی مشخص روی صفحه نمایش
battery integration end radar display equipment
to take oneself off رفتان
to d. oneself up بدن راراست نگاهداشتن
to take oneself off <idiom> ترک کردن [رهسپار شدن ]
to take oneself off دور شدن
to please oneself برای خوش ایند خود
to keep oneself to oneself ازامیزش بادیگران خود داری کردن
Keep oneself to oneself. پیش کسی نرفتن (معاشرت نکردن )
to look oneself again بهبود یافتن
to look oneself again پشم بازی کردن
to f. oneself بخود دلخوشی دادن
to keep oneself to oneself کناره گیری ازمردم کردن
to f. oneself out خودراسیرکردن
to f.to oneself پیش خودتصورکردن
to d. oneself up خودرا گرفتن
to let oneself go غفلت کردن از خود
to a oneself to ساختن احوال خودراوفق دادن
to a. oneself مبادرت کردن
by oneself به تنهایی
see for oneself از نزدیک مشاهده کردن بچشم خود دیدن
to a oneself in شرکت کردن یاشریک شدن
to a oneself for help درخواست کمک کردن
to a. oneself مشغول شدن اماده شدن
to a oneself for help یاری خواستن
to a. oneself سخن گفتن
to a oneself خودرا اماده یامجهزکردن سلاح پوشیدن
to let oneself go کنترل از دست دادن
oneself خود
look oneself again بهبود یافتن
to a oneself to سازش کردن
by oneself تنها
oneself خودشخص
oneself نفس
oneself در حال عادی
beside oneself از خودبیخود
to come to oneself <idiom> به هوش آمدن [پس از غش یا بیهوشی]
to throw oneself on متکی شدن بر
to rouse oneself بکارافتادن
to repeat oneself تکرار شدن
to surfeit oneself تپاندن
to rouse oneself زرنگ شدن
to throw oneself on تکیه کردن بر
to rouse oneself ازتنبلی دست کشیدن
to surfeit oneself پرخوردن
to station oneself مقیم شدن
to squat oneself چنباتمه زدن
to spruce oneself up خودارایی کردن
to soak oneself زیاد نوشابه خوردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com