English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 165 (8 milliseconds)
English Persian
To squander tyhe national wealth. ثروت ملی را آتش زدن (برباد دادن )
Other Matches
national wealth ثروت ملی
squander برباد دادن
squander تلف کردن ولخرجی
squander اسراف
To scrounge . To squander. لوطی خور کردن
wealth is nothing to ثروث پیش .....هیچ است
wealth توانگری
wealth زیادی
wealth وفور
wealth مال تمول
wealth ثروت
wealth دارایی
wealth of nations ثروت ملل
wealth tax مالیات بر ثروت
conscription of wealth مصادره اموال در زمان جنگ به وسیله دولت
common wealth ممالک مشترک المنافع
wealth effect "اثر پیگو "
wealth effect اثر ثروت
wealth creation ایجاد ثروت
common wealth رفاه عمومی جمهوری
common wealth کشور
common wealth ملل مشترک المنافع
common wealth مشترک المنافع
distribution of wealth توزیع ثروت
net wealth دارائی خالص
net wealth ثروت خالص
He squandered his wealth. مال وزندگیش رادود داد
redistribution of wealth توزیع دوباره ثروت
industrial wealth مالی که از راه پیشه و هنربدست امده باشد
he was proud of his wealth بدولت خود میبالید
he was proud of his wealth بدارایی خود مغرور بود مست دارایی خود بود
social wealth ثروت اجتماعی
wealth distribution توزیع ثروت
he is possessed of wealth او دارای ثروت است
economic wealth ثروت اقتصادی
social security wealth ثروت ناشی از نظام تامین اجتماعی
the common wealth of massachusette چهار ایالت کنتاکی وماساچوست و ویرجینیا وپنسیلوانیا را گویند
man made wealth ثروت ساخت بشر
the common wealth of learning افراد اهل علم
the common wealth of england جمهوری یا شبه جمهوری که در فاصله سالهای 9461 تا0661 در انگلستان برقراربود
the common wealth of australia ممالک مشترک المنافع استرالیا
the common wealth of learning مجمع ادبا
wealth saving relationship رابطه ثروت و پس انداز
To attain position and wealth. به مقام وثروت رسیدن
the british common wealth of nation انگلستان و ایرلند و ممالک وابسته ازاد و ممالک تحت الحمایه و مستعمره ان راگویند
I am sick and tired of hearing about your wealth ( fortune ) . تو هم که با این ثروتت ما را کشتی
national شهروند
national تبعه
national وابسته به قوم یاملتی
national قومی
national ملی
national در سطح ملی
national plan برنامه ملی
national infrastructure سازمان بندی داخلی نیروهای هر ملت در عملیات چند ملیتی
national investment سرمایه گذاری ملی
national loan وام ملی
national objectives هدفهای ملی
national output تولید ملی
national product تولید ملی
national planning برنامه ریزی ملی
national expenditures مخارج ملی
national guard گارد ملی
national flag پرچم ملی
national finance مالیه ملی
national highway شاهراه
national highway راه اصلی
national income درامد ملی
national policy خط مشی ملی
national policy سیاست ملی
national state دولت ملی
national strategy استراتژی ملی
national strategy مجموعه تدابیر سیاسی اقتصادی اجتماعی و نظامی ملی
national supply عرضه ملی
national service خدمت نظام وظیفه
national mourning سوگواری ملی
national spending مخارج ملی
national sovereignty حاکمیت ملی
national security امنیت ملی
national pride شعوبیه
national programs برنامههای ملی
national reserve اندوختگاه ملی
national reserve پاستگاه ملی
national round مسابقه تیراندازی زنان با 84تیر از مسافت 06 متری و42 تیر از05 متری با تیر وکمان
national salute احترام به پرچم ملی
national salute شلیک 12 توپ به احترام پرچم ملی
national saving پس انداز ملی
national government ائتلافدولت
local national اهل محل
national debt قرضه ملی
national culture فرهنگ ملی
national convention مجمع ملی
national consumption مصرف ملی
national park باغ ملی
national component هر کدام از نیروهای مسلح مربوط به هر ملت در عملیات چند کشوری
national command یکان یا قسمت نظامی مربوط به هر ملت در عملیات چندکشور
national parks باغ ملی
national capital سرمایه ملی
national budget بودجه ملی
national bank بانک ملی
national insurance بیمه ملی
national asset دارائی ملی
national assembly مجلس ملی
national accounting حسابداری ملی
national insurance بیمه اجتماعی
local national سکنه محلی
national debt بدهی ملی
national demand تقاضای ملی
national defense دفاع ملی
national defense دفاع در سطح ملی
national dividend سود سهام ملی
foreign national ملیت خارجی
national economy اقتصاد ملی
foreign national تبعه خارجی
national ensign پرچم ملی که روی کشتی نصب میشود
national defence پدافند ملی
national defence دفاع ملی
national service خدمت ملی
national debt قرض ملی
national anthems سرود ملی
national expenditures هزینههای ملی
national anthem سرود ملی
front de liberation national فعالیت می کرد و در حال حاضر تنها حزب سیاسی الجزایر است
gross national expenditure هزینه ناخالص ملی
gross national income درامد ناخالص ملی
gross national quality کیفیت ناخالص ملی
drawen on the national bank عهده بانک ملی
army national guard گارد ملی وابسته به نیروی زمینی
gross national product تولیدناویژه قیمت تولید یک کالا دربازار خاص فرف یک سال مالی
national broadcasting network شبکهجهانیپخشبرنامه
gross national product تولید ناخالص ملی
National Health Service سیستمتفمینسلامتعمومی
gross national product محصول ناخالص ملی
front de liberation national جبهه ازادی بخش ملی سازمان جنگجویان الجزایرکه در فاصله 4591 تا2691 برای پایان دادن به سلطه فرانسویان در الجزایر
real national income درامد ملی واقعی
real national income درامد ملی به قیمت ثابت
national consulative assembly مجلس شورای ملی
national net income درامد خالص ملی
national balance sheet ترازنامه ملی
ministry of national economy وزارت اقتصاد ملی
national money income درامد ملی پولی
national debt burden بار قرضه ملی
ministry of national defence وزارت پدافند ملی
ministry of national defence وزارت دفاع ملی
national income determination تعیین درامد ملی
national economic budget بودجه اقتصادی ملی
national income analysis تحلیل درامد ملی
member of the national team عضو تیم ملی
net national product محصول خالص ملی
net national income درامد خالص ملی
men's national round مسابقه مردان در سطح ملی با 84 تیر از 08 متری و 42تیر از 06 متری با تیر وکمان
the national consultative assembly مجلس شورای ملی
american national standards institute موسسه ملی استانداردهای امریکا
national educational computing conferenc جلسه سالیانه فارغ التحصیلان علاقمند به استفاده کامپیوتر در اموزش
national crime information center شبکه کامپیوتری FBI که مربوط به جرائم رخ داده درسراسر ایالات متحده امریکا میباشد
national computer graphics association انجمن ملی گرافیک کامپیوتری
real gross national product تولید ناخالص ملی واقعی
potential gross national product تولید ناخالص ملی بالقوه
nominal gross national product محصول ناخالص ملی اسمی
american national standards institute سازمانی که استانداردهای نرم افزاری و کامپیوتری از قبیل استانداردهای شبکه و زبانهای سطح بالا را مشخص میکند
american national red cross نشان صلیب سرخ امریکا
National Center for Supercomputing Applications سازمانی که معرفی و ایجاد شبکه جهان گستر را توسط جستجوگر Moscuic Web انجام میدهد
congress party (indian national congress حزب کنگره- کنگره ملی هندبزرگترین حزب سیاسی هندوستان که در اواخر قرن 91 تاسیس شد و در حال حاضر با ارائه یک طرح سوسیالیستی برای جامعه بالاترین تعداد کرسی را درمجمع ملی هند داراست
national [state, federal state] <adj.> دولتی
national [state, federal state] <adj.> حکومتی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com